آقاي رئيسجمهور
آفتاب یزد :
رئيسجمهور در آخرين سال از دوره مسئوليت، نخستين ديدار عمومي با دست اندركاران مطبوعات را برگزار كرد و مانند هميشه بسيار اميدوارانه سخن گفت. او افقهايي براي مطبوعات ايران ترسيم كرد كه ميتواند بسياري از مخاطبان را خوشحال و حتي هيجان زده كند. اما شايد كمترين شادي و هيجان در ميان كساني ايجاد شد كه ادارهكنندگان مطبوعات و رسانهها در ايران هستند. آقاي رئيسجمهور تيراژهاي ميليوني بعضي مطبوعات در دنيا را با تيراژ چند هزارتايي روزنامههاي كشور مقايسه كرد و غصهداري خود از اين بابت را بيان نمود. اما او نگفت كه سهم مطبوعات در اين كم تيراژي چقدر است و سهم مـديـران دولـتـي و كـارگـزاران حـكـومـتـي چـه اندازه!؟ اگر رئيسجمهور تيراژ ميليوني جرايد ساير كشورها را به رخ ما نميكشيد ضرورتي نداشت كه ما هم نحوه تعامل سـران آن كـشـورهـا با جرايد را به آقاي رئيسجمهور يادآوري كنيم. اما حال كه او گفته است بهتر است سخن ما را هم بشنود و به چند پرسش جواب دهد. مثلا خوب است رئيسجمهور به همكاران خود دستور دهد تا سري به كشورهاي پيشرفته و داراي مطبوعات چند ميليوني بزنند و ببينند آيا دولتمردان آنها با مطبوعات بخش خصوصي رقابت ميكنند؟ آيا كشوري را سراغ دارند كه پس از پنج برابر شدن قيمت كاغذ براي بخش خصوصي و افزايش سرسام ساير هزينهها، قيمت <روزنامه دولتي> آن كشور كاهش يابد و به اين طريق عرصه بر مطبوعات خصوصي تنگتر شود؟ آيا كشوري در اين دنيا وجود دارد كه عاليترين مقام اجـرائـي آن، گـاه و بـيگاه شخصا به مصاف رسانههاي خـصـوصي بيايد؟ در كدام كشور، خبررساني رسانهها درخصوص نابسامانيهاي اقتصادي و گرانيها، مقامات عاليرتبه را برآشفته ميكند كه <رسانهها به جو كاذب گراني، دامن ميزنند؟> ما كشورهاي ديگري را هم سراغ داريم كه رفتار دولتمردان آنها با مطبوعات، به همين گونه است و البته در آن كشورها تيراژ جرايد نيز چيزي شبيه جرايد خودمان است! آقاي رئيسجمهور كه جرايد چـنـد ميليوني بعضي كشورها را با تيراژ چندهزارتايي روزنامههاي ايران مـقايسه ميكنند لابد ميدانند كه در آن كشورها، گاه بيش از ايران به توصيههاي اسلامي براي سخن گـفـتن بدون لكنت مردم، توجه ميشود تا جايي كه عاليترين مقامهاي اجرائي، با شديدترين انتقادها مواجه ميشوند. شدت انتقاد از سران در آن كشورها به حدي اسـت كـه مندرجات جرايد آنها، به عنوان مستند رسانه ملي ما بر عليه مـقامات عاليرتبه آن كشورها مورد استناد قرار ميگيرد! اما در ايران چه؟ آقاي رئيسجمهور لابد به ياد دارند كه چندي قبل، افشاي نقشه امريكاييها براي ترور ايشان در عراق، چه بازتابهايي در ايران داشت. در آن داستان، روزنـامـههـايـي از دو جناح، به انتقاد از نحوه بيان اين مـوضـوع تـوسـط رئيسجمهور پرداختند. هيچيك از سياستمداران اصلاح طلب و اصولگرا نيز حاضر نشدند اين سوژه را پيگيري كنند. اما واكنش آقاي رئيسجمهور در اين مورد چه بود؟ آيا ايشان ميدانند كه وقتي رسانههاي مــنـتـقـد خـود در ايـنگـونـه سوژهها را <بلندگوي دشمن> مـينـامند فشارهاي رسمي، غيررسمي و حتي رواني، امـكان عرض اندام رسانهها را بشدت كاهش ميدهد و لذا توقع رسيدن تيراژ آنها به چند ميليون، آرزويي دست نيافتني خواهد بود؟
آقاي رئيسجمهور ميدانند كه امروزه بسياري از جـرايـد اصـولـگـرا و نـيـز رسـانـه ملـي كـشورمان، هرگاه ميخواهند ناكاميها و شكستهاي اقتصادي دولتهاي بوش، ساركوزي و هم پيمانان آنها را ثابت كنند به آمارهايي اسـتـناد ميكنند كه در رسانههاي مكتوب، تصويري و شنيداري همان كشورها منتشر ميشود! آيا در آن كشورها هم بعد از ارائه اين آمارها، رئيسجمهور كشور از تريبون يك طرفه، براي اتهام افكني عليه اين رسانهها استفاده ميكند تا ثابت كند <اين رسانهها وابسته به رانتخواراني هـسـتند كه دست آنها از حكومت كوتاه شده است؟> ما هم كشورهايي را ميشناسيم كه جرايد آنها تيراژ چند ميليوني دارد، اما نشنيدهايم كه در هيچيك از آن كشورها به رسانهها بگويند <وقتي حاضر نيستيد موفقيتهاي دولت – آن هم موفقيتهاي ادعايي– را منتشر كنيد نبايد توقع حمايت از سوي دولت داشته باشيد.> البته ممكن است گفته شود در آن كشورها، كمكهاي حمايتي در اختيار هيچيك از روزنامهها قرار نميگيرد. ما هم قبول داريم اما مسئولان هم لابد ميدانند كه در هيچ كشوري، بعضي جرايد و روزنامهها با استفاده افراطي از آگهيهاي دولتي و ساير روشهـاي حمايتي، عرصه رقابت را بر منتقدان دولت تـنگ نميكنند. هـمـچـنين در آن كشورها، انتشار يك ويژهنامه توسط گروهي كه ميتواند رقيب انتخاباتي تلقي شود، موجب توقيف هيچ روزنامهاي نميشود.
سـخـن در ايـن زمـيـنه بسيار است، اما اگر آقاي رئيسجمهور براي رساندن تيراژ جرايد ايران به ارقام قابل قـبـول، اراده جـدي دارنـد بهتر است در گام نخست، سوالات فوق را مورد تامل قرار دهند. پاسخگويي به اين سوالات ميتواند ميزان جديت دولت نهم براي تغيير جايگاه رسانههاي ايران را نشان دهد. در غير اين صورت، سـخـنـرانـي آخـريـن روز خـبـرنگار در دولت نهم، تنها خاطرهاي خوش و غبطهاي جديد براي اصحاب رسانه باقي خواهد گذاشت؛ بدون آنكه آرزوي دكتر احمدينژاد براي انتشار هم زمان روزنامههاي ايران در 20 پايتخت جهان، به تحقق نزديك شود!
پیام برای این مطلب مسدود شده.