نامهای از ایرج میرزا
آفتاب:
ایرج در نگارش نثر همچون نظمشیرین کار بود و بیپروا. ایرج خط و ربط و فنون شاعری و دبیری را ابتدا از پدرش آموخت؛ پدرش صدرالشعرا یکی از شعرای درباریبود خط زیبایی داشت و چون در دستگاه ولیعهد مظفرالدین میرزا در تبریز سمتی داشت فرزندش ایرج را به مدرسهی دارالفنون تبریز کهشعبهای از دارالفنون تهران بود گذاشت تا به فراگیری زبان فرانسه بپردازد. در همان زمان که ایرج در دارالفنون تبریز به تحصیل مشغول بودنشریهی دارالفنون تبریز را به خط زیبای خود تحریر میکرد و آن نشریه به چاپ میرسید. نشریهی مذکور چند سال پیش به همتمحقق فرزانه آقای سیدفرید قاسمی تجدید چاپ شد. آن نشریه را کسانی که مشغول تحقیق دربارهی مطبوعات ایران بودند نمیشناختنداما امروز در اختیار دارند. آثار دیگری را که از ایرج به غیر از دیوان شعرش میشناسیم شناختنامهای است که او به دستور مظفرالدینمیرزا ولیعهد دربارهی شناخت خاندان قاجار نوشته و نسخهی اصل آن اینک در کتابخانهی کاخ گلستان نگهداری میشود. ایرج بنا بهنوشته عبرت نایینی در مدینهٔ الادب: چاپ اول، چاپ مجلس شورای اسلامی:
“چون به سن رشد و تمیز رسید پدر او در تربیت وی بکوشید و معلمی بر وی بر گماشت تا پارسی را بیاموخت. آن گاه به مدرسهدارالفنون تبریز که شعبه دارالفنون طهران بود جهت تعلیم زبان فرانسه رفته در خارج نیز در حوزهای که آشتیانیها برای تحصیل و تکمیلمنطق و معانی و بیان ترتیب داده بودند حضور به هم رسانید و چون سال عمرش به چهارده رسید امیرنظام حسن علیخان گروسی چوندر وی استعداد و حسن قریحه و ذکاوت بدید وی را با پسرش که نزد مرحوم میرزا عارف تحصیل ادبیات و نزد مسیو لامپر فرانسویتحصیل زبان فرانسه و بعضی علوم مینموده همدرس کرد. و در آن اوان یعنی در سن چهارده سالگی شعر نیکو میگفت و امیرنظاممخصوصاً وی را به گفتن اشعار امر میکرد وصله و جایزه میداد و خط تحریر و نسخ و تعلیق را نیز فرا گرفته، نیکو مینوشت و دراخوانیات دستی به سزا داشت. چنان که در اوقاتی که در دستگاه امینالدوله صدراعظم سمت منشیگری داشت کلیه اخوانیات را به ویرجوع میکرد.
علیالجمله چون امیرنظام مدرسه مظفری را به ریاست مسیو لامپر در تبریز افتتاح کرد. ایرج میرزا در آن مدرسه سمت معاونتیافت.”(۱)
آنچه را باید دربارهی ایرج نوشت زنده یادان عبرت نایینی و دکتر محمدجعفر محجوب در مدینهٔالادب و مقدمهی دیوان ایرجنوشتهاند به خصوص نوشتهی ۵۸ صفحهای محجوب که به همهی جوانب زندگانی ایرج پرداخته است. عبرت آورده است:
“باری چون از تبریز به طهران آمد ریاست کابینه محاکمات مالیه با وی بود. از آن پس به سمت معاونت مالیه خراسانبدان جا رفته چندی رئیس مالیه آن حدود بود.”۲
از مفاد نامهی اول ایرج که خطاب به آقای امجدالسلطان معاون وزارت عدلیه نوشته، چنین پیداست که شخصی از ایرج ادعای طلبکرده و ایرج به معاون وزارت عدلیه نوشته که:
اگر آغا شاهزاده از منطلبی دارد در محضر شرع قسم بخورد که پول به بنده داده تا من جوابگوی او باشم.
متن نامه و دستور معاون عدلیه را در زیر مطالعه میفرمایید.
عنوان روی پاکت که به خط ایرج میرزا جلال الممالک است به قرار زیر است.
“حضور مرحمت ظهور مبارک جناب مستطاب اجل اکرم امجد افخمم آقای امجد السلطان دام اقباله العالی مشرفشود.”
و نیز متن نامهی ایرج به امجد السلطان به قرار زیر است:
“حضور حضرت اجل آقای معاون وزارت عدلیه دام اقباله العالی: آنچه البته به
جائی نرسد فریاد است. لااقل بیکی از این دو سه فقره عرض و تظلم شرعی یا قانونی بنده رسیدگی و توجهی فرمائید. درباب ادعای مخدره آغا شاهزاده بر بنده در محاکمات شعبه چهارم، بنده محکوم واقع شده و صورت راپرتی نوشتهاند کهدوسیه حاضر است که عرض کردهام این معامله صوری بوده، وجهی به من نرسیده محکمه ابداً به این حرف و عرضبنده اعتنا ندارد. آیا این عرض شرعی نیست و از همه گذشته بنده حق یک قَسم بر آغا شاهزاده ندارد؟ چرا جواب اینعرض را نمیدهند، مشارالیها حاضر شود در محضر شرع قسم بخورد که پول به بنده داده بعد هر چه تکلیف عدالتیدیوانخانه است معمول دارند اگر باید در این مسئله استیناف خواست سی و یک روز مهلت استنیاف از برای تهیه وجهاستیناف است بنده وجه حاضر ندارد. اداره اجرا یک روز امان نمیدهد که بنده فکری بکند. پس مقرر فرمائید اجرا چندروزی مهلت بدهد تا بنده تهیه وجه استیناف را کرده و استیناف بخواهد مستدعی است جواب یکی از این دو عرض را بهاجرا مرحوم فرمائید که مأمور اجرا مزاحمت نکند و از دربخانه بنده برخیزد تا بیکی از این دو شق که عرض شده رفتارشود. امر، امر مبارک است.”
ماهنامه بخارا
پیام برای این مطلب مسدود شده.