03.06.2008

امام خميني و «مجلسی که در رأس امور بود»

بازتاب: احمدآقا اطلاع داد كه امروز آقايان مهدوي كني، ناطق نوري، يزدي و جنتي خدمت امام آمدند و از امام خواستند اظهارنظري كه مبتني بر عدم مصلحت بودن تغيير آقاي موسوي فرموده‌اند، پس بگيرند يا جبران كنند كه آقاي خامنه‌اي بتوانند فرد ديگري را معرفي نمايند. ولي امام نپذيرفته‌اند و محكم گفته‌اند كه مصلحت نيست.

در حالي كه نوزدهمين سالگرد رحلت امام خميني، رهبر كبير انقلاب اسلامي، با افتتاح مجلس هشتم همراه شده، «تابناك» با اشاره به يك مقطع حساس تاريخي، سلوك امام با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و ميزان عمل ايشان به جمله خود كه «مجلس در رأس امور است» را تشريح مي‌كند.

امام خميني(ره) در ميانه سال 64 و در مقطع حساس جنگ، حتي از كساني كه برخلاف رأي صريح ايشان در دفاع از نخست‌وزيري مهندس ميرحسين موسوي رأي دادند، تقدير كرده و رأي آنان برخلاف نظر صريح خود را حق نمايندگان مجلس دانستند و حتي پس از رأي مشهور به 99 نفر، خود نمايندگان را به جماران دعوت كردند.

با وجود آن‌كه طبق برخي نقل‌ها برخي از نمايندگان آن دوره عبارات نامناسبي را در مورد اظهارنظر درباره دولت به كار بردند، هيچ‌يك از آنان به خاطر اين مواضعشان تخطئه يا ردصلاحيت نشدند و حتي امام در مقابل برخي تندروهاي جناح مقابل تأكيد كردند كه كسي حق ندارد راجع به مجلس جسارتي كند و يکي از اين افراد هم از نامزدهاي پروپا قرص تأييد صلاحيت شده رياست جمهوري بود.

در آن مقطع با وجود برخي اختلاف سليقه‌ها ميان رئيس‌جمهور و نخست‌وزير وقت، امام تغيير نخست‌وزير را صلاح نمي‌دانسته‌اند و با توجه به برگزاري انتخابات مجدد و انتخاب دوباره آيت‌الله خامنه‌اي، موضوع معرفي نخست‌وزير و كابينه او، به يكي از موارد اختلافي تبديل مي‌شود.

اين در حالي بود كه گويا امام خميني(ره) با توجه به شرايط جنگ و اين ديدگاه كه بي‌ثباتي و تغيير در دولت احتمالا تأثير منفي در جنگ خواهد داشت، با تغيير مهندس موسوي نظر مخالف داشته‌اند.

آنچه در پي مي‌آيد، روايت هاشمي رفسنجاني از اين مقطع تاريخي است كه به دليل رياست مجلس و نيز ارتباط نزديك با امام(ره)، آيت‌الله خامنه‌اي و مهندس موسوي، از نزديك با مسائل درگير بوده است.

سه‌شنبه 15 مرداد 1364
در مجلس زمزمه‌اي پيچيده كه امام به آقاي فخرالدين حجازي [نماينده تهران] گفته‌اند، مصلحت نمي‌دانند كه [آقاي ميرحسين موسوي] نخست‌وزير عوض شود و اختلافات شديدي از اين جهت در مجلس است.

شب با آقاي خامنه‌اي جلسه‌اي طولاني داشتيم، درباره كابينه آينده، ايشان مايل نيست كه مهندس موسوي [مجددا] نخست‌وزير شود. خط اقتصادي ايشان را قبول ندارند. از من توقع دارند كه همراهي كنم. قرار شد ايشان اين مسئله را با امام در ميان بگذارند. مشكل را جدي مي‌بينم؛ دو سليقه در مورد وزرا و برنامه‌ها. [رئيس‌جمهور و نخست‌وزير] در طول چند ماه گذشته، نتوانسته‌اند در مورد سه وزير دفاع، برنامه و بودجه و راه‌وترابري توافق نمايند….

پنجنشبه 17 مرداد
بعد از نماز با آقاي خامنه‌اي جلسه داشتيم … آيت‌الله خامنه‌اي شرح مذاكرات امروزشان را با امام دادند. امام گفته‌اند مصلحت نيست كه آقاي مهندس [ميرحسين] موسوي از نخست‌وزيري كنار بروند…

يکشنبه 20 مرداد
شب با آقاي خامنه‌اي درباره نخست‌وزيري مذاكره كرديم. ايشان توقع دارند من در جهت تسهيل نظر ايشان در مورد تعويض كابينه كار كنم. پيشنهاد دادند كه امام به نحوي گفته خودشان را كه ابقاي آقاي ميرحسين موسوي را به مصلحت دانسته‌اند، جبران نمايند و بعيد مي‌دانم كه امام بپذيرند…

دوشنبه 21 مرداد
احمد آقا هم آمد و به طور مفصل مذاكرات آقاي خامنه‌اي و امام را درباره نخست‌وزير آينده گفت و گفت نظر امام اين است كه تعويض مهندس [ميرحسين] موسوي مصلحت نيست و مايلند كه اين نظرشان گفته شود؛ درست بر خلاف نظر آيت‌الله خامنه‌اي.
پس از مشاوره به اين نتيجه رسيديم كه اگر نظر امام اين باشد، بايد بر همين روال عمل شود. ولي آقاي خامنه‌اي اگر اختيار داشته باشند، به هيچ وجه حاضر نيستند كه نخست‌وزيري ايشان را بپذيرند و مي‌گويند فقط در صورت حكم امام حاضرند ايشان را معرفي نمايند و در اين صورت در كارها دخالت نخواهند كرد و وزرا را هم به ميل آقاي موسوي تصويب مي‌كنند. به هر حال مشكل بزرگي در پيش داريم….

چهارشنبه 23 مرداد
شب مهمان احمدآقا بوديم. امام هم در جلسه شركت كردند. آقاي خامنه‌اي به خاطر آمدن والدينشان نيامدند. بيشتر بحث‌ها بر سر نخست‌وزير آينده و اختلاف نظر بين آقايان خامنه‌اي و مهندس موسوي بود ولي به نتيجه‌اي نرسيديم… .

شنبه 2 شهريور
خدمت امام رفتم و راجع به مشكل كابينه آينده، با توجه به عدم موافقت آقاي خامنه‌اي با آقاي [ميرحسين] موسوي مذاكره كردم، اما نتيجه‌اي به دست نيامد. امام همان حرف قبلي خودشان را تكرار فرمودند كه تغيير دولت را صلاح نمي‌دانند و حاضر هم نيستند در اين خصوص امر صادر كنند و اظهارنظر را كافي مي‌دانند.
در مورد اين‌كه به شوراي نگهبان توصيه كنند در تفسير قانون اساسي كه معرفي نخست‌وزير را بعد از انتخاب مجدد رئيس‌جمهور لازم مي‌دانند، تجديدنظر كنند كه خود به خود دولت بماند، امام فرمودند: نمي‌خواهيم اين بدعت باب شود كه موجب تضعيف شوراي نگهبان شود. گفتم، فتنه پيش خواهد آمد. فرمودند: با آقاي خامنه‌اي صحبت كنيم و ايشان را قانع كنيم و ضمنا گفتند: براي خود آقاي خامنه‌اي ضرر دارد و خبر از رسيدن نامه آقاي خامنه‌اي و جواب خودشان به همين مضامين دادند.

آيت‌الله خامنه‌اي تمايلي به نامزد شدن مجدد نداشتند و با اصرار ماها و نيز خواست امام پذيرفتند و همان موقع نظرشان را راجع به كابينه گفته‌اند و اكنون حجت دارند، ولي نمي‌خواهند از نظر امام تخلف كنند… .

يکشنبه 3شهريور
عصر آقايان [محمد] يزدي و سيدجعفر كريمي از طرف جامعه مدرسين [حوزه علميه قم] آمدند و براي تغيير دولت آقاي [ميرحسين] موسوي از من استمداد كردند. مشكلات را گفتم و گفتم نظر امام با آقاي موسوي است و نمي‌شود با آن مخالفت كرد.

دوشنبه 11 شهريور
وزير امور خارجه … با توجه به اظهار امام كه مصلحت نمي‌دانند آقاي [ميرحسين] موسوي عوض شود، گفت: به آيت‌الله خامنه‌اي بگويم كه اسم آقاي ولايتي را به عنوان نخست‌وزير مطرح نكنند و حاضر نيست در اين شرايط مسئوليت را بپذيرد.
عصر آقاي ناطق [نوري] آمد. ايشان هم درباره همين موضوع صحبت كرد و اصرار داشت كه امام را بايد راضي كرد. طرفدار نخست‌وزير شدن آقاي [علي‌اكبر] ولايتي است….

چهارشنبه 13 شهريور
ساعت 9 صبح به زيارت امام در حسينيه جماران رفتم. مراسم تنفيذ رياست‌جمهوري آقاي خامنه‌اي بود. امام در متن نوشته‌شان بر ضرورت تكيه بر محرومان و مستضعفان تأكيد نمودند. آيت‌الله خامنه‌اي در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملكرد دولت با كنايه ياد كردند… .

شنبه 16 شهريور
پيش از ظهر آقاي رئيس‌جمهور آمدند و ناهار مهمان من بودند … نظر آقاي خامنه‌اي اين است كه اينها خوب كار نكرده‌اند و جايز نيست دوباره مأمور تشكيل كابينه شوند. زمان طولاني بحث كرديم، ولي به نتيجه نرسيديم. مشكل عمده ايشان، اظهارنظر امام است….

دوشنبه 25 شهريور
با آيت‌الله خامنه‌اي درباره جلسه فرداي نمايندگان، تلفني مذاكره كرديم. معلوم شد ايشان مصمم‌اند كه در اين جلسه شركت كنند. نامه‌اي به ايشان نوشتم و نكاتي را ذكر كردم. احمدآقا آمد و اطلاع داد كه امروز آقايان مهدوي كني، ناطق نوري، يزدي و جنتي خدمت امام آمدند و از امام خواستند اظهارنظري كه مبتني بر عدم مصلحت بودن تغيير آقاي [ميرحسين موسوي]، نخست‌وزير فرموده‌اند، پس بگيرند يا جبران كنند كه آقاي خامنه‌اي بتوانند فرد ديگري را معرفي نمايند. ولي امام نپذيرفته‌اند و محكم گفته‌اند كه مصلحت نيست دولت عوض شود.
شب آقايان بهزاد نبوي و [محسن] نوربخش آمدند و از تصميم‌ آقاي خامنه‌اي مبني بر تعويض دولت اظهار نگراني كردند و از من خواستند دخالت كنم و مانع شوم…

سه‌شنبه 26 شهريور
آقاي خامنه‌اي در جلسه سه‌شنبه نمايندگان شركت كردند و انتقاداتي عليه دولت داشتند اما نگفتند كه مي‌خواهند دولت را عوض كنند، ولي مخالفت خود را به نحوي گفتند…

چهارشبنه 27 شهريور
حدود هشتاد نفر از نمايندگان طرفدار دولت آقاي [ميرحسين] موسوي آمدند و از اظهارات ديروز آيت‌الله خامنه‌اي انتقاد كردند. نامه‌اي براي امام تهيه كرده‌اند كه مشغول جمع‌آوري امضا هستند….

شنبه 30 شهريور
عصر آقاي ناطق [نوري] براي چاره‌جويي در موضوع كابينه آمد؛ به نظر مي‌رسد فهميده‌اند كه آقاي [ميرحسين] موسوي را نمي‌توان عوض كرد و گفت: آقاي خامنه‌اي هم تا حدودي به همين نتيجه رسيده‌اند و ديگر آن احساس تكليف را ندارند…

سه‌شنبه 2 مهر
بعد از نماز با آقاي خامنه‌اي جلسه خصوصي داشتيم. آماده شده‌اند كه آقاي [ميرحسين] موسوي را به مجلس معرفي كنند، ولي بنا دارند در مورد وزرا سخت‌گيري نمايند.

شنبه 6 مهر
پيش از ظهر احمد آقا آمد و نتيجه مسافرت به خارك را به ايشان گفتم كه خدمت امام بگويند. خبر داد كه امام جواب نامه 135 نماينده مجلس در حمايت از آقاي [ميرحسين] موسوي را داده‌اند و نوشته‌اند كه نظرشان ابقاي آقاي موسوي است. اين تأييد كتبي مجدد، لابد آقاي رئيس‌جمهور و جناح مقابل آقاي موسوي را عصباني‌تر مي‌كند.

حضرت امام در پاسخ به نامه نمايندگان چنين مرقوم كرده‌اند: «بسم‌الله‌الرحمن الرحيم با تشكر از حضرات آقايان، اينجانب چون خود را موظف به اظهارنظر مي‌دانم، به آقاياني كه نظر خواسته‌اند، از آن جمله جناب حجت‌الاسلام مهدوي و بعضي آقايان ديگر، عرض كردم آقاي مهندس موسوي را شخص متدين و متعهد و در وضع بسيار پيچيده كشور، دولت ايشان را موفق مي‌دانم؛ و در حال حاضر تغيير آن را صلاح نمي‌دانم. ولي حق انتخاب با جناب آقاي رئيس‌جمهور و مجلس شوراي اسلامي محترم است ـ 5 مهر 64 ـ روح‌الله الموسوي الخميني».

پنجشنبه 18 مهر
صبح زود به مجلس رفتم. عفت و خانواده امام هم، براي شركت در مراسم تحليف رئيس‌جمهور به مجلس آمدند… من به خاطر اقداماتي كه هفته‌هاي اخير در تضعيف آقاي خامنه‌اي شده، ‌از ايشان تمجيد و تجليل زياد كردم.

شنبه 20 مهر
آقاي [محمدرضا] توسلي [مسئول دفتر امام] از اظهارات روز پنجشنبه آقاي خامنه‌اي در مراسم تحليف گله داشت كه به نحوي اعلان تحميل دولت بود. حاج احمد آقا آمد و گفت: امام از اظهارات پريروز آقاي خامنه‌اي ناراحت شده‌اند و معلول شيطنت اطرافيان ايشان مي‌دانند و مي‌خواهند به ايشان در اين خصوص پيغام بدهند. راجع به اعضاي دولت آينده بحث شد و ترجيح داديم آقاي منتظري هم به نحوي در شوراي حكميت [در انتخاب وزرا] باشند و امام هم موافقت فرمودند.

يكشنبه 21 مهر
اولين دستورمان رأي‌گيري براي دولت بود. شركت نمايندگان در جلسه كم‌سابقه بود. 261 نفر از مجموع 267 نفر نماينده آمده بودند. 162 موافق، 73 مخالف و 26 نفر ممتنع بودند. 99 رأي مخالف و ممتنع كه [به رغم تذكر قبلي] برخلاف نظريه امام بود، باعث ناراحتي شديد اكثريت نماينده‌ها شد و وسيله‌اي براي بدنام شدن و ضد ولايت فقيه معرفي شدن جريان محافظه‌كار گرديد. بعضي اين را از اشتباهات بزرگ سياسي آنها مي‌خوانند. نقطه مثبت آنها تعبد آنها بود كه با اين رأي از دستشان ممكن است گرفته شود و خود آنها اين را وظيفه‌شناسي نمايندگي مي‌دانند و فكر مي‌كنند امام هم راضي نيستند نماينده برخلاف نظرش رأي بدهد.

دوشنبه 22 مهر
احمد‌آقا آمد و گفت: امام آماده‌اند براي ختم غائله‌اي كه در اثر مخالفت 99 نماينده مجلس با نظر امام درخصوص نخست‌وزير ايجاد شده، با نمايندگان ملاقات نمايند. قرار شد روز چهارشنبه به ملاقات برويم و مطالبي كه امام به آقاي خامنه‌اي درباره عدم مخالفت با دولت و طرد افراد ناباب گفته‌اند، نقل كرد و گفت: آقاي رئيس‌جمهور پذيرفته‌اند. درباره وزراي پيشنهادي آقاي ميرحسين موسوي هم مذاكره كرديم.

سه‌شنبه 23 مهر
قبل از جلسه رسمي به نمايندگان اطلاع دادم كه فردا به ملاقات امام مي‌رويم؛ خوشحال شدند. بعد از تنفس به دفترم آمدم.

چهارشنبه 24 مهر
امام فرمودند: من قبلا از آقاياني كه زحمت دادم، معذرت مي‌خواهم، لكن بعضي مسائل هست كه موجب شد من به خدمت آقايان برسم و آن چيزي كه تكليفم هست، عرض كنم. اولا كه هيچ نگراني‌اي در اين مسائل نيست و من تأييد مي‌كنم مجلس را و هميشه سفارش مي‌كنم به ملت كه مجلس را بايد تأييد كنند و مجلس از ارگان‌هايي است كه لازم است بر همه ما كه او را تأييد كنيم و هيچ كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتي بكند و مجلس حقش است كه موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع و يك مسئله‌اي است كه هميشه بايد در مجلس باشد و اين امري است كه گذشت و در او هيچ صحبتي نيست. آن چيزي كه موجب زحمت آقايان است، اين است كه ما راجع به آتيه صحبت كنيم، گذشته گذشته است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates