26.02.2007

شمامه ملك قرباني؛ قرباني بازي سرنوشت

انتخاب : من مي خواهم سنگسار شوم و اين مسئله به كسي ربطي ندارد. اگر قرار است برادر و شوهرم بميرند و من بمانم، حاضر نيستم.من دليلي براي زنده بودن ندارم و حاضر نيستم زنده باشم.شمامه بعد از جلسه نخست دادگاه تجديد نظر نيز در حالي كه گريه مي كرد، به الهام فهيمي «وكيل مدافع » گفته بود: «اگر شما از من دفاع كنيد و نجاتم دهيد، بيرون كه بيايم مرا مي كشند يا اينكه مجبور مي شوم خودم را بكشم.»

۶ اسفند ماه ۱۳۸۵ ساعت : ۲۳ , ۲۳
خبرگزاري انتخاب : موضوع مربوط است به دختر جواني به نام شمامه ملك قرباني كه از روي استيصال مجازات رجم را از دادگاه تجديد نظر خواهان است ، اما ماجرا از چه قرار است :

شمامه در دادگاه بدوي به دليل اقرار به جرم زناء محصنه محكوم به سنگسار مي شود؛ گرچه با اين اقدام ناجي برادر و شوهر خود مي شود اما خود را نادانسته به قربانگاه مي كشاند

اين موضوع از نامه ي وي كه به دادگاه تجديد نظر كاملا مشهود است؛ وي در نامه اي دليل اقرار به زناء را اينچنين ميگويد: «اين جانب شمامه قرباني مدتي است در بند نسوان محكوم گشتم. از آنجا كه زني روستايي و بي سواد بودم، نفهميدم در دادگاه چه گفتم. فكر كردم اگر به ارتباطم با مقتول اعتراف كنم، شوهرم و برادرم از اتهام قتل عمد تبرئه مي شوند.

من صرفا به اين لحاظ حرفهاي نامربوط در دادگاه زدم كه شوهر و برادرم را نجات دهم، اما اينك فهميده ام اشتباه كردم. از گفته خود نادم و پشيمانم و خواهنم به خاطر رضاي خدا به پرونده اينجانب رسيدگي كنيد»

محمد مصطفايي «وكيل داوطلب شمامه» با استناد به اين نامه گفت: تنها شمامه بوده كه موجبات برائت همسر و برادرش را مي توانسته فراهم كند. اين كار را در جلسات گذشته دادگاه انجام داده و موفق هم شده است. چراكه در حكمي كه دادگاه بدوي صادر كرده، برادر و همسرش به 6 سال حبس و خودش به رجم محكوم شده است. اما شمامه در اين نامه انگيزه خودش را از اعتراف به زناي محصنه اعلام كرده و اقرارش به خاطر نجات جان شوهر و برادرش بوده است و همچنين نسبت به مجازات جرمي كه به آن اعتراف كرده هم آگاهي نداشته است.

اما ماجراي آن روز شوم از زبان زبير برادر شمامه :
ظهر آن روز ناهار همگي ميهمان خانه ي شمامه و محمد بوديم. مادرم و برادرانم هم بودند. دو بار تلفن زنگ زد و كامران گوشي را برداشت، اما پشت خط كسي حرف نمي زد. شايد كامران«برادر شمامه» از همينجا شك كرد. بعد از ظهر شمامه بچه هايش را پيش خواهر ديگرم گذاشته بود. كامران از دختر شمامه چيزهايي پرسيده بود كه شكش را قوت بخشيده بود. دختر گفته بود كه كسي تلفني با مادرش حرف مي زند. وقتي به من زنگ زدند، ساعت 11 شب بود. گفتند بيا كه كامران دعوا كرده است و من هم نگران شدم كه خود را درگير دعوايي كرده باشد كه پسر عمه ام مدتي مشغول آن بود. وقتي رسيدم ديدم مراد كشته شده، گفتم: دستت درد نكند! !!

كامران وقتي در زده بود و ديده بود كسي در را باز نمي كند، آژانس گرفته بود و رفته بود مزرعه 25 كيلومتري ده كه محمد«شوهر شمامه» را خبر كند. بعد با هم آمده بودند و مراد را در پشت بام غافلگير كرده بودند.

وي مي افزايد : مراد آبرويمان را برد با اين كارش. در ده ما حتي يك دختر و پسر مجرد هم با هم حرف نمي زنند، چه رسد به اين بي آبرويي ها. ما تا حالا فكر مي كرديم زن مال شوهر است، اما او آبروي ما را برد.

اما داستان با اظهار نظر پدر شمامه بسيار پيچيده تر مي شود؛ وي با تاكيد بر ضرورت آزادي محمد و كامران خاطرنشان مي كند: انگار اين وكلا از آن طرف (خانواده مقتول) پول گرفته اند. ما مي خواهيم داماد و پسرم آزاد شوند. آنها بي گناهند و از ناموسشان دفاع كرده اند.

اين پيرمرد كرد، كه اهل روستاهاي اطراف نقده است، در پاسخ به سوال خبرنگار ميدان مبني بر اينكه «خواست قلبي شما درباره ي دخترتان شمامه چيست؟» مي گويد: او بايد بميرد. بايد سنگسار شود. عامل فتنه هم اوست.

خود شمامه پس از شنيدن حرفهاي خانواده اش چنان به استقبال مرگ رفته است كه حتي بر گناه ناكرده صحه مي گذارد او در اقدامي كه قطعا از روي عدم تعادل رواني است وكلاي خود را در دادگاه تجديد نظر عزل كرده و مي گويد: من مي خواهم سنگسار شوم و اين مسئله به كسي ربطي ندارد. اگر قرار است برادر و شوهرم بميرند و من بمانم، حاضر نيستم.من دليلي براي زنده بودن ندارم و حاضر نيستم زنده باشم.

شمامه بعد از جلسه نخست دادگاه تجديد نظر نيز در حالي كه گريه مي كرد، به الهام فهيمي «وكيل مدافع » گفته بود: «اگر شما از من دفاع كنيد و نجاتم دهيد، بيرون كه بيايم مرا مي كشند يا اينكه مجبور مي شوم خودم را بكشم.»
فهيمي مي گويد : فكر مي كنم تصميم شمامه مبني بر عزل ما و انتخاب سنگسار به جاي زندگي، بر اثر فشار بيروني است.

شمامه از زبان خودش: 20 سالم نشده بود كه ازدواج كردم، خودم خواستم، كسي مجبورم نكرد …

با نوميدي مي افزايد: چشمم آب نمي خورد كه رأي دادگاه به نفع من باشد. اما توكلم هميشه به خدا بوده است.

اينچنين كه از قراين پيداست شمامه بدين دليل به استقبال مرگ مي رود كه آينده ي خود را مبهم مي بيند و خانواده نيز از او حمايتي نمي كنند ؛ از سويي ديگر زندگي شوهر و برادر خود را تباه شده مي بيند، اما با توجه به تمام شبهات موجود در پرونده به نظر درست نمي رسد كه ماده ي 630قانون مجازات اسلامي بر اين داستان محيط باشد.

بيشتر از آنكه اين داستان مربوط به فعل مجرمانه متهم باشد، مربوط به مشكلات روحي شمامه و خانواده و البته محيطي است كه او در آن زندگي مي كند.

راه چاره را در استفتاء از محاضر آيات عظام دانستم كه سؤالي را بدين شرح از محضر آيت الله عظمي صانعي پرسيدم
حضور مرجع عاليقدر آقاي آيت الله عظمي صانعي كثرالله امثالهم…

دامت بركاته
با سلام و عرض درود
احتراما در موضوعي نياز به راهنمايي و مساعدت شما داريم.
داستان مربوط به دختري به نام شمامه ملك قرباني است كه محكوم به زناء شده است.

با توجه به آنكه اينكه ماجرا در دادگاه تجديد نظر ميرفت تا ختم به خير شود با عزل وكلا از سوي شمامه ملك قرباني ماجرا از حالت عادي خارج شده است ؛ وي از دادگاه درخواست سنگسار خويش را كرده است.

همانطور كه در پيوست ها نيز آمده است اين درخواست را به دليل ترسي كه از خانواده اش دارد مطرح كرده است و محيط نيز مزيد بر علت.

پدر وي تائيد كرده كه دخترش بايد سنگسار شود و اما حق كجاست؟؟؟

حضرت آيت الله صانعي چنانچه صلاح ديديد در اينباره نظرتان را در نامه اي ممهور بفرمائيد تا خانواده ي اين دختر بخت برگشته نيز آگاه شوند و موجبات خرسندي خداي تبارك تعالي از نجات بي گناهي نيز فراهم آيد.
مستدعي است در صورت امكان ما را ياري فرمائيد!

منتظر فتاوي و نامه ي روشن و آگاهي دهنده شما هستيم.

من الله توفيق
رضا سليماني
تحريريه انتخاب

پاسخ آيت الله عظمي صانعي به اين موضوع :

«بسمه تعالي
ج – بهرحال به اينگونه خانواده ها بايد آگاهي داده شود كه هر انساني ممكن است داراي لغزشهاي بشود و همانگونه كه خداوند انسان را با توبه مي بخشد خانواده ها هم بايد ناديده بگيرند و اينچنين عرصه را بر انسان عاصي تنگ نكنند و ناگفته نماند كه با پيگيري پرونده و اطلاع دادن موارد ذكر شده به مسئولين مي توان از حق او دفاع نمود . »

-اما در پايان آنچه كه ميماند موضع رسمي دادگاه تجديد نظر در قبال اين موضوع است ، با اميد به آنكه خانواده ي متهم نيز چتر حمايت خود را بر شمامه بگسترانند
با تشكر از خانم ساقي لقايي

* رضا سليماني

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates