جايي که درختها را براي تفريح آتش ميزنند
خبرگزاری میراث فرهنگی :
“جنگل ابر” يكي از زيباترين مناطقگردشگري ايران است كه در آن با مناظر تاسف باري روبرو ميشويد: تكدرختها را براي تفريح آتش زدهاند. زباله؛ سطح منطقه را پوشاندهاست. موتورسواران مدام در ميان درختها ويراژ ميدهند و اتومبيلها تا جاييكه امكاندارد در دل جنگل پيش ميروند.
خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گردشگري_ اقامت حتي يك شب در “جنگل ابر” راه گريز مناسبي براي فرار از آلودگيهاي زندگي ماشيني است، بهشرط آنكه ديدن تخريبها و زبالهها و … براي گردشگر عادي شده باشد. واقعيت اين است كه حفظ منابع طبيعي هنوز در كشور ما فرهنگسازي نشده است. مردم هنوز نميدانند كه نابودي مراتع و جنگلها، به نابودي خودشان منجر ميشود و از همه مهمتر؛ گويا مردم درخت و گل و چمن را جزو موجودات زنده حساب نميكنند و آنها را فقط وسيلهاي براي تفرج ميدانند.
“جنگل ابر” يكي از زيباترين نقاط طبيعي ايران است كه ورود گردشگر بلاي جانش شده و عمرش را بهخطر انداخته است. قرار است با سفر به جنگل، لحظهاي از هرچه زندگي شهريست آرامش داشته باشيم، ولي اين اتفاق نميافتد. چراكه منطقهاي كه به آن وارد ميشويد مملو از زباله و اتومبيل و آثار تخريب است. گلههاي بز به جان سرشاخههاي درختان جوان افتادهاند و چوپانها از روي بيحوصلهگي با داس، تنه درختها را ميبرند. اما اين تخريبها در مقابل فجايعي كه پس از آن ميبينيد؛ هيچ است.
“جنگل ابر” يكى از دستنخوردهترين جنگلهاى ايران در 50 كيلومتري شمالشرق شاهرود و در مسير جاده شاهرود به آزادشهر استان گلستان و روستاي ابر قرار دارد. اين جنگل كه ادامه جنگلهاي شمال كشور است و بهدليل آنكه همواره ابري بر فراز اين منطقه جنگلي وجود دارد به “جنگل ابر” شهرت يافته است. اين جنگل جايى واقع شده كه از ضخامت كوههاى البرز كاسته مىشود و ابرهاى گرفتار در پشت اين ديواره از لابهلاى درهها به سمت جنوب سرازير مىشوند. مناطق ابتدايى “جنگل ابر” ييلاق چوپانان گلستانى است و پس از آن منطقه بكر جنگل آغاز ميشود. جايي كه پوشيده از درختان است و آفتاب راهي به داخل آن ندارد.
“جنگل ابر” با 35 هزار هکتار وسعت، قسمتي از جنگلهاي باستاني هيرکاني است كه يکي از منحصربهفردترين نوع جنگلها در دنيا هستند که همچون نوار سبزي بر شيبهاي شمالي جبال البرز قرار گرفته و سواحل جنوبي درياي خزر را ميپوشاند. اين ناحيه از حوالي آستارا در شمالغرب تا حوالي “جنگل ابر” در شرق ايران ادامه مييابد. جنگلهاي هيرکاني که از دوران ژوراسيک به جاي ماندهاند ، 3/7 ميليون هکتار پوشش جنگلي ايران را تشکيل ميدادهاند که هم اکنون به 1/8 ميليون هکتار تقليل يافتهاند. قدمت اين جنگلها که جزو بقاياي دوران سوم زمينشناسي هستند از يکسو و وجود 80 گونه گياهان چوبي به همراه گونههاي گياهي بسيار نادري مانند راش، بلوط، توسکا، نارون، گيلاس وحشي، بارانک، سرخدار، نمدار و غيره از سوي ديگر، نشان ميدهد که اين اراضي ميتوانند همچون موزه زندهاي مورد استفاده قرار بگيرند.
“جنگل ابر” بهعنوان باريکترين قسمت از سلسله جبال البرز مرز ميان بند بين دو اکوسيستم منطقه نيمهبياباني و جنگلي است بهگونهاي که ميتوان در جنگلهاي اين ناحيه درختان سوزني برگ را در کنار درختان پهن برگ مشاهده کرد که اين امر در گونههاي جانوري هم تاثير گذاشته است. از اين رو ميتوان گفت ارتفاع زياد جنگل از سطح دريا، پايين بودن درجه حرارت در فصل گرما و وجود چشمهسارهاي فراوان و پوشش جنگلي متنوع از شاخصههاي اين جنگل است.
“جنگل ابر” سرشار از درخت و ابر است، ابرهايي كه لابهلاي درختها ميچرخند و منظره آنجا را رويايي ميكنند. اما بعضيها با اين زيباييها ميانهاي ندارند. در ابتداي اين جنگل، بهصورت گسترده تك درختهايي ديده ميشود كه برخي از گردشگران آنها را آتش زدهاند تا تفريح كنند! درختهايي كه عمرشان به چند 10 سال و يا چند صد سال ميرسد، در عرض كمتر از يك ساعت به ذغال تبديل ميشوند تا عدهاي از تماشاي آن لذت ببرند! براي ديدن اين منظره وحشتناك نيازي به جست و جوي زياد نيست. فقط كافيست تا چشم بچرخانيد و درختهاي سوخته را ببينيد. بلدهاي محلي منطقه اينگونه اتفاقات را كار گردشگران نميدانند و به اهالي بومي استان سمنان نسبت ميدهند.
زباله، يكي از معضلات مهم گردشگري در مناطق طبيعي ايران است كه دامن “جنگل ابر” را نيز گرفته است. در بسياري از مناطق اين جنگل، انبوهي از زباله ديده ميشود كه روي هم تلنبار شده است. برخي از گردشگران تصور ميكنند كه زباله خود را بايد سر وقت بيرون چادرهاي خود بگذرانند تا مسئولين حمل زباله براي جمعآوري آن اقدام لازم را انجام دهند. اما هرچه هم صبر كنيد كسي براي جمعآوري زباله نخواهد آمد چراكه اصلا مسئولي براي اين كار وجود ندارد. زبالهها در كنار درختها، يا روي چمنها و گلها تلنبار شده و منظره بسيار زشتي را ايجاد كرده است.
آلودگي صوتي در “جنگل ابر” يكي از عجيبترين اتفاقاتي است كه رخ ميدهد. رفت و آمد موتورسوارها بهقدري در اين منطقه زياد است كه در هر ساعتي از روز، صداي ويراژ دادن آنها شنيده ميشود. جالبتر از همه اين است كه گردشگران با اتومبيلهاي خود تا جايي كه امكان دارد در جنگل پيشروي ميكنند و حاضر به پيادهروي نيستند. رد اتومبيلها در لابهلاي تكدرختهاي بهجا مانده از جنگل و در مراتع ابتداي “جنگل ابر” بهخوبي ديده ميشود.
معضل اين است كه بسياري از گردشگران بهجاي بهرهبردن از طبيعت تنها از آن استفاده شخصي ميكنند. طبيعت را فقط وسيلهاي ميدانند كه آفريده شده تا خود و خانوادهشان لذت ببرند و ديگر مهم نيست كه پس از خروج آنها از منطقه، چه اثرات نامطلوبي از تخريبها بهجا خواهد ماند. برخي از گردشگران، آمدهاند كه تفريح كنند و تفريح را در تخريب طبيعت ميدانند نه در حفظ آن.
اهالي روستاي ابر، دسته تبرشان را نفروشند!
اسماعيل كهرم، كارشناس محيط زيست و استاد دانشگاه، در گفتگو با خبرگزراي ميراث فرهنگي گفت:« مهمترين مسئله درحال حاضر فرهنگسازي است و اين موضوع ابتدا بايد در ميان خود محليها ايجاد شود.»
كهرم در ادامه گفت:« دركنار جنگل ابر، روستاي ابر واقع شده كه گردشگري درآمد مناسبي براي اهالي اين روستا بهوجود آورده است. اما متاسفانه مردم اين روستا نميدانند كه تك تك درختهاي اين جنگل منافع آنها است. اگر اين موضوع را بدانند با چنگ و دندان از منافع خود دفاع ميكنند.»
كهرم، شرح قصه يك هيزمشكني را مثالي قرار داد تا موضوع موردنظرش بيشتر فهم شود:« هيزمشكني بود كه با هزار زحمت هيزم به دست ميآورد و آنرا در روستايش ميفروخت. يك روز فردي به او گفت كه دسته تبر تو از چوب بسيار نابي است و بسيار ارزش دارد، آن را به قيمت خوبي از تو ميخرم. هيزمشكن در اين مورد بسيار فكر كرد و جواب منفي داد. چراكه ميدانست اين تبر وسيلهاي است كه با آن درآمد خود را تامين ميكند.»
اين كارشناس در ادامه گفت:« متاسفانه اهالي روستاي ابر يا هر روستايي كه نزديك اين جنگل است، با عدم حفظ اين منطقه دسته تبر خود را ميفروشد.»
وي در ادامه افزود:« بايد اهالي روستاي ابر را متوجه اين موضوع كنيم كه حفظ جنگل ابر براي زندگي خود و خانوادهشان بسيار بااهميت است. آنوقت ميبينيد كه خودشان نگهبان اين جنگل ميشوند.»
كهرم، نبود فرهنگسازي را در تخريب منابع طبيعي بسيار مهم دانست و گفت:« متاسفانه سطح فرهنگ گردشگري در ايران بسيار پايين است. بايد به مردم ياد داد كه اين منابع، سرمايههاي آنان است و بايد از آن مراقبت كنند.»
كارشناس محيط زيست درباره ورود گردشگر به مناطق طبيعي و تخريبهايي كه بهجا ميگذارد گفت:« در تمام اروپا و آمريكا منطقه زيبايي وجود ندارد كه مردم به بازديد آن نروند. در كشورهاي درحال پيشرفتي چون مالزي هم قضيه به همين صورت است. اما در ايران به محض اينكه منطقه بكر و زيبايي را معرفي كنيد، گردشگران به آنجا ميروند و منطقه را نابود ميكنند.»
كهرم، ازدياد گردشگري را ايدهآل دانست و گفت:« بايد مردم را تشويق كرد كه بازديد از مناطق زيبا بروند. اما پيش از آن بايد فرهنگسازي درستي صورت گيرد تا آنها زبالههاي خود را در طبيعت بهجا نگذراند.»
اين استاد دانشگاه در ادامه افزود:« ميتوان از ورود موتورسيكلتها به برخي مناطق جلوگيري كرد و دسترسي اتومبيلها را به مناطق زيبا محدود كرد. دليلي ندارد كسي كه براي تفريح به طبيعت آمده با اتومبيل خود تا پاي درختان هم برود.»
كهرم با اشاره به جادهاي كه قرار است تا از جنگل ابر بگذرد، گفت:« گفتهاند كه اين جاده با ملاحظات زيست محيطي ايجاد شود. درون جنگل ميخواهند جاده بكشند، ديگر ملاحظه زيست محيطي معنايي ندارد. اگز اين جاده احداث شود، جداي همه تخريبهايي كه به دنبال دارد، ورود گردشگر به اين منطقه را چند برابر و تخريب آنرا تسريع ميكند.»
ورود گردشگر نبايد مساوي با تخريب محيط زيست باشد
محمد درويش، عضو هيات علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع، در گفتگو با ميراثخبر گفت:« برخي از جنگلها جزو ذخيرهگاه ژنتيك محسوب ميشوند و بايد بهعنوان ميراث طبيعي جهان مورد حرمت قرار گيرند. “جنگل ابر” جزو ديرينهترين قسمتهاي جنگلهاي هيركاني است و بايد حتما تحت حفاظتهاي ويژه قرار گيرد و تحت هيچ شرايطي نبايد تخريب شود.»
وي در ادامه گفت:« 10 درصد از خاك هر كشوري بايد از دستاندازي انساني در امان باشد و جزو مناطق حفاظت شده قرار گيرد تا ذخيرهگاه ژنتيكي براي نسلهاي آينده محفوظ بماند.»
وي درباره ورود گردشگر به منابع طبيعي گفت:« متاسفانه آموزش گردشگري در ايران بهصورت تخصصي پيگيري نمي شود. گردشگري دانشي است كه تخصص خود را ميخواهد. قرار نيست كه ورود گردشگر به منابع طبيعي بهمنزله تخريب طبيعت باشد، اما وقتي مديريت درستي صورت نميگيرد اين اتفاق ميافتد.»
درويش در ادامه گفت:« جزيره گوام در حوالي كشور ژاپن، با اينكه يك سوم قشم مساحت دارد، ساليانه تا 3 ميليون گردشگر دارد و 12 ميليارد دلار درآمد از اين راه كسب ميكند. گراند كانيون كه چيزي در حد كوير لوت خود ماست، ساليانه تا 5 ميليارد دلار درآمد ايجاد ميكند. تمام اين درآمدها در حالي اتفاق ميافتد كه گردشگران به منابع طبيعي آسيبي وارد نميكنند.»
اين كارشناس در ادامه گفت:« بايد از تجربه ديگر كشورها در اكوتوريسم استفاده كنيم و اولويت گردشگري را با حفظ طبيعت همسان ببينيم. اكوتوريسم درآمد سرانه كشور را بالا ميبرد و گزينه مناسبي براي عدم وابستگي ما به نفت است. نبايد گردشگري را اشتباه بدانيم.»
عضو هيات علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع در پايان گفت:« با تربيت دانشجو، استخدام متخصصان و فرهنگسازي بين عموم مردم، ميتوانيم هم گردشگري را رونق دهيم و هم در حفظ محيط زيست بكوشيم.»
جنگل ابر تحت حفاظت محيط زيست نيست
حسينعلي ابراهيمي كارنامي، رييس اداره كل حفاظت محيط زيست استان سمنان، در گفتگو با خبرگزاري ميراث فرهنگي گفت:« در خارج از مناطق شهري، منابع طبيعي ميتواند بهخاطر ريختن زباله و يا آتش زدن و تخريب جنگل، طرح دعوا كند. مسئولان محيط زيست هم درصورت رويت تخلف در “جنگل ابر” تنها ميتوانند موضوع را گزارش دهند.»
وي در ادامه گفت:« متاسفانه “جنگل ابر” تحت حفاظت محيط زيست نيست و ما در اين منطقه مسئوليتي نداريم.»
ابراهيمي كارنامي گفت:« طرح ثبت اين منطقه بهعنوان مناطق چهارگانه محيط زيست را مدتي است كه به سازمان ارايه دادهايم تا پس از بررسي درباره آن تصميمگيري شود.»
ابراهيمي كارنامي، درباره زبالههايي كه گردشگران در “جنگل ابر” بهجا ميگذارند، گفت:« ما طي اطلاعيهاي كه به فرمانداران دادهايم تا آنها به بخشداران و دهياران ارسال كنند، تذكر دادهايم كه اگر براي حل معضل زباله در مناطق برون شهري اقدامي انجام ندهند، به مراجع قضايي مراجعه ميكنيم.»
وي تاكيد كرد كه طبق قانون، جمعآوري زباله در شهر مربوط به شهرداري و در خارج از شهر مربوط به بخشداريها و دهداريها است.
وي همچنين اعلام كرد كه منابع طبيعي بايد موضوع آتش زدن درختها را در “جنگل ابر” پيگيري كند و با خاطيان شديدا برخورد كند.
اكوتوريسم، حافظ محيط زيست است
آرش كوشا، دبير كميته ملي اكوتوريسم، در گفتگو با ميراث خبر گفت:« برنامهريزي اكوتوريسم، همكاري همهجانبه دستگاههاي دولتي و تشكلهاي غيردولتي را ميطلبد. با يك برنامهريزي مناسب ميتوان اين موضوع را مديريت كرد.»
وي، سازمان محيط زيست، منابع طبيعي و سازمان ميراث فرهنگي را اصليترين همكاران و متوليان اكوتوريسم دانست و گفت:« اگر اكوتوريسم بهدرستي انجام شود و متوليان امر در فرهنگ سازي مردم تمام سعي خود را انجام دهند، طبيعتگردي حافظ محيط زيست خواهد بود.»
كوشا در ادامه گفت:« مردم، نقش اساسي در حفظ محيط زيست دارند. اكوتوريسم يعني حضور آگاهانه و مسئولانه مردم به طبيعت بهصورتي كه كمترين تخريبها را بهدنبال داشته باشد.»
وي، مشاركت نهادهاي غيردولتي را در بهوجود آمدن مديريت درست براي اكوتوريسم بسيار مهم ارزيابي كرد.
كوشا درباره تخريبهايي كه درحال حاضر در برخي مناطق طبيعي رخ ميدهد گفت:« متاسفانه اين اتفاقهاي دلخراش در برخي مناطق رخ ميدهد كه آنهم بهخاطر نبود مديريت همهجانبه است. وقتي اكوتوريسم مطرح ميشود، يعني تمام پتانسيلها و زيباييها و جاذبهها با كمترين درصد تخريب محفوظ بماند.»
وي درباره ورود موتورسيكلتها و اتومبيلها به مناطق طبيعي مثل جنگل گفت:« بايد بهگونهاي طراحي كنيم تا وسايل نقليه در محلي بمانند و افراد، با پاي پياده و يا وسايل خاص سازگار با محيط به آنجا بروند. تمام اين برنامهها براي اجراي درست اكوتوريسم ديده شده و بهزودي عملي خواهد شد.»
وي 3 اصل اساسي اكوتوريسم را اينگونه برشمرد:« 1- سفر آگاهانه و مسئولانه مردم به مناطق طبيعي 2- حفظ محيط زيست 3- بهبود معيشت افراد محلي منطقه. اين سه شاخص اگر رعايت شود، اكوتوريسم پايداري خواهيم داشت.»
محسن ظهوري
پیام برای این مطلب مسدود شده.