هم دستور زدن داريم، هم دستور بردن، پليس باز هم به مراسم معلمان حمله کرد
روز: ”هم دستور زدن داريم و هم دستور بردن”. اين تمام حرفي است كه ماموران لباس شخصي بي سيم به دستي كه علي اكبر باغاني را كشان كشان به همراه بهشتي لنگردوي به گوشه اي مي بردند تا “توجيه” شان كنند بر زبان مي راندند. به اين ترتيب، مراسمي كه قرار بود با يك هفته تاخير، با هدف فروكش كردن حساسيت ها به مناسبت روز جهاني معلم در تهران برگزار شود، با دخالت مجدد نيروهاي امنيتي ناکام ماند.
ماموران لباس شخصي و نيروهاي ضد شورش پليس، باتوم و سپر به دست، نه براي فرونشاندن يك شورش، بلكه براي پراكندن عده اي آمده بودند كه قصد داشتند مراسم تقدير از چند پيشكسوت فرهنگي را در خانه سازمانهاي غير دولتي در نبش خيابان نجات الهي و ورشو برگزار كنند.
اين محل كه در اختيار شهرداري تهران است، پس از رايزني بسيار زياد معلمان و تشكل هاي صنفي فرهنگيان با شهرداري تهران در اختيار آنان گذاشته شده بود تا مراسم بزرگداشت خود و تقدير از چند معلم نمونه را در آن برگزار كنند؛ مشروط بر آنكه نام هيچ تشكل صنفي و سياسي در آن آورده نشود و سخنراني ها به هيچ عنوان سياسي و صنفي و اعتراضي نباشد. محمد علي نجفي، عضو اصلاح طلب شوراي شهرتهران و وزير اسبق آموزش و پرورش يکي از کساني بود که قرار بود در اين مراسم سخنراني كند. همچنين، براي قاليباف شهردار تهران نيز وقت سخنراني در نظر گرفته شده بود و از اين رو بود كه براي مدعوين، دعوتنامه اي بدون اشاره به هيچ تشكلي ارسال شد، در حالي كه طبق دعوتنامه، يكي از ميزبانان مراسم شهرداري تهران بود.
اما با اين وجود تمامي اين تمهيدات، از برگزاري چنين مراسمي جلوگيري بعمل آمد.
اطلاعات: تجمع نبايد برگزار شود
مراسم قراربود ساعت 13 ظهر پنج شنبه برگزار شود، اما به گفته منابع آگاه، يك ساعت قبل از آن با محمود بهشتي لنگردوي تماس گرفته مي شود. تماس گيرنده خود را از وزارت اطلاعات معرفي مي كند و مي گويد مراسم نبايد برگزار شود. اما بهشتي لنگرودي، از اعضاي كانون صنفي معلمان، زير بار نمي رود.
چند ساعت مانده به آغاز مراسم، فرمانده كلانتري منطقه، علي اكبر باغاني از ديگر اعضاي كانون صنفي معلمان را مي يابد و به او اعلام مي كند كه مراسم نبايد برگزار شود، چون مجوز آن ساعت 11 صبح باطل شده است. باغاني تعجب مي كند. لنگرودي مي گويد ما مراسم را برگزار مي كنيم. البته دستور جلسه، ” شعر خواني” و ”موسيقي” به مناسبت بزرگداشت “روز جهاني معلم” بود .
اين در حالي بود که در گوشه و كنار پارك جلوي اين تالار، به سبك همه مراسم چند سال اخير كساني بودند كه از هرکس که به اين جشن مي آمد فيلم برداري مي کردند. در حالي که پارک در محاصره لباس شخصي ها بود، نيروهاي ويژه، از ضلع شمالي وارد پارک شدند رفتارو گفتارشان تحقيرآميز بود. در بدو ورود، يکي دوجوان بي خبر از ماجرا را به کتک گرفتند.
همه هنوز ايستاده بودند. هنوز البته هيچ باتومي به معلمان اصابت نكرده بود. سپس، نيروهاي امنيتي و انتظامي شروع به متفرق نمودن معلمان با روش هاي مرسوم در “طرح امنيت اجتماعي” كردند.
كل معلمان كه اندكي از آنان قبلا از سالن مراسمي كه هنوز شروع نشده بود بيرون آمده بودند، با عكس العمل غير منتظره نيروهاي امنيتي، وارد فضاي سبز جلوي ساختمان شدند .
حمله نيروهاي امنيتي به مراسم
نيروهاي امنيتي اعلام كردند تجمع بيش از يك نفر ممنوع است. سپس، پليس ضد شورش وارد عمل شد و براي تخليه پارك به معلمان و ساير افراد حاضر 3 دقيقه مهلت داد. پس از اين ضرب الاجل، نيروهاي واكنش سريع با حركات ويژه و با كوبيدن باتوم به سپرهايي كه در دست داشتند و ايجاد صداي وحشت آميز وارد عمل شده و شروع به ضرب و شتم شديد مردم و معلمان حاضر در آن جا نمودند.
علي پور سليمان مي گويد: “صحنه هايي كه در اين مكان توسط نيروهاي امنيتي و انتظامي خلق شد بديع و در نوع خود كم نظير بود ”.
صداي آژير كل فضا را گرفته بود و خيابان هاي اطراف از نيروهاي امنيتي و پليس ضد شورش موج مي زد. بيشتر نيروها، لباس شخصي ها بودند. آنها تا شعاع حدودا يكصد متري را در چهار راه مقابل تالار، در خيابان شاداب، خيابان نجات الهي و و خيابان رشو پوشانده بودند. مردم عادي را زود متفرق مي كردند تا فقط معلمين باقي بمانند.
حدود نيم ساعت داد و فرياد و صداي باتوم ادامه يافت و شايع شد برخي معلمين – از جمله باغاني و بهشتي – را گرفته اند. اما معلمان قصد دور شدن از محل را نداشتند و شعار مي دادند: “دوستانمان را آزاد كنيد” و “نيروي انتظامي خجالت، خجالت”.
در اين اثنا خبر رسيد كه هيچ معلمي بازداشت نشده و دستگيرشدگان، در واقع به كناري كشيده شده بودند تا به آنها بگويند ما براي هر كاري دستور داريم، هم براي زدن و هم براي بردن. معلمان كه بار اولشان نبود كه زده يا برده مي شدند فهميدند معناي اين سخن چيست، اما همچنان ماندند.
در الين هنگام ماموري لباس شخصي كه قد كوتاهي داشت مقوايي در دست به سمت در ورودي تالار رفت. روي انگشت پاهايش بلند شد و مقوا را روي در چسباند: “به علت ترکيدگي لوله ها تمام برنامه هاي امروز اين سالن ملغي اعلام مي شود”.
اما معلمان خواستار آن بودند كه مراسم در همين فضاي سبز برگزار شود.
به گفته يكي از فعالان صنفي معلمان، در صورت به هم نخوردن مراسم “قرار بود يک برنامه ي جشن شامل ارائه ي مقالات مناسب با بزرگداشت روز جهاني معلم و تقدير و تشکر از تعدادي از موسپيدان اين عرصه در کشور باشد . تعدادي شاهنامه ي فردوسي و تقدير نامه آماده شده بود براي هديه دادن .بصورت نمادين قرار بود يک دانش آموز نيز در اين مراسم سپاسنامه اي را قرائت کند . چند پاور پوينت با عکس کارت هاي الکترونيکي روز جهاني معلم و موسيقي آماده شده بود و مسابقه اي با سوالاتي که از روز جهاني معلم طراحي شده بود آماده ي برگزاري گرديد . سرودي آماده شده بود واز آقاي خانعلي برادر شهيد خانعلي و آقاي فرد از فعالين معلمين حوادث 1320 دعوت شده بود تا از ايشان نيز تقدير گردد . قرار بود آقاي قاليباف در جلسه حضور پيدا کند و 10 دقيقه حرف بزند . بهشتي نيز در پايان صحبت هايي در باب روز جهاني داشته باشد و آقاي نجفي وزير پيشين که روز جهاني معلم در زمان وزارت او تاييد شده بود و همينطور آقاي حاج بابايي رئيس کميسيون فرهنگيان مجلس هم دعوت شده بودند که به خاطر اينکه پنج شنبه شهرستان حضور داشتند عذر خواستند و وعده ي جلسه ي بعد را دادند”.
اما برهم زنندگان اعلام مي كنند که برنامه را به هر قيمتي متوقف مي کنند . مدعوين ناراحت بودند؛ براي جشني دعوت شده بودند، آمده بودند تا روزشان را جشن بگيرند ولي آنها را به داخل ساختمان هم راه نمي دادند.
حلقه پليس ضد شورش و نيروهاي لباس شخصي ذره ذره تنگ تر مي شود . در ضلع شرقي که مرز پارک و خيابان است انبوهي از نيروهاي انتظامي جمع شده بودند وهر لحظه بر تعدادشان افزوده مي شود. جمع كه به اين نتيجه رسيده بود که جشن را در پارک برگزار کند به دنبال قاري قرآن است . ماموران از ادامه مراسم جلوگيري مي کنند . يکي از معلمان مي گويد مي خواهيم قرآن بخوانيم جرم است؟ ماموري دست او را مي گيرد و تهديد مي كند كه بازداشتت مي كنم. محمود بهشتي لنگرودي با قاطعيت برنامه را اعلام مي کند. به ماموران مي گويد ما قرآن مي خوانيم و مختصرا همين جا از همکاران تقدير مي کنيم. يکي از معلمان ها مي رود شاهنامه ها را بياورد. به ناگاه گروهي با لباس پليس ضد شورش و باتوم به دست تهاجم مي کنند. به طرف معلمان مي آيند و آنها را دوره مي کنند و به بيرون پارك مي فرستند.
ساعت 13 شده است و پارك تقريبا خلوت است. ماموران به نتيجه اي كه مي خواستند رسيده اند.
گفته مي شود چند نفر دستگير شده اند. از جمله فلاحي، باغاني، بهشتي لنگرودي و.. گويا همه آنها به سرعت آزاد شده اند، اما لوازمي همچون موبايل تعدادي از معلمان توقيف شده است.
پیام برای این مطلب مسدود شده.