برژينسكي: در انقلاب ايران بايد مردم را بيشتر سركوب مي كرديم
عصرایران:کیهان::مشاور امنيت ملي آمريكا در دوران رياست جمهوري كارتر اعلام كرد كه وي در سال 57 خواهان حمايت قاطع از شاه و سركوب مخالفان و جلوگيري از بازگشت امام خميني(ره) به ايران بوده است.
به گزارش ايرنا، «زبيگنيو برژينسكي» در گفت وگو با هفته نامه آمريكايي «پراسپكت» در پاسخ به اين سؤال كه چرا دشمني بين ايران و آمريكا تا جايي پيش رفت كه پس از انتخابات سال 1997 (1376) در ايران نيز كلينتون از ترس لابي هاي اسرائيلي تصميم گرفت به رئيس جمهور ميانه روي ايران نزديك نشود؟ گفته است: آمريكا هنوز در قبال ايرانيان زيركي به خرج نداده است.
من فكر مي كنم شما در تشخيص اشتباه كلينتون داراي نظريه صحيح تري نسبت به تأكيد خود بر بحران گروگانگيري هستيد.
وي افزوده است: آن بحران يك شكايت مشروع براي آمريكا بوجود آورد. مشكل سقوط شاه بود و با ميراث سرنگوني مصدق در دهه 1950 ارتباط داشت كه در آن زمان به خوبي درك نمي شد.
اين مسأله باعث شد تا به مرور زمان آمريكا با حس وطن پرستي ايرانيان درگيري هايي داشته باشد. احتمالاً ما بيش از آنچه انگليسي ها به ما گفته بودند (در مورد بركناري مصدق) دچار تحريف شده بوديم خصوصاً كه درگيري اصلي او با انگليسي ها بود. ولي پس از سرنگوني مصدق ما در وسعتي گسترده وارد عمل شديم. با توجه به اينكه انگليسي ها نتوانستند موقعيت حساس خود را در ايران به دست آورند، ما به ذينفع اصلي جايزه نفتي ايران تبديل شديم.
وي افزوده است: آنگاه بود كه ما هدف احساسات وطن پرستانه ايرانيان قرار گرفتيم. وقتي چالش شاه مطرح شد ما آن را به حالت معلق درآورديم، ما مي بايستي يا به سرعت به حمايت از شاه مي پرداختيم و مخالفان را سركوب مي كرديم تا از بازگشت ]امام[ خميني جلوگيري مي كرديم و پس از آن خواستار اصلاحات مي شديم و يا اينكه مي بايست شاه را سريعاً كنار مي گذاشتيم ولي در عوض ما سعي كرديم خطي مياني اتخاذ كنيم كه باعث ايجاد ابهام گرديد.
برژينسكي در پايان تصريح كرده است: من به روش اول علاقمند بودم ولي ديگران به روش دوم علاقه داشتند. اما تركيب اين دو نظريه اصلاً مؤثر نبود. ما هم اكنون هم در پاكستان با چنين شرايطي مواجه هستيم. ما ديكتاتوري نظامي را دوست نداريم ولي آيا ما مطمئن هستيم كه مردم گرايي با نوعي افراط گرايي اسلامي بهتر خواهد بود؟»
پیام برای این مطلب مسدود شده.