7 نکته تأمل برانگیز درباره انتخابات هشتم
عصرایران: دو جناح ، درباره اينکه اصلاح طلبان ، در چند کرسي امکان رقابت وجود دارد ، دو عدد متفاوت بيان کرده اند : اصلاح طلبان مي گويند در 102 کرسي امکان رقابت داشته اند و طرف مقابل عدد195 را بيان مي دارد . هر چند اين دعوا مؤثر در نتيجه انتخابات نيست ولي در وزن کشي نهايي جناح ها ، مقياس مهمي به شمار مي رود ، بدين گونه که اگر تعداد کرسي هاي قابل رقابت کم بوده باشد ، درصد موفقيت اصلاح طلبان ، بالاتر محاسبه مي شود و بالعکس .
عصرایران – درباره نتايج انتخابات ، بدون آن که بخواهيم در فرصت کنوني وارد شرح و تفصيل ماجرا و تحليل همه جانبه آن شويم ، نکات زير را مي توانيم اشارت وار مورد توجه قرار دهيم :
1- تجربيات متعدد انتخاباتي نشان داده است جناح اصولگرا ، دستکم 25 درصد آراي ثابت هر انتخابات را در اختيار دارد. اين تجربه در انتخابات اخير مجلس نيز تکرار شد و اصولگرايان توانستند با پايه قرار دادن اين درصد سرنوشت ساز ، ميلون ها رأي در تهران و شهرستان ها کسب کنند و اکثريت مجلس را به دست آورند.
تکرار دائمي حضور اين درصد از حاميان مردمي – انتخاباتي ، نشان مي دهد جناح اصولگرا در حفظ طرفداران خود موفق عمل کرده است و اين درحاليست که جناح اصلاح طلب ، همواره با پديده رويش و ريزش ناهمگون آرا مواجه است و نمي تواند بر روي پايه خاصي از حاميان مردمي -انتخاباتي حساب باز کند و با بيس قرار دادن آن ، در انديشه کسب رأي از حوزه هاي ديگر باشد .
اين نکته اي است که رهبران اصلاحات در تداوم فعاليت هاي سياسي خود بايد تمهيدي درباره آن چاره کنند و به فکر پايگاه دائمي اجتماعي براي خود باشند والا هزينه بازي سياسي براي آنها “همواره” بالا خواهد بود.
2- تا کنون بسياري از تحليلگران سياسي بر اين باور بوده اند که جريان اصولگرايي در شهرهاي بزرگ و به ويژه تهران ، به جز رأي دهندگان سنتي اش ،ديگر ، طرفدار ندارد . به باور اين ناظران ، اصولگرايان ، پس از روي کار آمدن دولت نهم و سفرهاي استاني احمدي نژاد و ارائه کمک و وام و … به مردم مناطق محروم ، نقطه اميدشان رأي مناطق محروم است و بر روي آراي شهرهاي بزرگ و داراي سطح بينش سياسي بالاتر و به روزتر ، حساب چنداني نمي کنند .
با اين حال ، نتيجه انتخابات ، نشان مي دهد که حتي در پايتخت هم اقبال عمومي به اصولگرايي ، بيشتر از توجه به اصلاح طلبي است زيرا اگر اصلاح طلبان در بسياري از حوزه هاي انتخابيه ، امکان رقابت نداشتند ( که نداشتند) ولي در تهران ، دقيقاً مثل اصولگرايان دو فهرست اصلي داشتند و اگر رأي دهندگان مي خواستند به اصلاح طلبان رأي دهند ، “مي توانستند” از بين دهها کانديداي اصلاح طلب و عمدتاً مطرح مثل انصاري ، منتجب نيا ، فاطمه کروبي، راستگو ، جهانگيري، حضرتي ، راه چمني ، کيان ارثي ، جلودار زاده ، نجفقلي حبيبي ، محمد صدر و … 30 نفر را برگزينند ولي اين کار را نکردند.
البته ، اين سخن به معناي آن نيست که مردم تهران به طور مطلق ، طرفدار اصولگرايان هستند بلکه سخن بر سر آن است که طبق نتايج اين انتخابات و “فقط در مقام مقايسه” بين دو طيف ، “فعلاً “اصولگرايان ، پايگاه مردمي گسترده تري نسبت به اصلاح طلبان دارند.
عدم حضور کساني هم که در انتخابات تهران شرکت نکردند نيز نمي تواند توسط اصلاح طلبان مصادره شود زيرا اگر تحريمي ها طرفدار واقعي اصلاح طلبان هستند ، در سخت ترين بزنگاه ، آنها را تنها نمي گذاشتند ، همان طور که طرفداران اصولگرايان ، جريان سياسي خود را تنها نگذاشتند .
3- نتیجه انتخابات ، بیش از آن که نشان دهنده محبوبیت اصولگریان باشد ، حاکی از نارضایتی و گلایه مندی مردم از اصلاح طلبان است ، اصلاح طلبانی که متاسفانه بیش از آنکه عمل کنند یا بتوانند عمل کنند ، حرف زدند و امیدوار کردند ولی … !
این نکته ای است که هیچ کدام از دو جناح دوست ندارند ، مقرون به واقعیت باشد .
4- ورود چهره هاي اصولگرا به مجلس هشتم ، هر چند در تهران و برخي شهرهاي بزرگ ، مي تواند معناي مستقيم سياسي داشته باشد ، اما در بسياري از شهرستان ها ، الزاماً حاوي پيام خاص سياسي و نشان دهنده گرايش عامه مردم به اصولگرايان نيست .
بسياري از منتخبان مجلس هشتم ، نه به دليل اصولگرايي يا اصلاح طلبي شان ، بلکه به دليل شناخت شده بودن در حوزه انتخابيه و مسائل قومي و… توانسته اند حائز اکثريت آرا شوند .
هر چند که اين افراد پس از ورود به مجلس ، قاعدتاً در خط سياسي خود حرکت خواهند کرد و جناح شان از حضور آنها در پارلمان منتفع خواهد شد ولي همان طور که ذکر شد ، نمي توان انتخاب آنها را در بسياري از حوزه ها ، بيانگر تمايل مردم آن حوزه به يک جريان خاص دانست .
اين نکته اي است که در تحليل نتايج انتخابات بايد بدان توجه داشت ، يعني بايد ديد که آيا مردم به فلان کانديدا به اين علت رأي داده اند که در فهرست يک جناح خاص بوده است (مثل تهران) يا آنکه به “شخص” او فارغ از جناح رأي داده اند هر چند که او گرایش راست یا چپ هم داشته اشد.
5- تعدادي از افرادي که توسط رسانه هاي اصولگرايان به عنوان کانديداي اصولگرا معرفي شده اند ، در فهرست جبهه متحد اصولگرايان نبوده اند و به طور مستقل وارد رقابت ها شده بود .
اين افراد اگرچه شايد داراي تمايلات اصولگرايانه هم باشند ولي نمي توان آنها را درون جريان حاکم اصولگرايي دولتي تقسيم بندي کرد ، مگر آنکه بعداً به هر دلیلی از جمله منافع خاص و… وارد جريان رسمي اصولگرايي شوند!
6- هر چند تا کنون مدرکي دال بر بروز تقلب مؤثر در انتخابات ارائه نشده است ولي برخي جريان هاي اصلاح طلب و اصولگرايان منتقد دولت ، خواستار آنند که مستندات شمارش آرا از جمله نتيجه انتخابات به تفکيک شعب اخذ رأي در اختيار آنان و افکار عمومي قرار گيرد .
از آنجا که برآورده ساختن اين درخواست ، منع فانوني هم ندارد ، به نظر مي رسد وزارت کشور بايد چنين اقدامي را انجام دهد تا اگر تقلبي نشده ، بطلان نظر مدعيان ثابت شود والا بي توجهي به اين درخواست ، مي تواند قرينه اي ولو غير حقوقي بر وجود تقلب ارزيابي شود و در تبليغات رسانه اي و سياسي مورد استفاده قرار گيرد.
7- دو جناح ، درباره اينکه اصلاح طلبان ، در چند کرسي امکان رقابت وجود دارد ، دو عدد متفاوت بيان کرده اند : اصلاح طلبان مي گويند در 102 کرسي امکان رقابت داشته اند و طرف مقابل عدد195 را بيان مي دارد .
هر چند اين دعوا مؤثر در نتيجه انتخابات نيست ولي در وزن کشي نهايي جناح ها ، مقياس مهمي به شمار مي رود ، بدين گونه که اگر تعداد کرسي هاي قابل رقابت کم بوده باشد ، درصد موفقيت اصلاح طلبان ، بالاتر محاسبه مي شود و بالعکس .
بنابراين ، به طرفين توصيه مي شود به جاي عدد دادن ، اسامي 102 يا 195 نفر ادعايي خود را به تفکيک حوز هاي انتخابيه اعلام کنند تا معلوم شود کدام راست مي گويد و کدام دروغ؟!… اين، خيلي مهم است!
پیام برای این مطلب مسدود شده.