«سراب پیشنهادهای غرب»، سوت آخر بازی
دویچه وله :
علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی از بیخاصیت بودن بسته تشویقی غرب سخن گفته و وعدههای مطرح در آن را سراب خوانده است. یک کارشناس سیاسی، پروندهی هستهای ایران را در حال نزدیک شدن به سوت آخر بازی ارزیابی میکند.
در حالی که دولت ایران هنوز به بسته پیشنهادی کشورهای پنج بعلاوه یک پاسخی رسمی نداده است، علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی روز شنبه هشتم تیرماه از بیخاصیت بودن بسته تشویقی غرب سخن گفت. وی وعده اروپاییها در این بسته پیشنهادی را سراب خواند.
آیا مجلس، خود را برای فعالیت بیشتر در مناقشه هستهای آماده میکند؟ دکتر رضا تقیزاده، استاد دانشگاه درگلاسکوی انگلستان در گفتگو با دویچهوله با تایید این موضوع، از نقش جدیتر مجلس جدید در روابط خارجی جمهوری اسلامی میگوید.
دویچه وله: آقای لاریجانی در چارچوب مناقشه هستهاى چند روز قبل با عبارتهاى تندى به غرب هشدار داد و امروز هم در مجلس گفت كه بسته پيشنهادى غرب خاصيتى ندارد و مانند سراب است. آيا ایشان در صدد ايجاد يك صفبندى جديد داخلی در موضوع هستهاى است؟
رضا تقیزاده: بله، آقای لاريجانی در
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: دکتر رضا تقیزاده مقام رييس مجلس خواستار اينست كه مجلس در مناقشه اتمی نقش فعالتری بازی كند. ايشان بعنوان دبير سابق شورای امنيت ملی، اطلاعات كافی در مورد ديپلماسی اتمی ايران دارد و در آن زمان اختلافاتی با آقای احمدینژاد پیدا کرد. اینک فرصت خوبی برای آقای لاریجانی است تا نقطه نظرهای خود را به مورد اجرا بگذارد. در ضمن معمول است که شخصيتهای جمهوری اسلامی در منصبهای مختلف، روشهای متفاوت پيدا کنند. ايشان نیز در مقام جديد، خط تندتری پيدا كرده و این با عملگرایی نسبی که اروپاییها از ایشان در موقعیت قبلی تصور میکردند، تفاوت دارد.
واتكای آقای لاريجانی در اين موضع جديد به چه كسانی در مجلس خواهد بود؟ آیا ایشان به اندازه كافی موافق دارند؟
به نظر ميرسد چنين باشد. توجه داشته باشيد كه آقاي لاريجانی تقريبا به اتفاق آرا به رياست مجلس رسيد و طرفداران دولت و طرفداران رايحه خوش خدمت، اقليت كوچكی بودند. او از حمايت مجلس برخوردار است و به نظر ميرسد مجلس در آينده وزنه سنگينی نه تنها در ديپلماسی هستهای، بلكه در روابط خارجی ايران باشد.
بعد از ارائه بسته تشويقی غرب به ايران، صحبت از اين بود كه موافقان بررسی اين پيشنهادها در بين مسئولين رو به ازدياد هستند و زمزمههايی در گرفتهاست. آيا مواضع آقای لاريجانی احتمالا پيامی به طرفداران سياست نرمش است؟
اين وقتی معنا دارد كه تعادلی در بين دو نگاه باشد. از زمان روی کار آمدن آقای احمدی نژاد، با توجه به اینکه توافق مطلقی میان رهبری و ریاست جمهوری در برنامههای اتمی بوده، قبول غنیسازی، غیرممکن به نظر میرسد. چنین چیزی دولت فعلی را که ده ماه از دوراناش باقی مانده، فلج میکند.
شما در مورد بستهای كه ايران متقابلا به غرب ارائه كرده، چه میگویید؟
به نظر من اين بسته اصلا جدی نیست. كشور خاصی را مورد خطاب قرار نداده، هدف های ویژهای را مطرح نكرده و مبتنی بر برنامه خاصی نيز نيست. این بیشتر یک عمل تبلیغاتی است. زمانی اين بسته ميیتوانست جدی گرفته شود كه ايران در برابر پذيرش بسته غرب، آن را مطرح میکرد. برخورد غرب با این بسته، عملا نوعی احترام غیر مستقیم به ایران است و تلاش برای قانع کردن ایران به پذیرش بسته ۵ بعلاوه ۱ . وگرنه این بسته فاقد ارزش سیاسی است.
بسياری اميدوارند با كنار رفتن دولتهای بوش و احمدینژاد، گشايشی در مناقشه هستهای ايران ايجاد شود. به نظر شما با پيچيدگی موجود در اين پرونده، كار به كجا ميكشد؟
بودن يا نبودن بوش اثری قطعی در پرونده هستهای ايران نميگذارد. در شرايط فعلی با بودن آقای سركوزی و دولت محافظه كار آلمان و تغييرات سياسی در بريتانيا، كفه مخالفت با برنامه هستهای ايران به مراتب قویتر از دو سال پيش است و با رفتن آقای بوش، اتفاقی نمیافتد. اسراييل و كشورهای همسايه ايران نظير عربستان و تركيه و بعد دورتر، مصر هم با برنامه اتمي ايران مخالفت هستند. دوستان اسمی ايران يعني چين و روسيه هم مخالف غنی سازی هستند. موقعيت ايران، موقعيت دفاعی است و با بودن يا نبودن بوش اين جوهر دفاعی تغيير نمیکند. ما داريم به لحظه كشيدن سوت پايان نزديك ميشويم.
سوت پایان به چه معنا؟
به اين معنا كه غرب يا بايد از در تقابل كامل با ايران درآيد يا از در مصالحه. به نظر ميرسد با عدم همكاری ايران، در تعامل بسته است و كسانی كه مخالف ادامه غنی سازيی اورانيوم هستند در مقابل ايران خواهند ايستاد. اين ممكن است در كوتاه مدت به برخورد نظامی با ايران نيانجامد، اما يقينا با تشديد فشار های اقتصادي شروع میشود و ادامه مییابد. مسدود كردن دارايیهای ايران در هفتههای آينده شدت خواهد گرفت و اين فشارهای اقتصادی، به فشارهای سياسی بيشتری منجر میشود. ممكن است کار به محاصره بنادر ايران يا تعطيل نمايندگی هاي سياسی ايران در اروپا ختم شود. اين چيزي نيست كه ايران بتواند حتی در ميان مدت، با توجه به افزايش نارضايتيیهای، آن را تحمل كند.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
پیام برای این مطلب مسدود شده.