تحريم ها بيش از حکومت به مردم صدمه مي زنند
روز :
شيرين عبادي در مصاحبه با IPS
شيرين عبادي برنده جايزه صلح نوبل در گفتگو با Inter Press Service معتقد است که تحريم هاي غرب عليه ايران، بيش از آن که به حکومت لطمه بزند مردم ايران را تحت فشار قرار مي دهد. اين گفت وگو را، که توسط اميد معماريان انجام شده، مي خوانيد.
اينکه آقاي احمدي نژاد مي گويد انرژي هسته اي حق مسلم ايران است تا چه حدي صادق خواهد بود؟ به جاي اينکه بپرسيم دولت ايران حاضر است چه هزينه اي را بپردازد، بايد توجه داشته باشيم که تحريم هاي اقتصادي روي ايران تاثيرمنفي گذاشته و مردم از آن آسيب ديده اند. تحريم هاي اقتصادي دولت را تضعيف نمي کند بلکه مردم را با مشکل مواجه مي کند ومردم از فشار اقتصادي خسته هستند. من بدون اينکه بخواهم خودم را مسايل سياست آمريکا کنم بايد بگويم که معتقدم جنگ وتهديد نظامي به حل مساله ايران کمکي نخواهد کرد و تنها با گفت وگو مذاکره ديپلماتيک است که مي توان اميدوار بود که به راه حلي منطقي رسيد.
درحال حاضر دو گزينه گفت وگوي مستقيم با رهبران ايران و يکي افزايش فشارهاي اقتصادي، تحريم و در نهايت حمله نظامي توسط دو کانديداي دموکرات و جمهوري خواه آمريکا مطرح شده است. کدام راه حل مبتني بر واقعيات منطقه خاورميانه است؟
معتقدم مذاکرات بايد مستقيم، علني و در سه سطح مختلف جامعه مدني، پارلمان و سران دو کشور صورت بگيرد و در راستاي حمايت از حقوق بشر و دموکراسي نيز باشد. مدتي است که اروپا و آمريکا فقط به فکر امنيت خودشان هستند و در رابطه انرژي هسته اي با دولت ايران مذاکره مي کنند و در مساله حقوق بشر درايران دچارفراموشي شده اند ودر اين فراموشي وضعيت حقوق بشر درايران روزبه روز عقب تر مي رود.
با توجه به شناختي که از رهبران ورفتارهايشان در شرايط مختلف ايران داريد به نظرتان گفت وگو با سران ايران براي رفع نگراني هاي غرب خام و غيرمنطقي است يا مي تواند راهي براي پايان دادن به اين نگراني ها باشد؟
مساله برسراين است که رهبران دو کشورايران و آمريکا آيا به اين عقلانيت رسيده اند که رويارويي گزينه مناسبي براي حل اختلافات نيست يانه. هر زمان که اين عقلانيت در دو طرف ديده بشود مسلما راه حل صلح آميزي پيدا خواهد شد.
اين عقلانيت وجود دارد يا زمينه هايش را مي بينيد؟
مساله عقلانيت به ثانيه ها بستگي دارد. يعني در يک ثانيه مي تواند همه چيز دگرگون شود. بنابراين اگر ما بخواهيم صحنه سياست ايران را به فوتبال که بسياري از جوانان فريفته اش هستند شبيه کنيم، بايد بگوييم سياست هم دقيقه نود دارد. يعني در دقيقه نود ممکن است چرخش هايي به وجود بيايد که به نفع مردم هر دوکشور باشد واميدوارم که چنين باش، وليکن اگر روال بر همين صورت که امروز درپيش است ادامه پيدا کند مسلما نتايج خوشايندي نخواهد داشت.
به عنوان يک فعال حقوق بشر وبرنده جايزه صلح نوبل چرا فکر مي کنيد گفت وگوي دولت آمريکا با دولت ايران به نفع مردم ايران است؟
توصيه من هم به دولت ايران وهم به آمريکا اين است که مقررات حقوق بين الملل عمومي را محترم بشمارند و رعايت اين احترام ازسوي دولت ايران به آن معناست که به توصيه نامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد ترتيب اثر بدهد وبا تعليق غني سازي اورانيويم اعتماد بين المللي را جلب کند. زيرا ما نمي توانيم حصاري به دور ايران بکشيم وبگوييم با دنيا کاري نداريم. ازسوي ديگر آمريکا هم بايد متوجه باشد کهبه اصطلاح “ اقدامات [نظامي] پيگشيرانه” برخلاف حقوق بين الملل عمومي است. دولت آمريکا نمي تواند هيچ مساله اي را مجوز حمله نظامي به کشوري کند. مانند اتفاقي که درعراق افتاد.
شما فکر مي کنيد چنين زمينه اي با توجه به شرايط حاضر وجود دارد؟
وقتي که مقامات آمريکايي در مصاحبه هاي متعدد مي گويند هيچ گزينه اي حتي حمله نظامي از ميز مذاکره کنار نرفته است، مردم ايران نگران پيامد اين مساله هستند.
با توجه اثرات زيان بار تحريم هاي غرب به نظر شما دولت ايران تا چه اندازه حاضر است که روي غني سازي اورانيوم پافشاري کند؟
دراينکه استفاده صلح آميزهسته اي حق مسلم هر دولتي ازجمله ايران است شکي ندارم. اما مساله سراين است که آيا ما مي توانيم ديواري به دور ايران بکشيم وبگوييم با جهان کاري نداريم. جواب منفي است. بنابراين ما مجبوريم با تعامل وهمکاري با عرصه بين المللي پيش برويم واين تعامل ايجاب مي کند که به مقررات حقوق بين المللي عمومي گردن بنهيم ومصوبات شوراي امنيت سازمان ملل را قبول کنيم.
آيا قبول کردن بسته پيشنهادي غرب به ايجاد اعتماد بين غرب وايران کمک خواهد کرد؟
مسلما قبول کردن قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد ،ايران را ياري خواهد بخشيد که درعرصه بين المللي راوبطش را آمريکا واروپا بهتر کند. حداقل اين است که تهديد جنگ طلبان را مرتفع خواهد کرد.
با مردم که صحبت مي کنيد آيا آنها مايل هستند که رابطه ايران وآمريکا عادي شود؟ آيا فکرمي کنند که اين باعث تغيير وضعيت زندگي شان خواهد شد.
حدود دوميليون ايراني در آمريکا زندگي مي کنند. آنها شهروندان خوبي براي آمريکا هستند ودر کسب وکار وتجارت وتحصيل جزو اقليت هاي موفق به شمار مي روند. اگر هر يک از اين افراد ۵ وابسته در ايران داشته باشد فکر کنيد چه تعداد افراد بيشماري علاقه مند به عادي سازي روابط ايران وآمريکا هستند. همواره بين ملت ايران وآمريکا رابطه صلح آميزي بوده است. ما مي توانيم دولت هايمان را فراموش کنيم وبه دوستي مان ادامه دهيم.
اگر دولت ايران بسته پيشنهادي غرب را نپذيرد چه اتفاقي خواهد افتاد؟
دولت ايران بايد به مصوبات شوراي امنيت سازمان ملل توجه نکند طبيعي است پيامدهاي حقوق بين المللي عمومي رامي بايستي تحمل کند که يکي از آنها تشديد تحريم هاي اقتصادي است واين مساله اي نيست که به نفع مردم ايران باشد.
شما سفرهاي متعددي مي کنيد به غرب و مي دانيد چه گزينه هايي درمساله هسته اي ايران وجود دارد. به نظرشما آيا مردم ايران هم مي دانند که دولت ايران در مساله هسته اي چه گزينه هايي دارد و هزينه هريک ازاين گزينه ها چقدر روي سرنوشتشان تاثيرمي گذارد؟
يکي ازمشکلات سياست ايران آن است که تصميمات دراتاق هاي دربسته وبه دور ازنظارت مردمي اتخاذ مي شود واين همان جايي است که من مي گويم عدم رعايت دموکراسي خطرناک تر از دراختيارداشتن بمب اتمي است. بنابراين اينکه مردم ايران آيا اگاه هستند که چه عواقبي متوجه آنها خواهد شد بايد بگويم زماني اين اگاهي صورت مي گيرد که آنها در جريان کم وکيف مذاکرات وتصميمات متخذه باشند که متاسفانه علت سانسور شديدي که درايران است مردم اين آگاهي را ندارند. اما به صورت کلي بايد بگويم در ۲۹سال گذشته مردم ايران يک انقلاب ويک جنگ خونين هشت ساله را با عراق تجربه کردند. مردم خسته از خونريزي وخشونت هستند وخواهان زندگي مسالمت آميز هستند. بنابراين مردم ايران از هر نوع روشي که حل اختلافات را به صورت مسالمت آميز ممکن مي سازد استقبال مي کنند.
آيا از بيان آزادانه نظرات خودتان نگران نيستيد وآيا مشکلاتي براي شما ازاين نظر به وجود نمي آيد؟ با توجه به جو سانسوري که گفتيد وهمچنين دريافت تلفن هاي تهديد به مرگي که اخيرا به مقامات گزارش کرديد؟
مدافعان حقوق بشر درهرجاي جهان که باشند در معرض مخاطره هستند زيرا نبايستي به هيچ حزبي و دسته سياسي وابستگي داشته باشند وضمنا خطاب آنها به حکومت هاست. يعني درحالتي که هيچ پشتيبان سياسي ندارند رودر روي حکومت ها ايستاده اند واز جانب مردم خاموش سخن مي گويند واين مساله درهرجاي دنيا با مخاطرات همراه است. اما بايد بگويم سالها زيستن دراين گونه مخاطرات به من ياد داده که اجازه ندهم اين گونه خطرات در خط مشي من خللي وارد کند. آنچه که به مصلحت مردم است مي گويم خواه از سخنم پندگيرند، خواه ملال.
تهديدات تلفني قطع شده يا ادامه دارد؟
مساله تهديدجاني چيز جديدي نيست. بيش از تقريبا ده - دوازده سال است آغازشده وفقط منحصر به من هم نمي شود بلکه تعدادي ازدگر انديشان هم دراين مخاطره هستند. اما همان طوري که گفت ما وظيفه مان است آنچه که به مصلحت مردم مي دانيم به آنها بگوييم.
پیام برای این مطلب مسدود شده.