وقتی که شیخ و سید برای قدرت مچ پای همدیگر را میگیرند!
وبلاگ سید ابطحی: دوست خوب من آقای محمد قوچانی که انصافاً روزنامه نگاریست کمنظیر در مجلهی شهروندش، هفته گذشته مقالهای نوشته بود با عنوان “شیخ و سید”. روزنامه اعتماد ملی هم آن را چاپ کرده بود. ترجمهی فارسی آن مقاله این بود که چون شیخ که همان آقای کروبی است در سال ۷۶ برای کاندیداتوری آقای خاتمی تلاش کرده است، سید که همان آقای خاتمی باشد، باید این بار تلاش کند که آقای کروبی رئیس جمهور شود. بعد هم لیستی را گذاشته بود که در صورت آمدن سید یا شیخ هیچ کدامشان پستی نخواهند گرفت؛ و لیستی را هم ارائه کرده بود که در صورت موفقیت هر یک از این دو، پست دولتی خواهند گرفت. مقاله را که خواندم در مورد این نحوه تحلیل آقای قوچانی خیلی جا خوردم که چه طوری از این پنجره به ریاست جمهوری نگاه کرده است. به شوخی برایش sms زدم که حالا که پست تقسیم میکنید چرا پس من را در هیچکدام از این لیستها قرار ندادی؟ از شوخی گذشته این که انتخابات ریاست جمهوری به خصوص در این دوره پراهمیت را با معیار این بده بستانهای شخصی تحلیل شود و به نقش مردم، مسائل بینالمللی و یا حتی برنامههای سید و شیخ و یا راههای مقابله با جریان اصلی اقتدارگرا که همه منافذ و منابع قدرت سیاسی و تبلیغی را در اختیار دارند اشاره نکردن تعجب برانگیز بود ؛ و مهمتر از همه اینکه قوچانی از سلامت انتخابات و راههای تضمین آن هم حرفی نزده و فقط از سید خواسته جبران زحمات آقای کروبی را بنماید. این استدلال بیش از آن که کمک به آقای کروبی باشد، توهین به شیخ بزرگوار اصلاحات است. چون آقای قوچانی میتوانست نکات مثبتی که کروبی در ریاست جمهوری دارد – بی آن که با خاتمی مقایسه شود – را لیست کند و دلایل خود را شرح دهد که هم به نفع شیخ بوده و هم سید را در برابر شیخ معرفی نمیکرد. مقوله شخصیت سید و شیخ دو مقولهی کاملاً متفاوت است که مخالفان اصلاحات علاقهمندند آن دو را روبهروی یکدیگر معرفی کنند . کسانی در روزنامه ی اعتماد ملی و یا نزذیکان ایشان هم به گمان اینکه رویاروئی خاتمی ُ کروبی به نفع آقای کروبی است آتش بیار این معرکه می شوند. در حالی که نظر شیخ بر این نیست. البته آقای قوچانی هم علاقهمند نیست که جزء آنان باشد. قوچانی نحلیلگر بوده و تحلیلش را نوشته؛ من هم به خاطر دوستی نقدم را نوشتم. مخلص آقای کروبی و محمد آقای قوچانی هم هستم.
پیام برای این مطلب مسدود شده.