22.09.2008

یک آگهی که فاطی رجبی را متعجب کرد!

عصرایران: يقيناً از نگاه اين فقيه عزيز، «انجام عمل حرام دست‌دادن محمد خاتمي با زنان» و «اعلان افتخارآميز قضا شدن نماز صبح» و «سفرهاي شوم به آمريكا و انگليس و…»توسط وي، به تنهايي كافي است تا «دوري و برائت از وي» يك اصل شود.
عصر ایران – فاطمه رجبی در آخرین یادداشت خود از سید احمد خاتمی (خطیب جمعه موقت تهران) انتقاد کرد که چرا در کنار سید محمد خاتمی(رئیس جمهورپیشین ایران) حاضر شده است در حرم امام (ره) سخنرانی کند!

این تحلیل(!) را بخوانید:

آگهي برنامه‌هاي شب‌هاي قدر حرم امام خميني رضوان الله تعالي عليه، در روزنامه‌ها منتشر شد. نكته‌اي شگفت‌آور در آن جلب نظر مي‌كند. جلب نظري منفي!

حضور آيت‌الله سيد احمد خاتمي در كنار محمد خاتمي!!

1. متأسفانه سال‌هاست حرم مطهر امام خميني رضوان الله تعالي عليه، به صورت پايگاه سياسي براي اصلاح‌طلبان برانداز و دين‌ستيز و چهره‌هاي همسو با آنان درآمده است. پايگاهي تبليغي كه در «منابر» دنبال مي‌شود، و در انتخاباتي كه علاوه بر منابر و تريبون‌ها با شركت چهره‌هاي مسأله‌دار و پوشش صدا و سيما، به هدف مي‌انديشد. اين امر را مردم به خوبي مي‌فهمند.

2. حضور افرادي چون «ناطق نوري» يا «حسن روحاني» و شايد «هاشمي رفسنجاني» نه تنها مايه شگفتي نيست، بلكه طبيعي هم به نظر مي‌رسد. زيرا اين افراد چهره‌هايي هستند سياسي، زماني «رقيب در كسب قدرتند» مانند انتخابات رياست جمهوري 76، زماني «يك‌دل و يك‌جهت در نگهداشت قدرت شريك و سهيمند» مثل 8 سال حاكميت اصلاح‌طلبي برانداز، و وقت ديگر «در تلاش براي وحدت و ائتلاف به منظور بازگرداندن قدرت كاهش يافته‌اند» مثل همين زمان!

3. اما شركت روحاني عالي‌مقامي چون آيت‌الله سيداحمد خاتمي، كه علاوه بر داشتن جايگاه و پايگاه حقيقي حوزوي، امامت جمعه تهران را نيز عهده دارند و عضو جامعه محترم مدرسين مي‌باشند، قابل تأمل است. راستي تاكنون چند نفر در مقام و جايگاه فقهي و ولايتمداري ايشان به اين مراسم دعوت شده، يا دعوت را پذيرفته‌اند؟

دو مسأله نيازمند توضيح است:

الف- حضور سالانه مقام معظم رهبري در حرم امام خميني – كه سلام خدا بر او باد – امري مستثني و ويژه است، مثل وجود و جايگاه رفيع شخص ايشان! در واقع همه جاي ايران، جايگاه و پايگاه ولايت است و بدون ايشان، نظام اسلامي معنا ندارد. بديهي است حرم مطهر امام خميني نيز يكي از اين جايگاه‌ها و پايگاه‌ها مي‌باشد. بگذريم از اين كه سوء استفاده سياسي، آن هم براي تفكر انديشه براندازانه و دين‌ستيز اصلاح‌طلبي از حرم امام خميني جفايي بزرگ به امام عزيز است، مانند هم جفاهايي كه «به نام» ايشان يا با «وابستگي به ايشان» در جهت «قدرت‌طلبي» انجام مي‌گيرد.

ب- آيت‌الله سيداحمد خاتمي، با مشاهده روند گذشته، و با دانايي سياسي و ديني، چگونه حاضر به پذيرش دعوت و شركت در مراسمي گرديده‌اند كه «محمد خاتمي» سخنران يك شب، و ايشان سخنران شب ديگر باشند؟
يقيناً از نگاه اين فقيه عزيز، «انجام عمل حرام دست‌دادن محمد خاتمي با زنان» و «اعلان افتخارآميز قضا شدن نماز صبح» و «سفرهاي شوم به آمريكا و انگليس و…» و «افاضات دين‌ستيز نسبت به مباني اسلامي و قرآني» توسط وي، به تنهايي كافي است تا «دوري و برائت از وي و مروجان و حاميان و مبلغان او و انديشه فرهنگ‌سوز اصلاح‌طلبي» يك اصل شود. اين نكته گذشته از 8 سال حاكميت سياه و شوم اصلاح‌طلبي است كه بيداد آن تا جاسوسي هسته‌اي پيش رفت.

آيا خداي ناكرده آيت‌الله سيداحمد خاتمي بر آن هستند تأييدكننده اين جريان برانداز و مطرود سياسي با هدف حاكميت مجدد سكولاريسم باشند. قطعاً پاسخ منفي است و خدا نياورد روزي كه چنين نقشه‌اي محقق شود.

اما به هر حال پرسش اساسي آن است كه: آيت‌الله سيداحمد خاتمي، فقيه معزز، چرا؟!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates