12.06.2008

تاج زاده: اگر ما به رهبري انتقاد می کنیم برای آن است که جمهوری اسلامی به سرنوشت رژیم شاهنشاهی دچار نشود

خُسن آقا: وقتی آدم جاکش شد اظهار نظر هاش هم جاکشانه می‌شود، یکی نیست به این تاج زاده بگوید مردک این سید چلاق دست هیتلر را از پشت بسته، حالا تو او را با شاه مفلوک مقایسه می‌کنی!؟
امروز : پیرو درخواست امیر حسین ثابتی مسئول بسیج دانشجوئی دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران برای مصاحبه نشریه دانشجوئی ایران 1404 “ارگان تشكل متبوع وي” باسيد مصطفي تاج زاده عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ،طي مذاكرات صورت گرفته مقرر شد چنانچه کتباً اعلام کنند مصاحبه بدون سانسور منتشرخواهد شد ، انجام شود . ثابتی با ارسال نامه شماره 27 مورخ 2/2/87 بسیج دانشجوئی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اعلام انتشار بدون سانسور مصاحبه را رسماً به تاج زاده اعلام کرد . پیرو نامه مذکور وی با دو تن از اعضای بسیج به گفتگو پرداخت . پس از گذشت حدود بیست روز متن پیاده شده مصاحبه برای ویرایش تحویل شد . تاج زاده پس از اضافه کردن بخشی از پاسخ های خود که حذف شده بود و رضایت دادن به حذف بخش های دیگری از مصاحبه ، متن زیر را برای انتشار تأئید کرد .
به رغم گذشت یک ماه از اقدام فوق مسئول بسیج دانشجوئی دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران اعلام کرد این مصاحبه را مهر ماه منتشر خواهد کرد . تاج زاده ضمن اعتراض به اين تصمیم متن مصاحبه را برای انتشار در اختیار سایت نوروز قرار داد و آمادگی خود را برای انجام مصاحبه دوم درمهر ماه به آنان اعلام کرد .در ادامه توجه شما را به گفتگوي صورت گرفته جلب می کند .
***
*اگر اجازه بدهيد گفتگويمان را از انتخابات رياست جمهوري 84 آغاز كنيم. مقطعي كه بعد از آن آقاي حجاريان گفت خاتمي آخرين ميخ را به تابوت اصلاحات كوبيد. مي خواهيم بدانيم چه شد جريان اصلاحات كه 8 سال در اين كشور فعاليت كرده بود نتوانست در اين دوره موفقيتي كسب كند و شكست خورد در حاليكه شما (جبهه مشاركت و مجاهدين) با كانديداي خودتان آقاي معين و ديگر اصلاح طلبان هم با آقايان كروبي و هاشمي و مهرعليزاده وارد عرصه انتخابات شدند.
-خوشبختانه در زمان آقاي خاتمي كسي از منتقدان ايشان مشكل رد صلاحيت نداشت و با سو استفاده صدا و سيما و فعاليت حزب پادگاني عليه خود مواجه نبود.به همين جهت انتخاباتي برگزار شد كه نامزدهاي گرايش هاي گوناگون در آن شركت داشتند. علت شكست اصلاح طلبان هم پخش شدن راي آنها در بين 4 كانديدا بود و اگر بخواهند دوباره موفق شوند بايد مثل دوم خرداد 76 با يك نامزد وارد انتخابات شوند كه فكر مي كنم در آن صورت اكثريت مردم به او راي خواهند داد.
*بحث رد صلاحيت ها را مطرح كرديد، در حاليكه آقاي معين تاييد صلاحيت هم شد باز هم نتوانست راي قابل قبولي بياورد.(نفر پنجم از هفت نفر) با اين اوصاف چرا باز هم موفق نشديد؟
-عرض كردم به خاطر تكثر كانديداهايمان. اما بعدا در زمان آقاي احمدي نژاد كه شعارشان اين بود كه آمده ايم تا دايره قدرت را باز كنيم چنان تنگ نظرانه و حذفي برخورد كردند كه هيات هاي اجرايي منصوب دولت ايشان در تاريخ جمهوري اسلامي اين چنين رقباي خود را حذف نكرده بودند.
*به اختلافات درون اصلاحات اشاره كرديد. اين اختلافات تا انتخابات اخير هم ادامه داشت. آقاي منتجب نيا به خاتمي نامه نوشت كه تندروها و افراطي ها را از خودت دور كن! بعد از اين ماجرا اتفاقا روزنامه نگاران افراطي روزنامه هاي زنجيره اي خودتان (ب . د) هم به آقاي خاتمي نامه نوشت كه آقاي خاتمي اعضاي مشاركت و مجاهدين را از كنار خودت دور كن چرا كه اصلاحات دارد تاوان اين دو حزب را مي دهد كه حالا جسارتا هم عضو مشاركت و هم مجاهدين هستيد، سوال ما اينجاست كه چه شده الان بسياري از درون جبهه اصلاحات به اين نتيجه مي رسيدند كه عده اي از افراطي ها بايد از اين جبهه كنار زده بشن؟ همانطور كه آقاي خاتمي در سال 83 گفت:”من صداي پاي دشمن را از درون اصلاحات مي‌شنوم”
-سوال خيلي خوبيه! از نظر من در شرايط فعلي هيچ كس از آقاي احمدي نژاد افراطي تر نيست كه با سياست هاي غير كارشناسانه در عرصه داخلي و ماجراجويي در عرصه بين المللي تاوان سنگيني را به ملت ايران تحميل مي كند. بنابراين اگر بحث افراطي گري هست اول بايد براي آقاي احمدي نژاد فكري كرد.
*اما اين چه ربطي به سوال ما داره آقاي تاج زاده؟!
-اجازه بدهيد! من جواب بدهم تا خود خوانندگان قضاوت كنند كه حق با كيست.
اما در مورد اختلافات. جامعه ما جامعه متنوع و متكثري است و به هيچ وجه در دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا يا به تعبير بهتر اقتدارگرا خلاصه نمي شود. اين اختلافات همه جا هست و اين 3 سال اخير نشان داده كه اختلافات درون جناح اصولگرا جدي تر و عميق تر و بيشتر از اصلاح طلب هاست. اينها آمدند و حاكميت را يكدست كردند با دو شعار: يكي اينكه اختلافات در حكومت از بين مي رود و دوم اينكه كارآمدي نظام بالا مي رود. اما 3 سال اخير خلاف هردو را نشان مي دهد و ثابت شد با اينكه همه اصولگراها ذوب در ولايت هستند، اختلافات در اركان حكومت كاهش نيافته است، به طوري كه نامه اخير اقاي احمدي نژاد به آقاي حداد باعث شد آقاي عسگر اولادي هم اعتراض كند كه متانت را از آقايان خاتمي و ناطق ياد بگيريد. از لحاظ كارآمدي هم فكر مي كنم ميزان نارضايتي مردم در زمينه هاي اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي و سياسي و… افزايش پيدا كرده و متاسفانه هيچ چشم انداز روشني هم براي آينده كشور وحل مشكلات متصور نيست! تفاوت اين دوره با دوره اصلاحات آن است كه در آن زمان وقتي انگور ياقوتي گران مي شد، صداي مقامات عالي بلند مي شد اما امروز همه چيز گران شده است و اعتراضي بين مقامات ديده نمي شود. در انتخابات اخير هم اصولگرايان حداقل دو ليست سراسري و چند ليست فرعي داشتند و هم چنين اصلاح طلبان و اينها واقعياتي غير قابل انكار است. اما از نظر صدا و سيما وخبر 20:30 اصولگراها فقط قربان صدقه هم مي روند اما اصلاح طلبان بين خود همه رقم اختلاف دارند. جداي از تبليغات بايد توجه كرد كه طبع جامعه ما چند حزبي است. تا يك جا مي شود با تبليغات گفت اصلاح طلبها دعواي قدرت دارند زيرا اختلاف دارند اما اصولگرايان همه با هم هستند و براي خدمت آمده اند. در اين شرايط دقت كنيد به سخنان آقاي دانش جعفري افشاگري هاي ايشان در مورد رييس جمهور در طول تاريخ پس از انقلاب بي سابقه بوده و از زمان دولت موقت مهندس بازرگان تا امروز هيچ وزير اقتصادي چنين صحبت هايي در مورد رييس دولت مطرح نكرده است ونشان مي دهد چقدر اصولگرايان اختلاف نظر دارند . به شما توصيه مي كنم اين اختلافات در دو جناح را به رسميت بشناسيم و تلاش كنيم همه به اين سمت برويم كه روشن شود مباني اين اختلافات چيست. به عنوان مثال در هر دو جناح در مورد اقتصاد دولتي و اقتصاد آزاد طرفداراني وجود دارد.
*جا داره يك نكته را اشاره كنم. اين بحث را بارها به تمام دوستان هم گفتم. كه براي جريان اصلاحات سخنگويي بهتر از شما وجود ندارد! بالاخره ماشاا… ما هر چي بگوييم شما يك جوابي از يك جايي در مي آوريد و تحويل مي دهيد. البته خواننده خودش مي فهمد كه شما بيشتر از آنكه جواب سوالات ما را بدهيد مسايل ديگه اي را مطرح مي كنيد. اين روزها اگر هوا گرم بشه، گنجشك ها كمتر آواز بخوانند و هر مساله ديگر شما و جناحتان دليل آن را در آقاي احمدي نژاد جستجو مي كنيد.الان هم شما جواب سوال ما را نداديد. قصد ما توهين نيست اما شما با توجه به هنرتان در فن مغالطه، پاسخ نداديد كه چرا آقاي منتجب نيا مي گويند آقاي خاتمي افراطيون را كنار بزند؟ ممكنه شما مثل سوالات قبل بگوييد آقاي احمدي نژاد افراطيه! اما اشكال نداره اصلا ايشون افراطي! اما نگفتيد اين افراطيون چه كساني هستند كه اين طور صداي آقاي منتجب نيا و كروبي را بالا برده؟
-مگر من گفتم اصلاح طبان افراطي؟! شما از كسي كه اين ادعا را مطرح كرده بپرسيد. من نظرم را گفتم. در بين اصلاح طلبان اختلاف وجود دارد و اذعان مي كنم و قبول دارم. مشكل شما اين است كه نمي پذيريد در اصولگرايان هم اين اختلافات هست.
*نخير. ما هم كاملا قبول داريم اين قضيه را ولي…
-بسيار خوب. اجازه بدهيد. شما الان مي توانيد بگوئيد اختلافات آقايان حداد و احمدي نژاد بر سر قدرت است و هم مي تواني بگويي بر سر دو ديدگاه و برداشت متفاوت از قانونه. من اصرار دارم بگويم دوميه. واقعيت اين است كه همه نيروهاي سياسي ايران در دو چيز مشتركند. البته بجز نفوذيها و جاسوس ها. يكي اينكه انگيزه هاشون همه پاك است. ببينيد من منتقد جدي آقاي احمدي نژادم و معتقدم سياست هايش كشور را به پرتگاه كشانده است. اما حاضر نيستم در مورد انگيزه هايش صحبت كنم چون آن را خدا مي داند و شايد از من هم پاك تر باشه. من مي توانم بگويم اين كار درسته يا نه. دوم اينكه اهداف همه مشترك هست. همه در دو جناح و حتي خارج از اين دو جناح آباداني و عزت ايران و اسلام را مي خواهند. البته تاكيد مي كنم اگر يكي جاسوس باشه كاري به او ندارم. پس در انگيزه و هدف همه مشتركند و پاك هستند حتي من معتقدم بسياري از اپوزيسيون هم همينطورند!
*يعني معتقديد اپوزيسيون هم خير اين مملكت رو مي خواهند؟!!
-آره!
*جدا؟
-بله! البته ممكنه يكي استثنا باشه و جاسوس يا وابسته باشه اما…
*ببينيد. برداشت ما از صحبت شما اينه كه يعني كسي مثل اكبر گنجي و امثالهم رو داريد تطهير مي كنيد.
-ممكنه اين قضيه در هر دو جناح باشه ولي نمي تواند تعيين كننده باشد. در هر حال ما در دو مساله با هم اختلاف داريم و اين هم غير قابل انكار است. يكي در تحليل شرايط و دومي هم در راه حل هاست. براي همين مي گويم بايد اختلافات را به رسميت شناخت و قضاوت را هم بر عهده جامعه گذاشت. مثلا آقاي خوش چهره خيلي حرفها را عليه آقاي احمدي نژاد مي زند و خوب من كه نمي توانم به آقاي احمدي نژاد بگويم چرا اين حرف ها را عليه تو مي زنند.
*خوب پس بگذاريد يك سو تفاهم رو همين جا حل كنيم. ببنيد ما نمي توانيم برويم پيش آقاي احمدي نژاد و بگوييم چرا خوش چهره اين حرفها را در مورد شما زده! بالاخره آقاي خوش چهره يا هر كس ديگري اختيار خودش را دارد كه چه بگويد. اما ما مي توانيم بگوييم آقاي احمدي نژاد حرفهاي آقاي خوش چهره بازتاب كدام عمل شماست. سوال من اين است كه آقاي تاجزاده شما و يارانتان و مشاركت و مجاهدين چه كرده ايد كه امروز صداي هر دو جناح حتي اصلاح طلبان هم در آمده و به شما مي گويند افراطيون! و به خاتمي هشدار مي دهند كه شما را از خودش دور كند! شما چه كرده ايد؟!
-من جواب دادم اما صریح تر می گویم. واقعیت این است که در اصلاح طلبان گرایش های متفاوتی است. حالا ممکنه یکی فکر کنه دیگری داره تند میره یکی هم فکر کند دیگری دارد کند می رود. قضاوتش با جامعه است. اینکه چرا اختلافات وجود دارد به همان دلیل که در اصولگراها هم وجود دارد. اگر شما می گوئید من چکار کردم که آقای منتجب نیا به این موضع در مورد من رسیده من هم می گویم با این منطق آقای احمدی نژاد حتما یک کاری کرده که آقای خوش چهره و بسیاری از اصولگراها علیه وی موضع می گیرند.
*ولی آقای تاجزاده شما دارید یک بحث خیلی مهمی رو این وسط لاپوشانی می کنید و تحت عنوان اینکه همه آدمها با هم اختلاف دارند این قضیه رو بپیچونید! اما اصلا من به شما می گویم همه با هم اختلاف دارند. فرض کتید حتی آقای الهام و احمدی نژاد!
-اختلافی که من عرض می کنم آن است که نمود بیرونی داشته باشد و گرنه مي توان گفت بین آقای الهام و خانمشان هم اختلاف وجود دارد. حتی خود ما در مشارکت با هم اختلاف نظر داریم. منظور من اختلافاتی است که به جناح بندی گروه‌هاي سیاسی منجر می شود.
*حرف شما درست. اصلا حتی تشکیل جبهه متحد اصولگرایان هم بر مبنای اختلاف گذشته بود که در نهایت هم البته با ائتلاف خودشان پیروز انتخابات اخیر شدند. اما هیچ وقت این اختلافات در جناح راست موجب نشده تا همدیگر را افراطی خطاب کنند! به همدیگر بگویند تو کار ما را خراب کردی! تو می خواستی از نظام عبور کنی و … آقای کروبی مرداد ماه اعتراف کرد که اگر مجددا اکثریت مجلس هشتم دست ما باشد شک ندارم که افراطی گری ها و تندروی های عده ای شروع خواهد شد. منتجب نیا به خاتمی نامه نوشت و نسبت به عناصر افراطی به او هشدار داد و بعد هم یک روزنامه نگار افراطی خودتان این هشدار رو به طور صریح نسبت به مجاهدین و مشارکت اعلام کرد. به عبارت بهتر در جریان اصلاحات یک جریانی به نام معتدل – افراطی شکل گرفته اما در اصولگراها اصلا چنین چیزی را شما نمی بینید. شما می‌گویید آقای حداد و احمدی نژاد با هم اختلاف دارند و اصلا من حرف شما را تکمیل می کنم چرا که در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری 84 آقای حداد از آقای قالیباف حمایت کرد زیرا آقای احمدی نژاد وابسته به هیچ حزب و جریانی نبود و تنها با حمایت مردم پیروز انتخابات شد. اما علیرغم تمام این حرفها هیچ وقت به همدیگر انگ افراطی گری و … را نمی زنند. در ضمن شما گفتید که…
-ببین! این حرفها را در مقالاتت بنویس! نیم ساعت که سوال نمی کنن!
*اجازه بدهید آقای تاجزاده. شما گفتید که مردم افراطی گری را تشخیص می دهند و الان هم مدعی شدید که مردم به آقای احمدی نژاد می گویند افراطی! ما به نظر شما به نوعی خودتان و اطرافیانتان را خواستید از صحبتهای آقای کروبی تبرئه کنید و حتما به یاد دارید همین مردم و افکار عمومی جامعه بود که در انتخابات ریاست جمهوری 84 نماینده مشارکت و مجاهدین رو کنار زدند و آقای احمدی نژاد را انتخاب کردند. پس در واقع نتیجه حرف شما این است که شما افراطی بودید و بوسیله مردم هم کنار زده شدید.
-صد رحمت به اصلاح طلبان که بعد از 11 سال اختلافاتشون درباره این است که تحصن مجلس ششم درست بود یا نه! ما از تحصن دفاع کردیم و الان هم دفاع می کنیم و حوادث هم نشان داد که آقای جنتی و حامیانش دارند جمهوری اسلامی را استحاله می کنند.
*این حامیان آقای جنتی از دید شما چه کسانی هستند؟!
-بگذارید خواننده خودش قضاوت کند. منظور من هر کسی است که از آقای جنتی حمایت می کند. اینها دارند ساختار شکنی می کنند و جمهوری اسلامی را به دولت اسلامی تبدیل می کنند که در آن هیچ اثري از آزادی نیست. یعنی نه آزادی انتخاباتی ، نه آزادی بیان و احزاب و نه آزادی تجمع و تشکل. به عبارت بهتر قصد دارند استبداد دینی مستقر كنند که این دیگر جمهوری اسلامی که امام گفت میزان رای ملت است، نیست. اصلاح طلبان هم در برابر این حرکت ساختار شکنانه تحصن کردند و کار درستی هم کردند و اقدامشان هم کاملا قانونی بود! تاکید دارم قانونی بود چرا که تاکنون حتي قاضی مرتضوی هم جرات نکرده در این باره برایشان پرونده تشکیل بدهد. پس کار غیر قانونی نکردند.
*حرف شما درست نیست چون باید مراجعه کرد و دید در تعریف حقوقی، تحصن قانونی بود یا خیر چون اینکه پرونده درست نکردند که دلیل نمی شود…
-حداقل کسی از اصولگراها مدعی نشده که چرا متحصنان را محاکمه نکردند.
*آقای باهنر گفت. ایشان گفتند که زنده ماندن شما به خاطر رافت نظام اسلامی است و گرنه باید تا الان به جزایتان می رسیدید.
-خوب آقای باهنر حرف بدتر از شاه را گفت ! ببینید! پس از افزایش قیمت نفت در سال 1352 شاه آنقدر مغرور شد که گفت هر کس مخالف من است پاسپورت بگیرد و برود. ولی گستاخی شاه به اندازه باهنر نبود که بگوید اگر زنده اید به خاطر رافت نظام است! و من در مصاحبه های پس از آن توضیح دادم که نه تو و نه بزرگ تر از تو معادل نظام نیستید. علت رافت اصولگراها هم متلاشی شدن باند سرطانی سعید امامی در وزارت اطلاعات است. در هر حال من بحث کلی تری را مطرح کردم که ما اصلاح طلبان هنوز بعد از 11 سال می گوییم پرچمدارمان آقای خاتمی است، چارچوبمان مشخص است و به اسلام ونظام با قرائت دموکراتیک اعتقاد داریم.
*البته آقای کروبی و تیم اش که می گویند ایشان پرچمدار اصلاحات هستند نه خاتمی!
-نظر ایشان محترم اما اکثریت این جامعه به آقای خاتمی رای دادند.
*ما که هیچ کدامتان را قبول نداریم و برایمان فرقی ندارد. ما می گوییم بین شما در همین چیزها هم اختلاف هست و این حرف آقای کروبی است نه ما.
-خوب اگر شما مدعی نیستید چرا بحث را ادامه می دهید. به هر رو تنها 3 سال است آقای احمدی نژاد آمده واختلاف شما آن قدر اوج گرفته كه به هم تهمت اختلاس مي زنيد براي مثال اخیرا آقاي احمدي نژادبه یکی از سران اصولگرا اتهام زد تو می خواستی رشوه بگیری و ماجرای سهم خواهی 5 میلیارد تومان واردات سیگار زیر سر توست! وی غير مستقيم گفت آقای احمدی نژاد به من می گویی اختلاس کردی؟! برو ببین از تصمیم دولت نهم درباره کاهش و افزایش تعرفه موبایل چه کسی 280 میلیارد تومان به جیب زد؟ یعنی به هم تهمت می زنند که مافیای اقتصادی هستند! پس صدر رحمت به ما! که خیلی آدمهای نجیبی هستیم که به هم می گوییم چرا تحصن کردی یا نکردی و در عین حال می گوییم هر دو اصلاح طلبیم. اما از شما تا کسی انتقاد می کند می گویید اصولگرا نیست. این نگاه بسته خطرناک است که به محض انتقاد، آقاي … می شود غیر اصولگرا. اگر او غیر اصولگراست چرا شما در جمع کاندیداهای ریاست جمهوری از ایشان دعوت کردید؟ الان سایت تابناک متعلق به همین آقای … اصولگرا هست یا نیست؟
*نیست! چون بیشتر خبرهای سایت شما(نوروز) به نقل از این سایته و این سایت هم آرمانی جز تخریب دولت رو دنبال نمی کنه.
-خوب آقای قالیباف چی؟ ایشون اصولگرا هست یا نه؟!
*به نظر ما هم هست چون یکی از اضلاع سه گانه جبهه متحد اصولگرایان تحت نظر ایشان بود.
-خوب همین آقای قالیباف معتقده که ضربه ای که آقای احمدی نژاد به اقتصاد این کشور می زند از دشمن هم بیشتر است.
*چه زمانی گفت آقای قالیباف؟
-برو از خودش بپرس نظرش این هست یا نه!
*خوب منبع حرفتان چیست؟
-آقای دانش جعفری اعتراف كرد كه هنوز آقای احمدی نژاد با نامزدهای رقیب خود در گذشته یا آنها که در آینده می خواهند دوباره کاندید شوند مشکل دارد.
*خوب این چه ربطی به اون حرف آقای قالیباف و منبع حرف ایشان دارد؟ شما پس حرفها و اتفاقات گوناگون را هم به تازگی از قول اشخاص تفسیر می کنید؟
-از نظر من آقایان احمدی نژاد، قالیباف ،رضایی و عسگراولادی اصولگرا هستند و اختلافاتشون هم عمیق هست. خیلی عمیق تر از ما اصلاح طلبان و آقای کروبی و آقای خاتمی. ولی نمی خواهید قبول کنید. کافی است آقای منتجب نیا به آقای خاتمی یک نامه بنویسند تا همه رسانه های اصولگرا بگویند آی مردم! ببینید اینها با هم اختلاف دارند اما آقایان حداد و احمدی نژاد اگر به هم نامه بنویسند که غیر مستقیم از پیگرد قضایی خبر می دهد می گویید اختلافات جزییست. در هر حال روش اسلامی این است که من می گویم. بهتره برای نجات خودتان این اختلافات را به رسمیت بشناسید. پاسخ من به قسمتی از سوالتان كه ادعا كرديد مردم ما را کنار گذاشتند! اين است تو را به خدا حداقل پیش ما صحبت از مردم نکنید. اگر به مردم اعتقاد داشتید انتخابات را آزاد برگزار می کردید.
*انتخابات 84 که خودتان اول مصاحبه گفتید آزاد بود!
-همین الان بگذارید انتخابات آزاد برگزار شود تا ببنید مردم به چه کسی رای می دهند. همچنان که زمان مسوليت بنده در ستاد انتخابات كشور آقای احمدی نژاد برای مجلس ششم تایید صلاحیت شد اما رای نیاورد. شما نیز ما را تایید صلاحیت کنید. اگر رای نیاوردیم همانطور که در انتخابات شورای شهر دوم كه آزادترین انتخابات بود و هیچ کس رد صلاحیت نشد ما رای نیاوردیم به اقای چمران و آقای شیبانی زنگ زدم و تبریک گفتم. اما گفته ام و تا آخر عمرم هم خواهم گفت که انتخابات مجلس هفتم و هشتم کودتای پارلمانی بود. کودتای مخملی بود.
*ولی اینها همه ادعاهای شماست. پس چرا مجید انصاریتان که در همه لیستهای اصلاح طلبان نامش بود نتوانست رای آورد؟
-اگر ما رای نمی آوریم چرا صلاحيت ما را رد می کنید؟ اگر مردم ما را قبول ندارند چرا اجازه انتشار روزنامه به ما نمی دهید؟
*آقای تاج‌زاده ! مشکل شما در این است که فکر می کنید برای این رد صلاحیت می شوید که ممکن است رای آورید. به خدا ما فکر می کردیم امثال اقای جهانگیری که وزیر دولت اصلاحات هم بودند رای می آوردند و در دور اول هم رای می آوردند اما در دور دوم یکی مانده به آخر شدند!
-اجازه دهید که یک نکته دیگر هم بگویم. اینها ما را ردصلاحیت کردند به دليل شرکت در تحصن. این سخن آقای کدخدائی سخنگوی شورای نگهبان بود و تصریح کرد آنهایی که ثابت کردند متحصن نبودند را تایید کردیم.
*مثل خانم جلودار زاده که توبه نامه نوشتند؟
-وی تکذیب کرد ولي اجازه دهید ادعای سخنگوی شورای نگهبان را باز کنم. وی اعتراف کرد که علت رد صلاحیت داوطلبان سیاسی بود یعنی رد صلاحیت شدگان مشکل مالی و جاسوسی و اخلاقی و … نداشتند. ثانیا جواب نداد که چرا این عده را در آستانه انتخابات مجلس هفتم و قبل از تحصن شان رد صلاحیت کردند؟ به اين ترتيب روشن است كه انگیزه آنان سیاسی است و ربطی به تحصن ندارد. ثالثا کجای قانون گفته شرکت در تحصن جرم است؟ مگر اصولگراها در قم چند روز علیه آقای مهاجرانی در دولت اصلاحات تحصن نکردند؟ تازه بهشان پاداش هم دادند.
*پاداش؟
-تعارف که نداریم! در دوره جديد پست و مقام دادند به آنها.
*این حرف شما تهمت است. یعنی به خاطر تحصن به پست و مقام رسیدند؟
-عزیز من! بگذريم! در هر حال ما یک حزب قانونی هستیم چرا به ما روزنامه نمی دهند؟ برای اینکه از روشنگری می ترسند! آقای احمدی نژاد ادعا می کند تحریم ها کاغذ پاره است! بعد آمده می گوید دشمن قرار بود یک تورم 70% رو به ما تحمیل کند و ما نگذاشتیم. پس اگر قطعنامه ها کاغذ پاره است تورم 70% این وسط چیست؟ اگر نیست پس…
*خوب ایشان کاملا درست می گویند. چون بنا بر تحریمها قرار بوده تورم 70% بر ما تحمیل شود اما ایشان با درایت جلوی آن را گرفته اند. پس آنها کاغذ پاره بوده.
-خیلی خوب. اجازه بدهید خواننده خود قضاوت کند که تحریم ها کاغذ پاره بود یا در زندگی ما تاثیر داشته است. پیشنهادما این است علیرغم تمام اختلافات از این حقوق هم را رعايت كنيم وبكوشيم یک انتخابات آزاد برگزار شود و بعد ببینیم مردم چه می خواهند. البته به شرطی که حزب پادگانی وارد نشود و فرمانده سپاه اعلام نکند ما از اصولگراها حمایت می کنیم. صدا و سیما نيز بی طرف باشد و هیات های اجرایی و نظارت از همه جناح ها باشند، بعد ببینیم آیا دوم خرداد 76 تکرار خواهد شد و 80 درصد مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد یا مانند این انتخابات تنها 27 درصد مردم تهران رای می دهند. جالب است آقای مصباح اخیرا گفته اند که فارغ التحصیلان دانشگاهایمان یا با جمهوری اسلامی مشکل دارند یا با اسلام و آقای احمدی مقدم هم ادعا کرد اگر پلیس دخالت نمی کرد، جامعه در آستانه بی حجابی کامل بود یعنی زنان ايراني فقط به علت باتون حجاب خود را حفظ می کنند و گرنه به حجاب بی اعتقاد هستند.
*خوب این حرف که درست است.
-خوب شما که می گویی حرف اقای مصباح و آقای احمدی مقدم درست است. در این جامعه که فارغ التحصیلانش یا با اسلام مشکل دارند یا با جمهوری اسلامی، چگونه انتظار داری که اکثریت با شما باشد؟
*اکثریت که فارغ التحصیلان نیستند! در ضمن شما آخر پاسخ ندادید چه بلایی سر اصلاحات آوردید که همه به شما می گویند افراطی؟
-عرض کردم به همان علتی که آقای احمدی نژاد و آقای حداد با هم دعوا دارند!
*ولی آنها با همه اختلافاتشان به هم افراطی نمی گویند. امیدوارم خواننده خودش قضاوت کند که چگونه از این سوالات فرار کردید. در قسمتی از سخنانتان گفتید رییس جمهور به فلانی گفته دزد! اولا که ایشان نگفته دزد! پس این حرف شما تهمت است و بروید استغفار کنید! بلکه گفت مافیای سیگار. حالا ممکن است در این میان شما و همفکرانتان بخندید و بگویید این حرفها چیه! احمدی نژاد کار بلد نیست به گردن دیگران می اندازد و البته ممکن هم است قبول داشته باشید که چیزی به نام مافیای اقتصادی وجود دارد اما جلوی ما از آن حرفی نزنید و آن را تایید نکنید. اتفاقا حرف ما این است که مظلومیت آقای احمدی نژاد در همین است. یعنی ایشان چرا آقای دانش جعفری وزیر اقتصاد خودش را عوض کرد؟ چون ناراضی بوده. چون از عملکرد او مسایلی را دیده است. اگر آقای دانش جعفری این حرفها را نزند جای تعجب دارد.شما از این منظر نگاه کنید که اگر آقای دانش جعفری حالا حالاها و حتی 4 سال دیگر هم وزیر آقای احمدی نژاد بود نمی خواست این حرفها را بزند؟ اگر ایشان این حرفها را نمی زد که پس واقعا خیانت به ملت می کرد. چون معنایش این است تا وقتی که وزیر هستم حرف نمی زنم! پس چه خوب است آقای احمدی نژاد سریع چنین فردی را عوض می کند. اشکالی هم ندارد. ممکن است این جملات آقای دانش جعفری تا مدت ها خوراک رادیو فردا و بی بی سی و رسانه های بیگانه و حزب مشارکت و شما و امثال شما بشود اما عیبی ندارد. شما هم دائما این مسائل را بزنید تو سر دولت اما این اقدامات آقای احمدی نژاد خیلی مردانگی می خواهد. بهتر از این است که وزیرش را که می بیند مشکل دارد عوض نکند تا مثل دولت آقای خاتمی وزیر راه ایشان (احمد خرم) با آن وضع افتضاح توسط مجلس استیضاح شود. از سوی دیگر شما دائما تاکید داشتید آقای احمدی نژاد تهمت زده به فلانی! ایشان هیچ وقت تهمت نزد. مظلومیت رییس جمهور به همین است که فریاد می زند که آقای ایکس شده مافیای سیگار و هر کس می خواهد سیگار وارد کند باید فلان مقدار اول از همه به او بدهد اما هیچ کس در این میان برخورد نمی کند! این یعنی همان مافیایی که صدای رییس جمهور را در آورده . به عنوان نکته آخر هم که در صحبتهایتان به آن اشاره کردید این بود که خیلی اصرار دارید بگویید اختلافات اصولگرایان بیشتر از اصلاح طلبان است اما دیدیم که در انتخابات اخیر همین هایی که بنا بر حرف شما خیلی با هم اختلاف دارند با هم متحد شدند و اکثریت مجلس هشتم را از آن خود کردند اما اصلاح طلبان در یک سو اپوزیسیونی مثل اکبر گنجی و محسن سازگارا را درون خود می بینند، از یک سو شاهد افرادی همچون عزت ا… سحابی و ابراهیم یزدی به عنوان چهره های اصلاح طلب در بین خود هستند و از سوی دیگر هم افرادی مثل مصطفی تاج‌زاده و از طرفی دیگر هم کسانی مثل کروبی در این طیف وجود دارند! لذا حرف ما این است که اختلافات بین اصلاح طلبان موضوعاتی مانند عبور از نظام و … بوده است. یعنی یک سری خط قرمزها اما اصولگراها چنین نیست.
-سوال خوبی کردی اما بگذار درباره بخش اول در مورد مافیا نکته‌ای بگویم . آقای محصولی مشاور آقای احمدی نژاد است. ایشان خودش در مجلس اشاره کرد که من در دهه گذشته از کار بساز و بفروشی 50 میلیارد تومان درآمد داشته ام. من از خوانندگانتان می پرسم چگونه می شود یک نفر با کار بساز و بفروشی به 50 میلیارد ثروت برسد؟ احتمالا شما می گویید حلال بوده! آیا این آدم می خواهد با مافیای نفتی مبارزه کند؟ واقعا خنده دار است! در طول جمهوری اسلامی کسی که 50 میلیارد تومان به گفته خودش ثروت داشته باشد وزیر نشده، آن موقع قرار است همین آدم با مافیای نفتی مبارزه کند! به نظر من اینها شوخی است بخصوص که هنوز نشنیده ام پرونده نفتی آقایان احمدی نژاد و محصولی در اردبیل بسته شده باشد. در مورد آقای دانش جعفری نیز باید بگویم یک وقت یک نفری را عزل می کند و اوفحش می دهد آن موقع آن فرد کم ظرفیت است. اما ایشان اینطوری نیست بلکه افشاگری کرده و باید دولت جواب بدهد. مثلا وی گفت دنیا در حال تحریم بانکی ایران بود ولی بحث ما در دولت این بود که ساعات کار بانک ها هشت باشد یا هفت ونیم. از طرف دیگر اعلام کرد اطلاعاتی که آقای احمدی نژاد بر مبنای آن در قم افشاگری کرد غلط بود! و اينكه آقای احمدی نژاد مبانی علم اقتصاد را قبول ندارد. باید دولت جواب دهد. وی در قسمتی دیگر از سخنانش گفت معاون اقتصادی دفتر بازرسی دامپزشکی بوده که نه علیه اصلاح طلبها که علیه خود وزرا گزارش تهیه می کرده! من حرفم این نیست که آقای احمدی نژاد اختلاس کرده یا نکرده. البته کاش اختلاس می کرد ولی مملکت را درست اداره می کرد اما مشکل ما این است که این وضعی که آقای احمدی نژاد درست کرده مافیاپرور است . بروید و تحقیق کنید در پرونده شکر و سیمان و موبایل و میوه چه کسانی در همين سه سال سودهاي افسانه اي برده اند و چه نسبتی با اطرافیان آقای احمدی نژاد داشته اند. وقتی شما تعرفه را 15 برابر یا ناگهان صفر می کنید معلوم است که نتیجه چه می شود. من خوشبینانه می گویم بی کفایتی دولت مافیا پرور است البته بد بینانه هم می توان گفت کسانی اطراف رییس جمهور هستند که با بالا و پایین بردن تعرفه ها رانت ایجاد می کنند. ما اصلاح طلبان شانسی که داشتیم آنقدر تحت کنترل بودیم حتی اگر می خواستیم اختلاس هم کنیم جرات آن را نداشتیم.
*برای همین آقای رمضان زاده از شهرام جزایری پول گرفته بود؟
-این تهمت است. قوه قضائيه بايد پيگيري كند.
*خوب آقای حضرتی چی؟ این که گفته نایب رییس کمیسیون اصل 90 مجلس است!
-اگر وی کار خلافی انجام داده بود لابد شورا نگهبان صلاحيت او را براي انتخابات مجلس هشتم تایید نمی کرد. در هر حال مشکل کانون قدرت برخورد با کسانی است که از حق مردم دفاع می کنند! اگر هم ادعا مي كنيد فلان قاضی اشتباه می کند مقام رهبری بايد عکس العمل نشان دهد که مخالف هستند.
*آقای تاج‌زاده دوباره دارید مغالطه می کنید . من به نکته ای اشاره می کنم تا خواننده خودش قضاوت کند. حضرت علی(ع) معصوم بودند اما در تاریخ نوشته اند والی بصره که منصوب ایشان بودند اشتباهاتی را مرتکب شد که حضرت به ایشان تذکر دادند. حالا هم همینطوره. اولا شما از کجا می دانید اعتراضات ایشان به مقامات قضایی منتقل نشده؟ ثانیا اینکه ایشان فرمان 8 ماده ای می دهند و دانشجویان را به پیگیری عدالت فرا می خوانند یعنی چه؟ یعنی یک جایی در کار ایراد دارد! شما که نمی توانید انتظار داشته باشید در هر موردی ایشان به صورت جزیی و در هر عزل و نصبی دخالت کنند. ایشان دیگر چگونه باید در فرمان 8 ماده ای اعتراضشان را به عموم اعلام می کردند؟ حتی کد دادند که آقایان! نگویید مبارزه با سرمایه داران و فساد، فرار سرمایه است و …
-شما از کجا فهمیدید که امیر المومنین به منصوبان خود انتقاد کرد جز اینکه آنها را در نامه ها یا خطبه های نماز اعلام كرد. کلی هم نگفت. به صراحت وبه نام اعلام کرد. قوه قضائيه زیر نظر مقام رهبری است و ایشان باید اقدام در خور انجام دهد و اگر هم بگوییدکه ايشان در انتخاب خود اشتباه کرده است که کار شما بیشتر گیر پیدا می کند! اتفاقا لطفی که شما ناخواسته به ما کردید این است که دائم در تعقيب ما بودید و ما هم مواظب خودمان بودیم که آتو دست شما ندهیم. اخیرا آقای شریعتمداری در کیهان نوشته بود اعضای مجاهدین انقلاب در وزارت نفت بودند و فلان کردند.منظورش سواستفاده هاي مالي بزرگ بود. جواب دادیم که اگر ما در وزارت نفت بودیم و استفاده می کردیم جرات نمی کردیم نامه سرگشاده به رهبری بنویسیم.بنا بر اين ما دو تا صفت نداریم يكم مرعوب نیستیم و دوم اينكه مشکل مالی و اخلاقی نداریم. اگر مرعوب بودیم یا مفاسد مالی و اخلاقی داشتیم نامه سرگشاده به رهبری نمی نوشتیم. چون می دانیم که چه پیامدهایی دارد.
*آخر شما دیگر چیزی برای از دست دادن ندارید! (بدین معنا که معلوم الحال هستید)
-آن وقت که در قدرت بودیم نامه نوشتیم. اکنون هم از این که چیزی برای از دست دادن نداریم خشنودیم و مشکلی نداریم!
*نه. از جهت دیگه! یعنی…
-از هیچ جهت مشکل نداریم و گرنه من را با شکایت آقای جنتی محاکمه نمی کردند، می گفتند فلان قدر خورده ای یا سوء استفاده کردی. هم آبرویم را مي بردند و هم محكومم می کردند.
*خوب همین کارها را می کنید و همین حرفها را می زنید که بهتان می گویند افراطی!
-این نظر شماست. كه نامه دلسوزانه وسرگشاده به مقام رهبري را افراط گرايي مي خوانيد.شما توجه نداريد كه اگر ما به مقام رهبري انتقاد می کنیم به این علت است که جمهوری اسلامی به سرنوشت رژیم گذشته دچار نشود. علاقه به اصلاح امور ما را به انتقاد از وضع موجود وسياست هاي غلطتشویق می کند. براي مثال ببينيد من و آقای جنتی دو شهروندیم. هم ایشان منصوب رهبری است و هم قوه قضاییه. اما 7 سال از شکایت من از ایشان می گذرد. من ادعا کرده ام ایشان در آرای مردم تهران دست برده ولی هیچ کس رسیدگی نمی کند. چرا؟ من گفته ام که حداد عادل در مجلس ششم رای نیاورد و با تقلب به مجلس رفت. اگر هم از مجلس ششم حقوق گرفته باشد قطعا حرام بوده است! در همین انتخابات اخیر نیز وي و دوستانش با رانت حذف رقبایشان وارد مجلس شداند. این روش استبدادی است نه دموکراسی! میزان رای ملت است نه رای جنتی! در همین انتخابات مجلس هشتم مافیا حرف اول را زد چون اکثر منتقدان وضع موجود رد صلاحیت شدند. در هر حال اگرآقاي احمدي نژاد مي گويد فلانی مافیاست باید محاکمه شود.اگر كذب گفته خود او مود پيگرد واقع شودو اگر هم هر دو خلاف گفته اند هر دو به اضافه قوه قضائیه منحرف هستند. در قسمتی از سوالت هم گفتی عبور اصلاح طلبان از نظام! نه! تمام اصلاحات یعنی دفاع از نظام اما نه نظام استبداد دینی بلکه نظامی که به نام اسلام مدافع حرمت و کرامت و حقوق انسانها باشد. عبور از نظام را آقای جنتی و حامیانش انجام می دهندیعنی ساختار شکنی می کنند و اگر قرار است کسی از کار برکنار شود آقای جنتی است نه ما که می گوییم بقای نظام یعنی رای مردم. به نظر ما دیدگاه آقای جنتی براي نظام نو پاي ما خطرناکه زیرا مطلقا به آزادی اعتقاد ندارد.. در حال حاضر متاسفانه بحث آزادی حتی در صحبتهای مقام رهبری نيزکم شده است. این هم به عنوان جمله آخر بنويسيد که اصولگرایان باید مرز خودشان را با استالینیسم، فاشیسم، مجاهدین خلق و شاه مشخص کنند زیرا دارند مناسبات شاهنشاهی را احیا می کنند البته بدون مشروبات الکلی! دقت كنيد كه انتخابات نمايشي و تشكيل مجلس فرمایشی روش رژيم شاه بود. آن زمان دربار مجلس را مشخص می کرد الان هم آقای جنتی و حامیانش این کار را می کنند! پس باید اصولگراها با اين روش ها مرز بندی كنند. آقای احمدی نژاد نيزباید بگوید فرق مدل ایده آلش با استالین چيست؟
*البته اینها همه ادعاهای شماست و قطعا خوانندگان از این حرفها خنده شان می گیرد!
-احتمال عده اي مثل شما مي خندند! اما کسانی هم می گویند دمش گرم! چه حرفهای خوبی زد!
*و اما یک سوال هم در مورد شکستتان در انتخابات…
-ابتدا این متن را کامل چاپ کنید و بعد برای مصاحبه بعد تشریف بیاورید.
*با تشکر از وقتی که دادید!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates