30.08.2008

سفر زيارتي و سوءاستفاده از احساسات مذهبي

خُسن آقا: کسی که خر شد باید سوارش شد!
بازتاب: يكي از بينندگان «تابناك» در مطلبي درباره سفرش به عتبات عاليات آورده است: مدت چندين دهه زيارت عتبات مقدسه عراق براي مردم شيعه ايران امکان‌پذير نبود و يکي از دعاهاي مستمر مردم در مساجد، تکايا و حسينيه‌ها، توفيق زيارت قبر امام حسين(ع) بود و لذا پس از اين‌که امکان سفر به عراق (حتي به صورت غيرقانوني) ميسر شد، مشتاقان سر از پا نشناخته و براي تحقق آرزوي ديرينه خود از هيچ اقدامي فروگذاري نکردند و حتي در حال حاضر بسياري از کساني که با فقر و بدبختي روزگار مي‌گذرانند و تحت پوشش سازمان‌هاي حمايتي قرار دارند نيز از خرج قوت و غذاي خود مي‌زنند تا موفق به زيارت قبور ائمه(ع) در عراق شوند.

اما به نظر مي‌رسد افرادي از اين احساسات پاک مذهبي مردمي که اغلب زير خط فقر قرار دارند به شدت سوءاستفاده مي‌نمايند. خاطره‌اي که عرض مي‌کنم شايد نمونه‌اي از رفتارهاي مشابهي باشد که در کاروان‌هاي زيارتي اتفاق مي‌افتد.
پس از ثبت نام در دفتر (…) تحت نظارت حج و زيارت، مديريت کاروان به دست فردي با ظاهري بسيار ژوليده، پرحرف و پرمدعا سپرده شد که البته کم‌سوادي نزديک به بي‌سوادي و ضعف مديريت وي سرآمد صفاتش بود.

در تارخ 21 مرداد ساعت 3 عصر سفر آغاز شد. بلافاصله پس از خروج اتوبوس از ترمينال، کيسه‌اي را بين زوار چرخاندند و از آنان صدقه سفر گرفتند و به مدير محترم کاروان سپردند تا هر طور خواست خرج فقرا کند (اين کار در بازگشت از کربلا نيز تکرار شد). پس از عبور از پليس راه نجف‌آباد، جناب مدير فرمودند که در سفر، هزينه‌هايي مانند انعام اتوبوس، هتل، هزينه حمل بار با گاري و… وجود دارد و زوار بايستي هر نفر (حتي کودکان) پنج هزار تومان پول در اختيار او قرار دهند. همه زوار بيچاره مجبور شدند به نسبت تعداد خانوار بخشي از اندک پولي که براي خريد سوغات با خود همراه داشتند، به او پرداخت کنند. خانواده ما هشت نفر بوديم و بايستي چهل هزار تومان مي‌پرداختيم اما اين کار را غيرقانوني دانستيم و پولي نپرداختيم.

مدير محترم که از عکس‌العمل ما به شدت ناراحت شده بود پس از مکثي کوتاه، نزديکي‌هاي فريدن اصفهان، بهانه‌گيري نسبت به خانواده ما را سر لوحه کار خود قرار داد؛ مثلا گفت: شما هشت نفر در رديف‌هاي اول اتوبوس نشسته‌ايد و بقيه معترضند در صورتي که هنوز مسافت سفر به 130 کيلومتر نرسيده بود و يا اين‌که در عراق تعداد اتاق‌هاي دوتخته کم است و من مجبورم شما را در دو اتاق چهارنفره جاي دهم و خلاصه بحث‌هايي که از همان ابتدا ضعف مديريت او را آشکار مي‌كرد.

در عراق، بخشنامه‌هايي که روي تابلوي اعلانات هتل نصب شده بود نشان مي‌داد که هزينه جابجايي زايرين حتي از هتل به حرم و بار آنها با گاري به عهده شرکت مجري عراقي است. اما مدير محترم مي‌گفت که اينها را بي‌خود نوشته‌اند… من با يکي دو نفر از زايرين، آخرين کساني بوديم که هتل الدهوي شارع شهداي شهر مقدس کربلا را به مقصد ايران ترک مي‌کرديم که مسئول پذيرش هتل گفت: مدير انعامي پرداخت نکرده است.

آقاي مدير در برگشت هم دست‌بردار نبود و مدام از من چهل هزار تومان طلب مي‌کرد و حواله ما را به سيدالشهدا مي‌كرد و زيارت ما را مقبول نمي‌شمرد. سرانجام در صبح روز آخر سفر پس از عبور از شهر بروجرد تعدادي از زايرين از مدير حسابرسي کردند اما او حاضر به پاسخگويي نبود تا اين‌که با خفت پولها را از او پس گرفتند و بعد هم که به ناداني او واقف شدند، دلشان به حالش سوخت و پيشنهاد کردند که به دلخواه هر نفر دو هزار تومان به او انعام بدهند تا خجالت او را جبران کنند.

حال پرسش اين است چگونه بايد جلوي اين سوءاستفاده‌ها که به نام مذهب و خون پاک شهدايي که براي آزادي، آسايش و اجراي عدالت جوامع بشري به دست استثمارگران و ستمگران بر زمين ريخته شده، گرفته شود؟ چرا مردمي به شدت فقير که با صداقت حاضرند در راه دين و مذهبشان و در راه شهيد بزرگوار کربلا از هيچ فداکاري دريغ نکنند، مورد سوء استفاده کساني قرار گيرند که ظاهرا ديندارترند و به گمانشان خدا چون آنها را بشتر از ديگران دوست دارد، در سال چندين بار توفيق زيارت به آنها مي‌دهد.

تقي طاوسي
استاديار دانشگاه سيستان وبلوچستان

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates