خاتمی در جمع دانشجویان گیلان: در زمينه تحريف انديشههاي حضرت امام اعلام خطر ميكنم
خُسن آقا: بیخود نیست که نام این جاکش رو گذاشتن ممد چاخان! مردک هنوز یک هفته نشده که گفته بود میخواهد از سیاست کناره گیری کنه!
فرارو: حجتالاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمي گفت: بايد شجاعانه در مقابل تحريف انديشههاي حضرت امام ايستاد و بزرگان نظام در این مورد، بیش از همه ، مسوولیت دارند.
به گزارش فرارو به نقل از ایسنا ، سيدمحمد خاتمي كه در جمع اعضاي شوراي مرکزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه گيلان در محل موسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام(ره) سخن ميگفت، افزود: 30 سال از عمر اين نظام ميگذرد و آن چه بهويژه الان براي ما بايد خيلي مورد توجه باشد، اين است که امروز در كجاي نظامي که مورد درخواست امام و مردم بود و امام به عنوان يک فقيه و فيلسوف و عارف با توجه به ارزشها و تفکراتي که به آن پايبند بود، مورد توجه مردم قرار گرفت و انقلاب را رهبري کرد؛ انقلابي که به تاسيس نظام جمهوري اسلامي منجر شد، قرار داريم؟
خاتمي تصريح کرد: اگر واقعا وفادار به امام و انقلاب و ارزشهاي انقلاب هستيم بايد بدانيم که نظام مورد درخواست امام و مردم چه بود و روشنگري کنيم که مبادا خداي ناکرده تحت اين عنوان انحراف و مشکل پيش آيد که تناسب يا سنخيتي با آن انديشه و خواست اصلي نداشته باشد؛ يعني اصولگرا و انقلابي و مومن واقعي به نظر من کسي است که اين معيارها را بشناسد و از آن دفاع کند.
رييسجمهور سابق كشورمان يادآور شد: امروز ما از آزادي و آزادي انديشه و بيان، محدوديت و مسووليت حاکمان در نظام جمهوري اسلامي دفاع ميکنيم و اين که همه امور و به خصوص قدرت سياسي بر اساس راي مردم و تحت نظارت آنها باشد و عدالت را به عنوان اساسيترين محورهاي انقلاب و مناط ( ملاک و علت وجودی) نظام و اسلام مطرح ميکنيم، نميشود تحت عنوان اصول انقلاب، چيزهايي را مطرح کنيم که اولا اصول نيست ثانيا اصول اصلي را از بين ميبرد.
خاتمي گفت: مهمترين اصل در دعوت پيامبران اخلاق است و اتفاقا اخلاق حاکمان بسيار مهم است. اگر در جامعهاي بداخلاقي، تحقير و توهين نسبت به ديگران، نسبت هاي ناروا دادن به ديگران و پروندهسازي رايج شود و بخواهند با اين کارها ديگران را از عرصه خارج و اينها را به عنوان اصول انقلاب معرفي کنند، دو کار اشتباه انجام مي دهند؛ يکي اين که اينها بداخلاقي و خلاف معيارهاي اسلامي و انقلابي ماست، دوم اين که متاسفانه انقلاب ما که براي تحقق اخلاق آمده است، با اين کار بدنام ميشود.
رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها يادآور شد: وقتي يک نفر بداخلاقي ميکند، خيلي بد است؛ اما وقتي يکي به نام اخلاق بداخلاقي ميکند اين خيلي بدتر است. من گاهي به خاطر مسائلي که در مجامع بينالمللي مي روم، وقتي صحبت از تروريسم و خشونت و ترورپروري ميشود، ميگويم اگر برخي از اين کارها در کشورهاي اسلامي ميشود، اولا شما اين طور اسلام را مورد حمله قرار ميدهيد و حرکتهاي خشونتآميز و تند و براندازانه و مافياهايي که تحت نام مسيحيت و يا در اديان ديگر ميشود را نميگوييد، معلوم ميشود شما مشکل سياسي داريد که اين طور مسائل را مطرح ميکنيد. دوم اين که بايد ديد سياستهاي شما در دنيا چقدر سبب بروز اين خشونتها ميشود؟ شما خشونت و تحقير ميکنيد و حقوق ملتها را از بين ميبريد و اجازه نميدهيد ملتها از طريق مسالمتآميز حق خود را بخواهند و بگيرند، در اين صورت طبيعي است که آن ملتها احساس ميکنند براي گرفتن حقشان به زور متوسل شوند، اگر خشونت بد است آن سياستهاي خشونتآميز و اعمال معيارهاي دوگانه که منجر به اين خشونت ميشود بدتر است و اگر بناست چيزي محکوم شود اين هم بايد محکوم شود.
خاتمي ادامه داد: تروريسم و اعمال خشونت از سوي هر کس که باشد بد است و اگر به نام دين، چه مسيحيت و چه اسلام باشد، جنايت مضاعف است؛ چون هم آدمکشي شده و هم به نام دين که براي ارتقاي سلامت و امنيت و اخلاق انساني آمده، اين جنايت صورت مي گيرد. بداخلاقي بد است و اين بداخلاقي را به حساب اسلام و انقلاب گذاشتن بدي مضاعف است. بسيار مهم است که ببينيم امام چه ميخواست و چرا در ميان همه شيوه ها، اين همه روي جمهوري اسلامي تاکيد ميکند؛ يعني امام شوخي ميکند؟
وي در ادامه درباره مفهوم « دفاع از اسلام» گفت: امروز در حوزه مسايل اجتماعي و در جامعهاي که انقلاب مردمي صورت گرفته و نتيجه آن يک نظام اسلامي است، دفاع از اسلام و ارزشها، دفاع از معيارهايي است که به ايجاد اين نظام منجر شده و تلاش براي تداوم آن مسير و ارزشها و ادامه آنها در جامعه اسلامي بوده است؛ بنابراين شناخت اين انديشه سياسي و دفاع از آن يک کار اسلامي و ديني بزرگ است.
خاتمي با بيان اين که «معتقدم انديشه امام و نظام اسلامي از چند جهت مورد تهاجم قرار گرفته است» تصريح کرد: ما به عنوان ارادتمندان امام و کساني که سعي کردهايم به اصل انديشههاي امام و معيارهايي که در انقلاب اسلامي مورد خواست مردم بود، فادار بمانيم و خالي از هوس و منافع اين را درست بفهميم و اين را براي خود افتخار ميدانيم که در خط امام حرکت کنيم، از ارزشهايي دفاع ميکنيم که در متن انقلاب اسلامي تجلي يافته، امام بيان کردهاند و در قانون اساسي ما تحقق يافته است.
وي درباره خطراتي که خواستههاي حضرت امام و مطالبات مردم را تهديد ميکند، گفت: مطمئن باشيد خطراتي كه از بيرون ، اين نظام و خواست امام را تهديد ميکنند، جدي هستند؛ يعني نظامي که به نام اسلام تحقق يافته و مدعي عدالت، استقلال، آزادي و پيشرفت است و ميتواند الگوي بسياري از کشورها باشد و معادلات قدرت و سياست هاي هژمونيک قدرتهاي سلطهطلب را به هم بزند، اين نظام مورد خواست اين قدرت ها نيست و آنها توطئه ميکنند و اين توطئه هم چند جور است. يکي برخورد نظامي است، يکي هم اين است که تبليغات وسيع عليه ما کنند، اين تبليغات الان از حد جمهوري اسلامي فراتر رفته و به اسلام و اسلامستيزي کشيده شده است. از اسلام يک چهره خشن، نگرانکننده، مخالف صلح و پيشرفت و حقوق بشر درست ميکنند و روي بعضي رفتارهاي گروههاي خاص و يا برخي سياستمداران در دنياي اسلام انگشت ميگذارند و ميگويند اسلام يعني همين تا با اسلام در تبليغات و سياستگذاري بستيزند، يکي هم اين که کاري کنند واقعا چهره نظام جمهوري اسلامي بد باشد، در سياست ناموفق، در اقتصاد ناموفق، در ايجاد عدالت ناموفق، در حرمت نگه داشتن انسانها ناموفق، به هم زننده ثبات؛ يعني سعي کنند نظام جمهوري اسلامي را به اين سو ببرند و تفکراتي بر آن حاکم شود که حاصل کارش و خروجياش چيزي باشد که هيچ انساني نتواند آن را قبول کند.
خاتمي درباره شعار حضرت امام مبني بر «صدور انقلاب» گفـت: امام چه ميخواست و منظورش از صدور انقلاب چه بود؟ اين که ما اسلحه بگيريم و در ديگر کشورها انفجار ايجاد کنيم و گروههايي درست کنيم که در ديگر کشورها خرابکاري کنند؟ امام به شدت با اين رفتارها مخالف بود و برخورد ميکرد. منظور امام اين بود که ما اين جا الگو بسازيم؛ يعني انسان ببيند که در اين جامعه اقتصاد و علم و حرمت انسانها خوب است و سير جامعه به سمت رفع فاصله طبقاتي و ايجاد رفاه نسبي و بهبود اوضاع و احوال در همه مسايل است و اين مهمترين راه صدور انقلاب بود. اگر ما اين الگو را بد بسازيم و يا کاري کنيم که دشمن بتواند جنبههاي مثبت اين الگو را بپوشاند و جنبههاي منفي را جلوه بدهد و يا جا بيندازد، اين بزرگترين خيانت به اسلام و انقلاب است.
وي با اشاره به تعابير امام(ره) درباره کفر و ايمان گفت: در کلام امام البته از کفر و ايمان صحبت بوده است؛ چرا که معلوم است که امام منادي ايمان است و کفر آن که در مقابل حق و حقيقت و به خصوص خدا و ارزشهاي الهي ميايستد و جنگ ميکند. در سخنان امام صحبت از ظلم و عدل، مستضعف و مستکبر و نيروهايي که سلطه بر انسان ها را ميخواهند و استقلال کشورها را از بين ميبرند و ميخواهند منافع خود را محور روابط بينالمللي قرار دهند، ميشود و اين که بايد با اينها مبارزه کرد و البته مبارزه با اينها هم نظامي نيست. ما هيچگاه در حوزه نظامي تهاجمي نبودهايم و تنها دفاع کردهايم . مبارزه فکري و سياسي و اجتماعي بوده است؛ اما پيدا کنيد که امام جامعه را بر اساس کفر و ايمان تقسيم کند و حتي در عرصه بينالملل ميان ملتها به عنوان يک ملتهاي کافر و مومن تعارضي ببيند، شما اين را نخواهيد ديد.
خاتمي خاطرنشان کرد: اما اين که شما بياييد در داخل کشور و در تقسيمبنديهاي کشور کفر و ايمان را مطرح کنيد، چنين چيزي را در سخنان امام نميبينيم؛ اين که بگويد ما بايد جامعه را به مومنان و کافران تقسيم کنيم و امتيازاتي به مومنان بدهيم و کافران را از امتيازاتشان محروم کنيم. اگر کساني در تقسيمبنديهاي داخل مساله کفر و ايمان را مطرح کنند و بگويند اين سليقهها عين ايمان است و سليقههاي ديگر ولو اين که به خدا و رسالت پيامبر ايمان داشته باشند منافق و کافر هستند و بايد از عرصه خارج شوند، اين تقسيمبندي اگر شد بدانيد نشانه يک انحراف بزرگ در جامعه ماست و نيز نشانه ايجاد يک نوع تقابل دروني براي مضمحل کردن و از هم پاشاندن نظام جمهوري اسلامي است؛ اين که فردا بگوييم هر کس مسيحي يا يهودي و زرتشتي است کافر است و بين مسلمانان هم تقسيم مومن و غيرمومن کنيم و در شيعيان مرتضي علي هم طرفداران يک سليقه خاص که مسلما مخالف سليقه امام هستند را محور ايمان ناب و خالص بدانيم و اجازه دهيم در عرصه سياست اين مرزبنديها وارد شود، من در اين زمينه اعلام خطر ميکنم و اين را خلاف نظر امام ميدانم.
رييسجمهور سابق ایران در ادامه گفت: اين تقسيمبنديهاي داخلي را آگاهانه يا ناآگاهانه عبارت از نقشههايي ميدانم که ميخواهد جمهوري اسلامي را از مسايل اساسي دور کند و چهرهاي از نظام جمهوري اسلامي درست کند که مورد خواست امام نبود و بهترين کمک به کساني است که ميخواهند اصل نظام نباشد.
وي تصريح کرد: بعضي متاسفانه ميگويند دو جريان بيشتر نداريم؛ يکي به معيارهاي اصلي و خدا و پيغبر و ارزشهاي انقلاب معتقد است، آن معيارهايي هم که عنوان مي کنند با آنچه امام ميگفت سازگار نيست. جدا از اين جريان هم عدهاي را خارج از دايره ميدانند که هر جور با اينها رفتار شود اشکالي ندارد، طوري با اين عده رفتار ميکنند که نه برايشان ارزش دارد و نه بايد در عرصه حضور داشته باشند؛ چون کافر و منافق هستند و از نظر فقهي هم بر اساس قرائت خود ميگويند اشکالي ندارد که به آنها تهمت بزنيم و به آنها بد بگوييم. آيا انقلاب ما براي ترويج اخلاق آمد يا بداخلاقي؟ امروز به نام انقلاب بداخلاقي ميشود. بدتر اين که اگر آنهايي که در قدرت هستند به نمايندگي از افکار عمومي اين حرفها را بزنند، يا کساني بکوشند اين افکار انحرافي را انديشه بنيادي انقلاب و نظام اسلامي معرفي کنند، اين خيلي خطرناک است.
وي با تاکيد بر اهميت آسيبشناسي انقلاب و اخلاق حاکمان در قدرت با استفاده از معيارها و سيره و روش امام خميني گفت: اين نظام براي ما گران تمام شده است. خون شهيدان و انقلاب و جنگ براي حفظ نظام جمهوري اسلامي بود و نميتوان اين نظام را دو دستي تقديم کساني کرد که قطعا با آن موافق نيستند، قطعا با نظرات امام مخالفند و حالا در غيبت امام ، همه دوستان و ياران امام را ضد ارزش و ضد انقلاب معرفي و از عرصه خارج کنند و چيزهايي به نام محورها و ملاکهاي انقلاب مطرح نمايند که سخنيتي با تفکرات و انديشههاي امام ندارد.
وي تاكيد كرد: بايد شجاعانه در مقابل اين مساله ايستاد و بزرگان نظام در اين زمينه بيش از همه مسووليت دارند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.