محسن رضايي در سيما: طرفداران اسرائيل ميخواستند «بازتاب» را ببندند، اما …
خُسن آقا: محسن رضایی دست اندرکاران سیستم فیلترینگ ایران را مامورین اسرائیل خواند.
بازتاب: محسن رضايي با اشاره به ضربات سنگين وارد شده از سوي سايت «بازتاب» به دشمنان مردم ايران گفت: پس از آنكه «بازتاب» به عنوان نخستين رسانه اعتراف دو سرباز اسرائيلي درباره برنامه از پيش طراحيشده حمله اسرائيل به لبنان را افشا كرد، بلافاصله طرفداران اسرائيل در آمريكا شكايت كردند كه اين سايت بايد بسته شود و هاستينگش را بايد ببندند تا كار اين رسانه پايان پيدا كند. حالا در آن مقطع بسته نشد، ظاهرا اينجا اقداماتي انجام شده است.
وي اين سخنان را در پاسخ به سؤال مجري برنامه صبحگاهي «مردم ايران سلام» گفت.
شهيديفر، مجري و كارگردان اين برنامه، در واكنش به رضايي كه آزادي و دمكراسي را از دستاوردهاي انقلاب اسلامي دانست، گفت: شايد همين الان وقتي شما ميفرماييد آزادي و دمكراسي در ايران هست، بگويند آقاي محسن رضايي كه دارد اين حرفها را ميزند، همين چند روز پيش، سايت بازتابش بسته شده، سايت آقاي دكتر محسن رضايي، نه يك آدم دگرانديش نه يك آدم بيرون نظام! اين را چگونه تحليل ميكنيد؟
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس در پاسخ اظهار داشت: اولا سايت متعلق به جمعي از دوستاني است كه با من رابطه دارند. منتها يك رابطه فكري با من دارند بعد هم خدمات شايستهاي به كشور كردهاند و بسياري از دشمنان ملت ايران ميدانند كه اين سايت چه ضربات سنگيني به آنها وارد كرده. مثلا در برخي از حوادثي كه اتفاق افتاده، از لبنان گرفته تا عراق، اين سايت اقدامات فوقالعادهاي كرده است، به طوري كه الان سازمان جاسوسي اسرائيل چند پرونده در دادگاههاي آمريكا عليه اين سايت باز كرده است.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخش ديگري از اين مصاحبه گفت: نميشود دولتمردان ما اجازه ندهند از سوي رسانههاي رسمي و قانوني و رسانههايي كه دلشان براي اين كشور ميسوزد، مورد نقد قرار بگيرند. چون اگر صداوسيما نتواند نقد كند و رسانه ملي نتواند دولتمردان را نقد كند، نتيجهاش اين خواهد شد كه مردم براي كسب اطلاعات ناچارند بروند جاهاي ديگر.
چه اشكالي دارد ما خودمان، ضعفهاي خودمان را بگوييم؟ اصلا چه اشكالي دارد وقتي اشتباهي ميكنيم، به مردم بگوييم اشتباه كرديم؟ اصلا كسي كه جرأت اعتراف به اشتباه را ندارد، صلاحيت اداره قسمتهايي از كشور را هم ندارد. ما هرچه صادقانهتر و شفافتر با مردم صحبت كنيم، نه تنها نشاندهنده احترام و تواضع ما به مردم است، بلكه چنين كاري باعث يك انسجام پولادين و آهينن در كشور ميشود تا هيچ كس نتواند صدمهاي به اين كشور وارد كند.
متن پياده شده بخشي از اين گفتوگو به همراه فايل صوتي آن در ادامه قرار دارد.
مجري: درباره آزادي و دمكراسي كه شما اشاره فرموديد، ميدانيد كه حرف و حديثهايي در خارج از كشور هست. مثلا راديوهاي بيگانه يا روشنفكراني كه شما به آنان اشاره كرديد، شايد همين الان وقتي شما ميفرماييد آزادي و دمكراسي در ايران هست، بگويند آقاي محسن رضايي كه دارد اين حرفها را ميزند، همين چند روز پيش سايت بازتابش بسته شده، سايت آقاي دكتر محسن رضايي، نه يك آدم دگرانديش، نهيك آدم بيرون نظام! اين را چگونه تحليل ميكنيد؟ هنوز هم كه سايتتان بسته است؟!
رضايي: اولا سايت متعلق به جمعي از دوستاني است كه با من رابطه دارند. منتها يك رابطه فكري با من دارند بعد هم خدمات شايستهاي به كشور كردهاند و بسياري از دشمنان ملت ايران، ميدانند كه اين سايت چه ضربات سنگيني به آنها وارد كرده. مثلا در برخي از حوادثي كه اتفاق افتاده، از لبنان گرفته تا عراق، اين سايت اقدامات فوقالعادهاي كرده است، به طوري كه الان سازمان جاسوسي اسرائيل چند پرونده در دادگاههاي آمريكا عليه اين سايت باز كرده است. در حادثه لبنان، آن دو نفر اسير اسرائيلي كه اعتراف كرده بودند ما از قبل طرح حمله به لبنان را داشتيم و تمرين كرده بوديم و براي حمله به لبنان مانور انجام داده بوديم، سايت «بازتاب» نخستين رسانهاي بود كه اين را افشا كرد. بلافاصله طرفداران اسرائيل در آمريكا شكايت كردند كه اين سايت بايد بسته شود و هاستينگش را بايد ببندند تا كار اين رسانه پايان پيدا كند. حالا در آن مقطع بسته نشد، ظاهرا اينجا اقداماتي انجام شده است. البته من كاري به اين بحث ندارم، ولي اصولا مردم نياز به يك اطلاعرساني شفاف و دقيق دارند.
مجري: الان نيست؟
رضايي: الان خب نسبت به قبل از انقلاب تفاوت اساسي كرده، ولي نسبت به آرمانهاي انقلاب اسلامي، ما فاصله داريم.
مجري: چرا؟ چه نگرانيهايي هست؟
رضايي: به نظر من، ما دو تا مشكل داريم. يكي در بحث رسانههاست. رسانهها معمولا حزبي ميشوند و از رسالت رسانهاي خارج ميشوند. ما ضعفي در رسانههاي كشور داريم كه رسانه بايستي از ارگان حزب جدا شود و كار رسانهاي خود را انجام دهد.
مجري: حزب چطور پيام خود را منعكس كند؟
رضايي: حزب هم بايد رسانه داشته باشد با تابلو خودش و بگويد اين ارگان من است. اين اشكال در بخش رسانهها باعث ميشود اخبار جهتدار به مردم داده شود. وقتي كه يك رسانه گرايش حزبي پيدا كند، ديگر نميتواند از پايگاه منافع ملي و از پايگاه مردم حركت كند. هميشه يك مقدار علتش هست.
البته يك مقدار هم دولتمردان هم بايد تحملشان بالا رود. نميشود دولتمردان ما اجازه ندهند از سوي رسانههاي رسمي و قانوني و رسانههايي كه دلشان براي اين كشور ميسوزد، مورد نقد قرار بگيرند. چون اگر صداوسيما نتواند نقد كند و رسانه ملي نتواند دولتمردان را نقد كند، نتيجهاش اين خواهد شد كه مردم براي كسب اطلاعات ناچارند بروند جاهاي ديگر.
چه اشكالي دارد ما خودمان، ضعفهاي خودمان را بگوييم؟ اصلا چه اشكالي دارد وقتي اشتباهي ميكنيم، به مردم بگوييم اشتباه كرديم؟ اصلا كسي كه جرأت اعتراف به اشتباه را ندارد، صلاحيت اداره قسمتهايي از كشور را هم ندارد. براي اينكه مردم امينترين پايگاه ما هستند و ما هرچه صادقانهتر و شفافتر با مردم صحبت كنيم، خودمان اشتباه خودمان را به مردم بگوييم، اين نه تنها نشاندهنده احترام و تواضع ما به مردم است، بلكه نشاندهنده اين است كه ما مردم را سهيم در اداره كشور ميدانيم و آنها را متولي و صاحبان اصلي اداره كشور ميدانيم چنين كاري باعث يك انسجام پولادين و آهينن در كشور ميشود تا هيچ كس نتواند صدمهاي به اين كشور وارد كند.
مجري: ولي به نظرم خيليها با شما موافق نيستند. ببينيد آقاي دكتر، شما در مجمع تشخيص مصلحتي مينشينيد كه بسياري از امراي اين كشور، بسياري از رؤساي سه قوه، خود آقاي هاشمي به عنوان يك فرد همچنان بانفوذ آنجا هستند و بسياري ديگر از عقلاي قوم آنجايند و با آنها ارتباط داريد و سلام عليك و حال و احوال ميكنيد.
شايد برخي از همانها اينجوري فكر نميكنند و استدلالهايي دارند كه شما هم استدالهاي آنها را ميدانيد كه نه، اين خبر فعلا نبايد گفته شود. در اين مورد حرفي نزنيم، مردم را نبايد به اين سمت ببريم و اين امكان يك پوشش خوب را براي ما رسانهايها از بين ميبرد. ببينيد همين ذهني كه باعث ميشود اين سايت بسته شود، از كجا ميآيد؟ چه ذهنيتي به نام دين، به نام انقلاب، به نام ايران خودش را موظف ميداند كه جلوي اين انحراف را بگيرد؟ خودش را در تقابل با شما كه نميداند و با سايت «بازتاب» يا هر روزنامه يا شخص ديگري چه تفكري باعث اين فضا ميشود و چرا مشكل حل نميشود؟
رضايي: به نظر من يكي اينكه بعضيها نگاهشان به حكومت همچنان يك نگاه قبل از انقلاب است.
مجري: يعني ارباب و رعيتي؟
رضايي: نه، جدايي از مردم يا مردم جدا از حكومت. هنوز در جامعه ما بخشي از مردم هستند كه به دليل آن ضربات تاريخي كه به فرهنگ و ذهنشان وارد شده، با اينكه خودشان دولت را انتخاب ميكنند، دو ماه پس از انتخاب دولت، شروع ميكنند به نقد كردن دولت. نه نقدي كه بيانگر اصلاح باشد، نقدي كه انگار اصلا او نبوده كه اين دولت را انتخاب كرده است. اين در ديدگاهها مؤثر است. من فكر ميكنم به مرور بايد اين فرهنگ را هم در مردم و هم دولتمردان به وجود آوريم كه اصلا هيچ نوع فاصلهاي بين مردم و حكومت احساس نشود. يعني حكومتيها احساس كنند مردم متوليان آنها هستند و مردم هم احساس كنند كه حكومتيها نمايندگان آنان و سرپرستان آنها هستند. اگر اين رابطه متقابل ذهني به وجود بيايد، ديگر اينجا چيزي پرده پوشي نخواهد شد و مسائل به مردم منتقل ميشود مردم هم مستقيما حرفشان را به دولت ميزنند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.