نامهای به مولوی احمد نارویی
وبلاگ بلوچ: مولوی جان سلامعلیکم. البته برای من در آوردهاند که همیشه میگویم درود عرض میکنم ولی خب میبینید که مشکلی هم با سلام عرض کردن ندارم. چند روز قبل نامهای به عشا مومنی نوشتم که بسیار مورد استقبال واقع شد، گفتم یک نامه هم برای شما بنویسم شاید شما هم که سه ماه گم و گور شدهاید مورد توجه قرار بگیرید. ماه رمضان در زندان اسلامی خوش گذشت؟ عید فطر بر شما مبارک شد؟ مولوی جان حتم دارم شما نظام را بر ضد انقلابهایی چون من ترجیح میدهید. این را هم میدانم شما مثل من برانداز نیستید فقط کمی به برادران هم دین خود انتقاد داشتید. اما دیدید که برادران هم دین شما فعلاً سه ماه است که زن و بچه شما را بیخبر گذاشتهاند. من میدانم که اگر در مقابل گم و گور شدن و جنازه پیدا شدن خیلی از روحانیون دیگر بلوچستان شما کوچکترین حرفی زده بودید تا حالا زنده نبودید. این دستگیری برای پارهای از توضیحات احتمالن در صدر اسلام هم بوده است. مولوی جان من مصاحبه شما را با رادیو زمانه هم خواندم هم شنیدم. متأسفانه باید بگویم که اشهد شما خواندنی و قهوه شما خوردنی است. شما میدانید که ضربالمثل بلوچی: فلانی شلوار ما را متر کرده یعنی توان ما را سنجیده. این نظام شلوار همه را متر کرده و توان همه را سنجیده. میداند بلوچ و سنی و مولوی و فارس و شیعه و آیتالله بکشد یا لائیک و زرتشتی و بهایی و مسیحی، آب از آب تکان نمیخورد. مولوی جان با این روشنفکران که نمیشود از این حرفها زد به تو میگویم من فکر میکنم ما ایرانیها طلسم شدهایم جادویمان کردهاند. مبادا به کسی بگویی آبرویم میرود.
پیام برای این مطلب مسدود شده.