مجله انگلیسی پراس پیکت در گزارشی از عراق: مقتدی صدر دست نشانده ایران نیست
خُسن آقا: با احتیاط بخوانید. همه تفسیر ها یا مغرضانه هستند یا بطور کلی آدرس عوضی میدهند.
فرارو: به گزارش سرویس بین الملل فرارو خبرنگار مجله معتبر انگلیسی پراس پیکت در گزارشی به موقعیت و شخصیت مقتدی صدر در عراق پرداخته است.
خبرنگار این نشریه بریتانیایی می گوید که مقتدی صدر یک بازیگر تمام عیار سیاسی و مدعی می شود که وی هم اکنون در تهران و قم مستقر است تا درجه اجتهاد اخذ کند و به عنوان مجتهد شیعی وارد عرصه منازعات عراق شود.
مجله پراس پیکت نشریه معتبری انگلیسی است که تصمیم گیرنده گان و مدیران بریتانیای بدان توجه ویژه ای دارند.
مشروح این گزارش را در زیر می خوانید:
در اواخر اوت 2004 بود كه خود را در ميان حدود 2000 عراقي فقير شيعه در مسجد باستاني كوفه در نزديكي نجف يافتم. دومين محاصره نجف بعد از سه هفته درگيري شديد در حال از هم شكستن بود.
چند روز قبل مسجد كوفه توسط يك موشك آمريكايي مورد اصابت قرار گرفته و اين اقدام موجب خشم شيعيان در سراسر جهان شده بود. در ميان درب وروري مسجد انبوهي از كفش هاي جنگجوياني وجود داشت كه كشته شده بودند. در دفتر كوچكي كه در آنجا پناه گرفته بودم، حدود 20 مرد جوان در كنار من بر ديوار تكيه زده و مشغول چرت زدن بودند. بدن آنها خونين، خاكي و خسته بود.
پناهگاه امن در داخل مسجد براي يك خبرنگار آمريكايي كه عربي كمي مي دانست به اندازه كافي وحشت آور بود. وقتي به بيرون از مسجد و به دنبال راننده و مترجم خود رفتم، حتي بيشتر ترسيدم زيرا مردم عصباني در آنجا مي چرخيدند. ولي هيچ كس سعي نداشت به من آسيبي برساند. غير نظاميان اروپايي و آمريكايي در پنج سال گذشته تقريبا هميشه در مناطق شيعي نشين در مقايسه با نواحي سني نشين بيشتر احساس امنيت كرده اند.
القاعده و بعثي ها، دو منبع سني خشونت در عراق بودند كه خارجي ها را مي ربودند و سر مي بريدند. ارتش مهدي وابسته به مقتدي صدر، تنها گروه شيعي كه پيوسته عليه نيروهاي ائتلاف جنگيده، به ندرت خارجي ها را ربوده و اگر هم ربوده اند، بدون استثنا آنها را آزاد كرده اند. حتي گروه هاي جدا شده از ارتش مهدي كه تحت كنترل سلسله مراتب صدر قرار ندارند غالبا تحت نفود دفتر او قرار گرفته و اسير خود را آزاد كرده اند.
خيلي زود معلوم شد بمب گذاراني كه جان ده ها هزار نفر از شهروندان عراقي را گرفتند پيوسته سني بوده اند. اين درجه از خشونت حقايق را در مورد سياست عراق به طور ذاتي به يك ناظر خارجي آموخته است.
داستان عراق طي پنج سال گذشته داستان سربازان آمريكايي و انگليسي با همه شكست ها و موفقيت ها و فجايع آنها نيست. داستان عراقي ها و تغيير و تعديل سايست آنها بعد از 30 سال حكومت بعثي است. داستان عراقي است كه به يك كشور شيعي تبيدل مي شود. بزرگترين شگفتي و شايد قوي ترين نيرويي كه در اين فرآيند ظهور كرده، الصدر بوده است.
پاتريك كاكبرن، بهترين خبرنگار در عراق در آخرين كتاب خود موسوم به “مقتدي” اكنون مهمترين داستان را در عراق گفته است. او داستان فوق العاده سودمندي را در باره منشاء جنبش صدر در عقايد هزار ساله شيعي، در اصرار شيعيان عراقي به مقاومت در برابر سلسله مراتب اشرافي گونه ايران، و در سه دهه غارتگري هاي حزب بعث ارائه مي دهد.
كتاب كاكبرن بدون شك مفيدترين كتابي است كه در باره عراق بعد از صدام نگاشته شده و خوشبختانه بر موضوعات داخلي عراق تمركز دارد. “مقتدي” احساسي از جنگ طبقاتي و ملي گرايي ضد ايراني را بر مي انگيزد كه به مناقشه جناح الصدر با سلسله مراتب سنتي شيعه در نجف رنگ مي بخشد و لحن غريب جنبش صدر و ذوب شدن مقتدي، پدر شهيدش و پدر زنش را در يك شخصيت واحد درك مي كند.
كاكبرن به درستي مي گويد كه مقتدي “عليرغم لفاظي هاي مسيحايي و شهادت طلبانه خود، مردي محتاط است.” او به هيچ وجه يك تازه كار ديوانه نيست بلكه يك بازيگر با تجربه و زيرك است. كاكبرن كشف كرده كه مقتدي در سن 19 سالگي دفتر سياسي پدرش را در نجف اداره مي كرده است.
مقتدي موقعيت كنوني خود را تا حدودي به اين خاطر كسب كرده كه وارث خانواده مردمي خود مي باشد ولي همچنين به خاطر آن است كه رهبر مردمي يك گرايش مهم عراقي است كه در برابر ائتلاف به رهبري آمريكا ايستادگي و مبارزه كرده است.
ولي موضوع قابل توجه در درگيري هاي يكي دو ماه گذشته عدم كفايت ارتش نوپاي عراق نبوده است. بلكه چيزي كه در رابطه با درگيري هاي اخير واقعا قابل توجه بود، وجهه مناسب الصدر بود.
او در طول حمله به مناطق (تحت نفوذ) او در بصره و شهرك صدر، التزام خود را به آتش بسي كه در اواخر فوريه تجديد كرده بود، مورد تأكيد مجدد قرار داد. به افراد او و نه به افراد مالكي دستورداده شد كه از منطقه نبرد عقب نشيني كنند و افراد مالكي اكنون از خيابان هاي بصره پاسداري مي كنند.
بعد از يك هفته درگيري، مقتدي فراخواني براي قيام نكرد بلكه خواستار برگزاري يك تظاهرات خياباني مسالمت آميز شد كه بدون اعتراضي از سوي صدر، از طرف دولت لغو گرديد. و صدر از كجا اعلاميه هاي مناسب خود را صادر مي كند؟ تهران، جايي كه در طول نگارش كتاب ” مقتدي” اقامت داشت و جايي كه حداقل چند سال ديگر خواهد ماند تا عجولانه درجه اجتهاد خود را كامل كند و بتواند ادعاي مجتهد و مرجع تقليد شيعيان بودن را داشته باشد.
مقتدي دست نشانده ايران نيست و تا كنون نبوده است ولي پناه گرفتن او در آنجا در برابر دولت منتخب خود از نظر سياسي براي او ضرر دارد. جنبش صدر به همان اندازه كه مردمي است ملي گرا نيز مي باشد. تهران و قم مكان هاي مناسبي براي از دست دادن چنين وجهه اي است.
وضعيت امروز به اين صورت است كه مقتدي در ايران و در دولت عراق باقي مي ماند. نمايندگان او هنوز در مجلس و در پنج وزارتخانه عراق هستند. در ضمن دولت عراق نشان داده است كه مي تواند بدون ترس از هرج و مرج، قيام، يا جنگ داخلي، او را بپذيرد.
مقتدي اخيرا چيزي را به دست آورد كه حتي آمريكايي ها در كسب آن شكست خوردند: اتحاد موقت تقريبا تمامي احزاب اصلي سياسي عراق. احزاب سني، دو حزب كرد، بسياري از سكولارهاي اصلي و دو حزب اصلي و قديمي شيعي همه در حمايت از دولت در رويارويي خود با صدر متحد شدند.
مقتدي كه در نبرد يكي دو ماه گذشته از سوي يك دولت غير مردمي آسيب ديده و احاطه شده، خوش شانس است كه در انتخابات محلي پاييز آينده و انتخابات ملي در سال 2009 راهي به سوي صندوق رأي دارد و مي دانيم كه او براي اين امر بايد از چه كسي تشكر كند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.