واقعاً چرا اینگونه شد… از «مدیریت جهان» تا افتضاح تمامعیار کاروان ورزشی ایران در پکن
خُسن آقا: اینها همش به خاطر نظر و لطف آقام امام زمان است.
شهابنیوز ـ با سپری شدن نهمین روز از المپیک پکن متاسفانه میتوان گفت که کاروان ورزشی کشور عزیزمان ایران به «ناکام بزرگ» المپیک بیست و نهم تبدیل شده و در حقیقت یک افتضاح [لغتنامه دهخدا: رسوایی] تمامعیار را به بار آورده است.
به گزارش خبرنگار شهابنیوز، با آن که هنوز نتایج مسابقات وزنهبرداری، کشتی آزاد و تکواندو معلوم نشده و کاروان ورزشی ایران در خوشبینانهترین حالت ممکن است بتواند در جریان این رقابتها به یکی دو مدال (ولو برنز) دست پیدا کند؛ اما هیچ چیز قادر نیست این واقعیت را کتمان نماید که المپیک پکن برای ایران یک رسوایی آشکار بوده است.
طی 9 روز گذشته در حالی 521 مدال در میان قهرمانان رشتههای مختلف توزیع شده و کشورهایی نظیر چین و آمریکا به 61 و 65 مدال دست پیدا کردهاند که کاروان ایران در تمام رشتهها از پرتاب دیسک گرفته تا جودو، قایقرانی، تیر و کمان، بدمینتون، بسکتبال، شنا، دوچرخه سواری، کشتی فرنگی و… با شکستهای حیرتآور مواجه بوده است. امیدداران کسب مدال برای ایران یکی یکی حذف شدهاند و افرادی که انتظار میرفت شگفتیساز باشند جز شکست سنگین چیزی به بار نیاوردهاند. سخن تنها بر سر دریافت «مدال» نیست؛ کاروان ایران در اکثر رشتهها حتی عملکرد قابل تحسینی نیز نداشته است.
تیم پنج نفره كشتی فرنگی ایران با سه مدالیست سال ۲۰۰۷جهان و به رغم برخورداری از یک ستاره بلامنازع بینالمللی؛ «ناكام بزرگ» المپیک پكن نام گرفت و با كسب عنوان پنجم در وزن ۵۵ كیلوگرم، یازدهم در 66 کیلوگرم، یازدهم در 84 کیلوگرم، شانزدهم در 96 کیلوگرم و پانزدهم در 120 کیلوگرم به كار خود پایان داد. ناكامی كشتی فرنگی كه جامعه ورزشی کشور امید زیادی به آن بسته بودند نه تنها «افتضاح» ایران در المپیک پکن را تشدید کرد که حتی موجودیت كشتی ایران در سطح بینالمللی را نیز زیر سئوال برد. البته هیچ کدام از مسئولین ورزش کشتی به این سئوال پاسخ نمیدهند که چرا تیم قدرتمند كشتی فرنگی ایران در المپیك پکن پرپر شد و با نتیجهای به مراتب ضعیفتر از المپیك ۲۰۰۴ آتن به كار خود پایان داد؟ واقعاً چرا فرانسه كه جایی در بین كشورهای صاحب كشتی جهان ندارد از المپیك پکن دو مدال طلا و برنز به دست میآورد و ایران با ستارهای به نام «حمید سوریان» و دو مدالیست دیگر سال 2007 به نامهای «سامان طهماسبی» و «قاسم رضایی» مطلقاً دست خالی به خانه باز میگردد؟
در زمینه بسکتبال نیز با آن که ایران برای نخستینبار توانست تیم بسکتبال خود را به المپیک بفرستند و این موضوع البته جای افتخار دارد؛ اما واقعیت تلخ آن است که تیم ایران به «زنگ تفریح» سایر تیمها تبدیل شد. تیم بسکتبال ایران پیش از اعزام به پكن حداقل ۲۵بازی تداركاتی انجام داد و در مسیر اردوی پرهزینه خود از كشورهای ایتالیا، استونی، صربستان، استرالیا و آمریكا دیدار کرد؛ با این حال در پکن نتوانست حتی یک بازی قابل قبول ارایه کند.
چنین وضعیتی البته در عرصه جودو نیز مشهود بود. تا آن جا که «محمدرضا رودكی» جودوكار فوق سنگین ایران که پرامیدترین جودوکار کشورمان محسوب میشد در دیدار ردهبندی وزن به اضافه ۱۰۰كیلوگرم در كمتر از یك دقیقه مغلوب حریف كوبایی خود شد و پرونده این رشته نیز نهایتاً بدون هیچ مدالی بسته شد.
وضعیت سایر رشتهها البته به مراتب از جودو بدتر بود. «هما حسینی» پرچمدار کاروان ایران که اظهارات ضدآمریکایی او بازتاب بسیاری پیدا کرد در گروه خود بین چهار نفر چهارم شد. بدمینتونباز ایرانی در همان مسابقه اول حذف شد و یکی از دوچرخهسواران ایرانی حتی نتوانست از خط پایان عبور کند. پرتاب دیسک هم هیچ نتیجهای نداشت. و البته شناگر ایرانی نیز در اتفاقی که بالاخره معلوم نشد چه بوده است؛ حتی از حضور در میدان مسابقه خودداری کرد! جالب آن است که رسانههای غربی تاکید میکنند وی به دلیل حضور یک ورزشکار اسرائیلی از مسابقه انصراف داده است اما مقامات ورزش ایران به دلیل نگرانی از مجازاتهای مقامات المپیک به شدت این مساله را تکذیب میکنند.
این همه در حالی است که به گفته کارشناسان ورزش؛ کاروان ایران در زمینه «وزنهبرداری» بدون حضور رضازاده شانس چندانی ندارد، تیم ملی «کشتی آزاد» ایران ضعیفترین تیم از نوع خود در سالهای اخیر است و هادی ساعی، عضو شورای شهر تهران و قهرمان «تکواندو» ایران نیز بیشتر در هیات یک سیاستمدار عازم پکن شده است. بگذریم از رشتههایی چون «پرتاب وزنه»، «تنیس روی میز»، «دومیدانی» و «بوکس» که هیچگاه ورزش بومی ایران نبوده و نقطه قوت کاروانهای جمهوری اسلامی نیز محسوب نشدهاند.
خبرنگار شهابنیوز میافزاید: اکنون سئوال اصلی این است که چه عامل یا عواملی باعث شده است نتایج کاروان ورزشی ایران به گفته آقای کفاشیان دبیر كمیته ملی المپیك یک «فاجعه» باشد؟ چه مسائلی باعث شده است که به رغم تمام تلاشهای صورت گرفته، المپیک پکن به یکی از بدترین المپیکهای تاریخ ورزش ایران تبدیل شود؟ بدون شک مقصر دانستن ورزشکاران عزیز کشورمان که در پکن از جان مایه گذاشتند نوعی کملطفی و کوتاهنگری است؛ با این وصف واقعاً چرا کاروان ورزشی ایران چنین رسواییای را به بار آورده است؟
مطمئناً پاسخ به این سئوال ظاهراً پیچیده، چندان دشوار نیست. مشكل ایران در اغلب زمینهها از جمله ورزش در درجه اول مشكل «مدیریت» است؛ مشکلی که مطلقاً و تحت هیچ شرایطی با تبلیغات، سخنرانیهای امیدبخش، تحقیر منتقدین و متهم کردن آنها به کارشکنی برطرف نخواهد شد. همین مشکل بزرگ است که باعث میشود ایران در جریان المپیک پکن بیشترین سرمایهگذاری مالی را نسبت به المپیکهای قبلی انجام دهد، در برخی رشتهها تیمهایی بیبدیل و پرستاره را عازم میدان نماید و بیشترین تبلیغات را انجام دهد؛ اما در مقابل یکی از بدترین نتایج را به دست بیاورد. مروری بر رسانههای ورزشی طی یک سال گذشته نشان میدهد که چگونه منتقدان نسبت به خانهنشین كردن افراد خبره، دادن صندلیهای تعیین كننده به افراد ناكارآمد و رویکردهای کهنه مدیریتی در برخی فدراسیونها و رشتههای ورزشی هشدار داده بودند؛ اما این هشدارها به کارشکنی، تضعیف ورزش، سیاهنمایی و … تعبیر شد!
خبرنگار شهابنیوز در پایان آورده است: دکتر محمود احمدینژاد تاکنون بارها از نحوه مدیریت جهان انتقاد کرده و تاکید کرده است که برنامههای کارآمدی برای «مدیریت جهان» دارد. وی سال 87 را نیز سال فعالیت در عرصه «مدیریت جهان» خوانده است. اکنون میتوان این سئوال را پرسید که چرا دولت جناب آقای احمدینژاد قبل از تلاش برای مدیریت جهان، تلاش نمیکند که ورزش ایران را مدیریت کرده و مشکلات بعضاً مزمن و ریشهدار این حوزه را یک بار برای همیشه برطرف نماید؟ همچنان که میتوان این سئوال را مطرح کرد که چرا طی 4 سال گذشته ورزش ایران این گونه عقبگرد داشته و نتایجی به مراتب بدتر از المپیک آتن را به دست آورده است؟
پیام برای این مطلب مسدود شده.