01.09.2008

سرمقاله تايمز درباره عواقب حمله به ايران: آمريکا به ايران حمله می کند؟

روز: اخيراً يک روزنامه انگليسی گزارش کرد آمريکا احتمالاً در آستانه ترتيب دادن يک حمله برق ‏آسا به ايران «به عنوان آخرين راه حل» است تا جلوی تلاش برای هسته ای شدن تهران را ‏بگيرد. مقدمات انجام گرفته در پنتاگون نيز تنها به شبيه سازی ها محدود نشده بلکه طرح ‏واقعی حمله آماده شده است. محتمل ترين استراتژی نيز شامل بمباران هوائی به کمک ‏هواپيماهای بلند پرواز ب-2 است که هر يک قابليت حمل تا ‏‎40,000‎‏ پوند تسليحات با دقت بالا ‏‏– از جمله جديدترين مواد منفجره ضد بتونی- را دارند. ‏
اگر واقعاً چنين طرحی ريخته شده باشد، این به معنای پايان تلاش های آمريکا-اروپا در ‏استفاده از اعطای امتيازات و اعمال تحريم های ايران برای چشم پوشی از برنامه هسته ای آن ‏کشور است. آيت الله خامنه ای رهبر ايران، بی اعتنا است. او سپاه پاسداران خود را قوياً ناظر ‏بر اقتصاد و مردم قرار داده و نفت را به بهای مناسبی می فروشد. مسأله آخر در مورد اين ‏‏«تدارکات» هم به امنيت اسرائيل مربوط می شود، که بيشترين آسيب را از حمايت ايران از ‏شبه نظاميان شيعه حزب الله ديده است. اين گروه توانست اعتبار ارتش اسرائيل را در جنگ ‏‏2006 خدشه دار کند، البته به همين اندازه هم برای لبنان گران تمام شد. ‏
آمريکا بايد بداند هرگونه ماجراجوئی در ايران از پشتيبانی سازمان ملل برخوردار نخواهد ‏بود. تلاش های آمریکا عليه رشد فزاينده نفوذ روسيه در همسايگی ايران نيز راه به جائی نمی ‏برد، زيرا اتحاديه اروپا پشتيبانی يکدستی از خود نشان نمی دهد. ترتيب دادن يک حمله، ايران ‏را غير هسته ای نمی کند، بلکه تنها توليد بمب را به تعويق می اندازد. از آن گذشته، سياست ‏آمريکا در تشويق هند ضمن معامله هسته ای غيرنظامی- که اکنون در مرحله مذاکرات متوقف ‏مانده- جنگ با ايران را که هنوز سالها تا توليد سلاح هسته ای فاصله دارد، تحت الشعاع قرار ‏داده است.‏
اگر تمهيدات پنتاگون تنها برای تشديد فشارها عليه ايران ترتيب داده شده باشد، کارآيی جندانی ‏نخواهد داشت زيرا ايران از زمينگير بودن آمريکا در عراق اطلاع دارد و رهائی از آنجا تنها ‏با همکاری ايران قابل انجام است. ايران کنترل جنوب عراق را در اختيار دارد. ضمناً آمريکا ‏در افغانستان نيز موفق نبوده است. اين درحالی است که ايران به تأمين تجهيزات برای برخی ‏گروه ها در آنجا مشغول است و روسيه نيز شروع به انجام اقداماتی در آنجا کرده تا آمريکا را ‏از حوزه نفوذ مسکو به بيرون براند. از سوی ديگر، تحريم های اعمال شده عليه ايران توانسته ‏نرخ تورم را به 37 درصد برساند و مردم آنچنان زندگی سختی را بگذرانند که با ماهيت يک ‏کشور غنی از نفت در تعارض قرار بگيرد. اما واضح است روحانيون ايران سرمايه زيادی ‏را صرف زيرساخت های جنگی می کنند تا آماده حمله آمريکا باشند. در عين حال، مردم ‏ايران به خاطر تهديدات تجاوز خارجی، انتقاد از دولت خود را به دست فراموشی سپرده اند. ‏
ايرانی ها اغلب گفته اند دست به انجام چه کاری خواهند زد، اما از آنجا که ايران کشوری ‏نيست که با مجامع بين المللی يا کشورهای دوست مشورت کند، در مورد واکنش آنها هيچ چيز ‏معلوم نيست. بنابراين، ايران نه تنها اسرائيل، بلکه اهداف آمريکائی در منطقه و کشورهای ‏پادشاهی خليج فارس را که درهرگونه حمله ای مشارکت داشته اند هدف موشک های خود ‏قرار خواهد داد. بااينحال، اين يک حمله کاملاً حساب شده است. حقيقت اين است که ايران با ‏قراردادن روسيه، چين و هند در طرف خود، و آگاهی از بازی های پيچيده برای ايجاد توازن، ‏خود را در حاشيه امن قرار داده است. روسيه درس خونينی را به متحد گرجی آمريکا داده ‏است و در وضعيتی نيست که آمريکا را در منطقه به حال خودش بگذارد. ضمناً آمريکا با ‏دراختيار داشتن 32 پايگاه نظامی در منطقه، خود را در تيررس موشک های برد کوتاه ايران ‏قرار داده است. اين اقدامات با جنگ های نامنظمی همراه خواهد بود که دولت تحت حمايت ‏آمريکا در عراق و افغانستان را متزلزل خواهد کرد، خروج نفت از منطقه را با مشکل مواجه ‏کرده و ماشه شليک موشک ها از سوی حزب الله لبنان و حماس در نوار غزه را به سوی ‏اسرائيل خواهد چکاند. ‏
اگر جريان نفت در خليج فارس متوقف شود، سود افزايش بهای آن به جيب ايران خواهد رفت. ‏عليرغم هزينه بالای جنگ، ايران ذخيره ارزی معادل 60 ميليارد دلار در اختيار دارد. ممکن ‏است آمريکا زير فشار زمان، از حسابگری در بازتاب های سياست منطقه ای خود غافل شود: ‏تلاش هايش برای مهار القاعده و دستگيری بن لادن همزمان با «ايجاد يک توده» در افغانستان ‏نقش بر آب خواهد شد و زرادخانه هسته ای پاکستان در معرض تهديد تروريست ها قرار ‏خواهد گرفت. ‏
می توان ايران را با اعمال فشار بر تنها منبع اقتصادی اش، يعنی ارزان کردن نفت، متوقف ‏کرد. هرگونه بحران در منطقه به بالا رفتن بهای نفت و افزوده شدن بر ذخيره ارزی ايران ‏منتهی می شود. درحاليکه دورنمائی از صلح بهای نفت را پائين می آورد. يکی از دلايل تهديد ‏ايران به بستن تنگه هرمز، افزايش بهای جهانی نفت است. رئيس جمهور ونزوئلا برای ابراز ‏همبستگی با ايران راهی اين کشور شده است، اما شايد بهتر بود به واشنگتن سفری می کرد تا ‏از بوش برای آوردن جنگ و مناقشه به خاورميانه، زياد شدن بهای نفت و ثروتمند شدن ‏ونزوئلا تشکر کند. اگر آمريکا حمله ای عليه ايران ترتيب دهد، درآمدهای بادآورده ديگری هم ‏در راه خواهد بود.‏

منبع: تايمز- 31 اوت ‏

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates