چهارشنبه سوری؛ «پریدن از روی آتش در فرهنگ ایران نیست»
رادیوفردا: امروز آخرین سه شنبه سال ۱۳۸۶ و شب آخرین چهارشنبه سال است. همان شبی که ایرانیان از روی آتش می پرند به امید آنکه زردی و ضعفشان را به آتش دهند و سرخی و نيروی آتش را از آن خود کنند.
صاحبنظران بسياری می گویند مراسم چهارشنبه سوری از دوران پس از ورود اسلام به ایران به شکل فعلی برگزار می شود و پیش از آن، ایرانیان با به جای آوردن آیینی دیگر برای تقدیس و گرامیداشت آتش، به پیشواز نوروز می رفتند.
کورش نیکنام، موبد زرتشتی در تهران در گفت و گو با راديو فردا درباره قدمت برگزاری این جشن مي گويد.
آقای نیکنام، ریشه چهارشنبه سوری به چه زمانی می رسد؟
در سنت های کهن اين سرزمين بر اين باورند که ۱۰ روز مانده به نوروز بايد خانه تکانی کنند، زيرا پنج روز مانده به نوروز ميزبان روان و فروهر درگذشتگان خود هستند. به همين دليل دوست دارند خانه تميز و پاکی داشته باشند و دل هايشان از کينه پاک باشد و برای فروهر درگذشتگان ميزبانی زيبا و مناسب باشند.
جشن نوروز و فروردين مربوط به فروهرهاست، بنابر اين پنج روز مانده به نوروز آتشی بسيار شايسته روشن می کردند ( البته نه در کوچه ها و با ترقه) و راهی را روشن می کردند تا فروهر درگذشتگان به سوی آنها بيايند. درست روز اول نوروز، اين آتش را به پشت بام ها يا بلندی کوه ها می بردند و آتش افروزی بزرگی داشتند برای بدرقه همان فروهرها که پنج روز مهمانشان بودند.
صاحبنظران بسياری می گویند مراسم چهارشنبه سوری از دوران پس از ورود اسلام به ایران به شکل فعلی برگزار می شود. اين سنت بعدها تبديل شد به چهارشنبه سوری، در حالی که ما پيش از اسلام عدد چهارشنبه نداشتيم و اين جشن تازه تر است.
البته آتش افروزی قدمت خود را دارد ولی احتمال دارد به دليل تعصبی که حکومت های اوليه بعد از اسلام در ايران داشتند اجازه ندادند اين جشن به شکل اوليه اش برگزار شود و اين شکل جديد، تدبير افرادی بوده که می خواستند اين آئين را انجام دهند وپيش خود گفتند، از آن جايی که بعضی از اقوام عرب چهارشنبه را نحس می دانند، آتشی روشن می کنيم تا نحسی چهارشنبه را از بين ببريم. و به اين ترتيب، چهارشنبه سوری جشنی شد برای از بين بردن نحسی چهارشنبه .
آقای دکتر! شما به فروهر درگذشتگان اشاره کرديد. منظور از فروهر درگذشتگان چيست؟ بيشتر در اين باره توضيح دهيد.
در باور کهن سرزمين ما هويت انسانی دو بعد مادی دارد که شامل جسم و جان است و دو بعد ديگر شامل روان که همان روح است و فروهر.
فروهر، نيروی اهورايی در وجود همه انسان هاست، يعنی يک روح القدس يا روح اهورايی و ويژگی هايی که از آغاز در وجود همه انسان ها، برای نيک بودن به يادگار و امانت سپرده شده است.
بر اساس همين باور، فروهر همه انسان هايی که تا کنون زيسته اند به سوی زمين بازمی گردند و به بازماندگان خود سرکشی می کنند. ايرانيان به انگيزه چنين مهمان های ارزشمندی سعی می کنند با هم مهربان باشند، خانه هايی زيبا داشته باشند، لباس های نو بپوشند، خوشحال باشند، سبزه بکارند و سفره نوروز را بيارايند تا فروهر درگذشتگان خوشنود شوند و در سال نو خير و برکت را به آنها ارزانی کنند.
دليل شباهت کلامی بين فروهر و فروردين چيست، آيا ريشه آنها مشترک است؟
بله، درست است. فروردين همان فروشی است و ريشه اصلی اوستايی آن «فرورتی» است که در فارسی به فروَهر تبديل شده است. يعنی فروشی و فرورتی تبديل شد به فروردين و ما ماه اول را ماه فروهرها نام نهاديم.
درست نوزدهمين روز ماه فروردين هر سال مي شود روز فروردين از ماه فروردين که آن روز را جشن فروردين گان و جشن فروهرها می دانند.
چه رابطه ای بين فروهری که شما نام برديد و سمبل فروهر که ما ايرانيان می شناسيم و به شکل يک موجود بال دار است وجود دارد؟
فقط اسم آنها مشترک است. فروهر يک بعد مينوی و نيروی خدايی است در درون انسان که شکلی ندارد. و اين سمبل فروهر با شاهين بال دار، آرم کهن اين سرزمين است که انديشمندان و هنرمندان آن دوران با ترکيبی از آيين مهر ايرانی و آيين زرتشت درست کردند و از آغاز حکومت هخامنشيان بر سنگ نگاره ها می بينيم و بر گرفته از آيين هايی است که در آن روزگار وجود داشته.
«آتش در اين سرزمين چيز ارزشمندی بوده و از روی آن نمی پريدند بلکه با حرکات موزون آرام به دور آتش، نيايش هايی به زبان اوستايی می خواندند که ای آتش، ای پديده نيک آفريده اهورا مزدا همواره در اين سرزمين جاودانه باش و گرمی و روشنی تو در وجود انسان همواره پايدار باد. در تعصبات، اين حرکات زيبا و معنوی به دور آتش، حمل بر آتش پرستی شد و سعی کردند بر روی آتش پای گذارند و از روی آن بپرند که اين موضوع در فرهنگ ما درست نيست و بی احترامی به هويت نيک اين سرزمين جايز نيست.»
کوروش نیکنام، موبد زرتشتی
سه بال اين شاهين، نشانه انديشه نيک، گفتارنيک و کردار نيک است و دامن سه قسمتی آن نشانه زير پا گذاشتن انديشه بد، گفتار بد و کردار بد است.
دو شاخک آن نيز نشان دهنده تداوم خرد رسا و دور کردن صفت اهريمن است. حلقه ای که بر دست اين سمبل است مربوط به آيين مهر ايران است که حلقه پيمان و دوستی است که به شکل خورشيد در آمده است.
نظرتان را در مورد نحوه برگزاری مراسم چهارشنبه سوری به شکل امروزی بيان کنيد. آيا تشابهی بين برگزاری اين مراسم در گذشته های دور با امروز وجود دارد؟
اگر ما مفهوم وجودی اين جشن پيش از آغاز سال را به مردم توضيح دهيم که مشابه مراسم آتش بازی هايی در آسمان است که برای فرا رسيدن کريسمس يا بعضی آيين های نيک انجام می دهند، مردم از آن استقبال می کنند. در ايران نيز بايد چنين چيزی نهادينه شود که ما می خواهيم به استقبال نوروز و فروهر درگذشتگان برويم پس نيازی به ترقه نيست. آتش بازی بايد بدون خطر باشد و خود دولت آن را برگزار کند.
خوشبختانه چند روز پيش در اثر تلاش چندين ساله سازمان ميراث فرهنگی ، نوروز به ثبت جهانی رسيد. ما هشت سال پيش در ارگ بم نوروز را برگزار کرديم و از کشورهای مختلف آمده بودند و از همان زمان تلاش کرديم که در ميراث فرهنگی جهان، نوروز به عنوان يک جشن جهانی ثبت شود.
آقای دکتر به آداب و رسوم آتش بازی و حضور آتش در اين مراسم اشاره کرديد. آيا پريدن از روی آتش يا رقص به دور آن و خواندن نيايش ها مرسوم بوده است؟
آتش هويت ارزشمند اين سرزمين است و اين که برخی بر اين باورند که ايرانيان آتش را می پرستيدند اشتباه است. ما ايرانيان افتخار می کنيم که با کشف آتش، آغازگر تمدن بوديم و داستان هوشنگ در شاهنامه فردوسی به آن پرداخته است.
ايرانيان باستان آتش را در کنار سه عنصر ديگر يعنی خاک، آب و هوا گرامی می داشتند و در تمام آتشکده های ايران تمام اين عناصر در کنار هم مورد احترام است و آتش يک درجه بالاتر است زيرا آتش مانند موجود زنده نياز به حمايت دارد و به همين دليل است ما ايرانيان می خواهيم عنصری را که کشف کرده ايم حفظ کنيم و به جهان بگوييم که ما آن را پديد آورده ايم.
ولی متأسفانه ما به هويت های خود نمی پردازيم و به آن افتخار نمی کنيم . اين زرتشتيان هستند که با تعداد اندک هنوز «جشن سده» را برگزار می کنند. آتش در اين سرزمين چيز ارزشمندی بوده و از روی آن نمی پريدند بلکه با حرکات موزون آرام به دور آتش، نيايش هايی به زبان اوستايی می خواندند که ای آتش، ای پديده نيک آفريده اهورا مزدا همواره در اين سرزمين جاودانه باش و گرمی و روشنی تو در وجود انسان همواره پايدار باد. در تعصبات، اين حرکات زيبا و معنوی به دور آتش، حمل بر آتش پرستی شد و سعی کردند بر روی آتش پای گذارند و از روی آن بپرند که اين موضوع در فرهنگ ما درست نيست و بی احترامی به هويت نيک اين سرزمين جايز نيست.
تعصب ها هميشه موجب از بين رفتن بسياری از سنت های نيک انسانی می شود.
اميدوارم خوش و خرم باشيد و سالی خوب و سرشار ازشادی و محبت را برای هم آرزو کنيم.
پیام برای این مطلب مسدود شده.