24.04.2008

رمزگشايي بمب رسانه‌اي وزير سابق اقتصاد

بازتاب: بر اساس شنیده های متواتر دو سال اخیر از فضای داخل دولت، ظاهراً امکان اظهار نظر آزاد و مخالفت وزرای ذیربط با تصمیمات اعلامی، مهیا نیست و نظرات اعضای کابینه یا استماع نمی‏شود و یا آنان با برخورد و تحقیر مواجهه می شوند. طبعاً وجود چنین فضایی در کابینه، وزرا را مجبور به انتخاب یکی از دو گزینه کلی می کند. یا اینکه شرایط موجود در مجموعه دولت را پذیرا شوند و یا اینکه از کابینه استعفا دهند.

ناصر ایمانی، در يادداشتي نوشت:

سخنان تعجب برانگیز و افشاگرانه آقای دانش جعفری وزیر سابق اقتصاد و دارایی در مراسم تودیع خود، حیرت تمامی محافل رسانه‏ای و سیاسی و اقتصادی را در بر داشت. سمت و سوی این سخنان، نه فقط مربوط به سیاست های کلان اقتصادی دولت از قبیل کنترل تورم و بودجه عمرانی کشور و رشد نقدینگی بود، بلکه ایشان در موارد متعددی به مواضع و اقدامات شخص رییس جمهور از جمله ارایه گزارشات غلط و غیر کارشناسی ایشان در موارد متعدد منجمله در سخنرانی معروف قم نیز خرده گرفتند.

تعجب محافل مختلف از این سخنان، آقای دانش‏جعفری در مراسم تودیع خود، از دو جنبه بود. جنبه اول اینکه همگان شخصیت آقای دانش جعفری را بعنوان فردی آرام و صبور و غیر جنجالی می پنداشتند و جنبه دوم اینکه چرا این سخنان مهم ولی کم اثر باید در مراسم تودیع ابراز شود و اصولاً چگونه است که فردی علیرغم انتقادات و اعتراضات بسیار کلان و اصولی با دولت محترم، در مسوولیت خود باقی می‏ماند تا بنحو تاسف بار و خفیفی او را کنار بگذارند ولی حاضر به استعفا نمی شود و حتی پس از آن، مسوولیت مشاور عالی اقتصادی رییس جمهور را نیز قبول می نماید!

راز گشایی از این سوالات مهم، میزان حیرت ما از سخنان مراسم تودیع را خواهد کاست.

اینکه چرا یکی از وزرای کلیدی و وزین کابینه، پس از خروج از دولت فضا را برای بازگویی انتقادات و اعتراضات مهیا می بیند حتماً بدلیل ناراحتی از کنار گذاشتن او از دولت نیست اگر چه نوع برخورد با او برای حذف از کابینه و انداختن بسیاری از مسوولیت کاستی ها از سوی رییس جمهور به گردن وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در سخنرانی قم، می تواند هر انسانی را برای پاسخگویی تحریک نماید. اما علت اصلی سکوت این وزیر و شاید وزرای دیگر، به فضای عمومی درون دولت بازگشت می‏کند. بر اساس شنیده های متواتر دو سال اخیر از فضای داخل دولت، ظاهراً امکان اظهار نظر آزاد و مخالفت وزرای ذیربط با تصمیمات اعلامی، مهیا نیست و نظرات اعضای کابینه یا استماع نمی‏شود و یا آنان با برخورد و تحقیر مواجهه می شوند. طبعاً وجود چنین فضایی در کابینه، وزرا را مجبور به انتخاب یکی از دو گزینه کلی می کند. یا اینکه شرایط موجود در مجموعه دولت را پذیرا شوند و یا اینکه از کابینه استعفا دهند. انتخاب گزینه اول، به همان سرانجامی ختم می‏شود که آقای دانش جعفری آن را انتخاب کرد و یا بعد از برکناری دکتر رهبر و وزیری هامانه و طهماسبی از آنان شنیده شد. یعنی اعتراض به سیاست های دولت پس از برکناری و خروج از کابینه.

اما در خصوص گزینه دوم چه می توان گفت؟ چرا وزرایی که از سیاست های کلی دولت راضی نیستند و یا با دخالت های دولت در حوزه کاری آنان مخالف هستند، راه حل استعفای خود خواسته را پیشه نمی کنند؟ چرا بعنوان مثال آقای دانش جعفری علی رغم مخالفت با انحلال سازمان مدیریت و افزایش بودجه عمرانی دولت و کاهش اجباری نرخ بهر بانکی و دخالت های بی‏مورد در سیستم مدیریتی ایشان و وجود دیدگاههای سیاسی مخرب در کابینه (که در سخنان دیروز ایشان به تفصیل بیان شد)، باز هم آنقدر در کابینه باقی ماند تا او را به شکل ناهنجاری برکنار کردند؟ آیا تاثیر سخنان آقای دانش جعفری پس از استعفا بیشتر بود یا در مراسم تودیع و برکناری ایشان؟

بنظر می رسد که نوع انتخاب و چینش وزرا برای کابینه بگونه ای بوده است که نوعاً افرادی انتخاب نشوند که مسیر استعفا را انتخاب کنند. صد البته موضوع خدمت کردن به مردم و تحمیل شرایط موجود و قدرتمندتر کردن کابینه در شرایط حساس کنونی نیز می تواند بعنوان یک فاکتور مهم برای عدم استعفا توسط وزیران محترم دولت باشد. امید است دیگر شاهد چنین صحنه هایی در آینده نباشیم.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates