03.11.2008

نامه بی‌سابقه نماینده شهرضا خطاب به معاون احمدی‌نژاد

شهاب نیوز: در پی انتشار نامه تند محمدرضا رحیمی معاون پارلمانی رئیس‌جمهور به «عوض حیدر پور» نماینده شهرضا [اینجا] و تکذیب تمام اظهارات نمایندگان درباره آن چه که «کلاهبرداری سیاسی» و «تقلب» مدیرکل دفتر دولت در مجلس خوانده می‌شود؛ نماینده شهرضا نیز امروز یک‌شنبه نامه سرگشاده‌ بی‌سابقه‌ای را منتشر کرد.

به گزارش خبرنگار شهاب‌نیوز، نامه به شدت تند آقای عوض حیدرپور نماینده شهرضا در پاسخ به نامه آقای رحیمی در حالی منتشر شده که وی روز جمعه نیز به صورت شفاهی اما مبسوط، پاسخ تندی به رحیمی داده بود. این نامه همچنین در شرایطی منتشر می‌شود که علی لاریجانی امروز یک‌شنبه آقای عباسی مدیرکل دفتر دولت در مجلس را اخراج کرد و مهر تاییدی بر اظهارات نمایندگان درباره اقدام وی گذاشت.

متن کامل نامه بی‌سابقه نماینده شهرضا به آقای رحیمی بدون هیچ‌گونه شرح، تفسیر یا تایید و تکذیبی منتشر می‌شود. با این توضیح که بدانید آقای حیدرپور، پس از آقایان حسینیان، زارعی و رسایی چهارمین نماینده حامی دولت در مجلس است که مواضعی به شدت تندتر از اظهارات منتقدان علیه مسئولان ارشد دولت احمدی‌نژاد اتخاذ می‌کند.

جناب آقای محمدرضا رحیمی
معاون پارلمانی و حقوقی ریاست جمهوری
نامه شما به اینجانب را كه هنوز به دست من نرسیده است و غروب جمعه 11/8/1387 در ساعت 35/18 روی خروجی خبرگزاری ایرنا قرار داده اید خواندم، خیلی عجیب است كه معاون حقوقی و امور مجلس حرفهای كذب و دروغ را بنویسد و بعدا تحلیل كند و سر آخر نتیجه گیری نماید. امیدوارم رئیس جمهور محترم همه آنچه تا حالا گفته شده و نوشته شده را بخواند و با یك تصمیم سازی صحیح چاره جویی نماید.

اول سوالی دارم كه حتما جواب بدهید: چرا شما كه دكترا دارید، در پای نامه ننوشته‌اید دكتر محمد رضا رحیمی؟ و سپس:

1 – قسمتی از بند اول نامه شما صحیح است و از كمك معاونت اجرایی رئیس جمهور برای مساجد حوزه انتخابی سپاسگذارم ولی مطلع باشید چك آنرا من روز چهارشنبه 8/8/1387 ساعت 11 تحویل نگرفتم. ساعت 11تا 12 روز چهارشنبه اینجانب و آقای حجت الاسلام رسایی دكتر زارعی و آقای ابطحی در دفتر هیئت دولت روی اشتباه بزرگ یاران شما بحث می‌كردیم. بدانید چك را روز سه شنبه كه من رسید چك را می‌دادم دو برگه روی هم بعنوان رسید بود. اولی را كه من امضا كردم آقای عباسی گفت نسخه دوم رسید را هم امضا كنید و وقتی من امضا میكردم متوجه شدم كه فرم اعلام انصراف است.

بگذارید اقرار كنم اتفاقا امضا كردم كه حالا به این نتیجه‌ای كه به آن رسیده‌ام، برسم. فكر می‌كردم یاران شما در دفتر دولت دروغ نمی‌گویند، فكر كلاه سر نمایندگان گذاشتن در سر ندارند. نامه را امضا كردم به صحن علنی مجلس (سه شنبه بعد از ظهر) رفتم. باورم نمی‌شد اینقدر نمایندگان را هالو می‌پندارید! 5 دقیقه بعد مجددا به دفتر دولت برگشتم و به آقای عباسی گفتم: آقای عباسی برگه دوم را كه گفتید نسخه دوم رسید چك است و فرم انصراف استیضاح بود به من بدهید. با رنگ پریده و چشم گریان گفت: آقای دكتر حیدر پور مرا ببخش مرا حلال كن، به روح برادر شهیدت مرا ببخش. اینها را كه گفت به او گفتم می‌خواستم بروم و در صحن داد بزنم كه این مجلسی‌ها بیائید ببینید چگونه دفتر دولت می‌خواهد سر نمایندگان كلاه بگذارد ولی با این همه پریدگی تو كه می‌گویی جانبازی و ضعیفی، از این حق می‌گذرم و تو را می‌بخشم.

در همین حال آقای عباسی كاغذ را دو نیمه كرد و من از او گرفتم و كاغذ در دست من محفوظ است. ساعت 10/15 روز سه شنبه من نامه را از او گرفتم و بسرعت راهی جلسه ای در دولت شدم كه اتفاقا در دفتر شما بود. یادتان هم هست در حضور آقای سید احمد آوایی نماینده محترم دزفول خیلی حرف زدید. خیلی به نمایندگان لطف كردید!؟ و من فقط به شما گفتم هر جور هست آقای كردان را وادار به استعفا نمایند. امیدوارم حرفهایی كه در آن جلسه زده شده یادتان باشد.

3- بعد از صغری و كبرایی كه در بند دوم نوشته اید، گفته‌اید آقای حجت الاسلام مسعود پور معاون حقوقی مجلس شاهد و ناظر برگه انصراف شما بوده است. حیف از یك روحانی سید و جلیلی القدر كه دروغ بگوید. بعد از اینكه من به دفتر دولت آمدم و قدری آنجا بودم، حین امضا كردن رسید، ایشان به دفتر آمد. من از قبل با ایشان دوستی داشته ام وقتی روی مبل ضلع غربی دفتر نشست از من خواست نزد او بنشینم. نشستم، گفت كه آقا نمی‌خواهید از استیضاح انصراف بدهید؟ به او گفتم با عرض معذرت این تقاضای تو از تقاضای (عمل …) برای من بدتر است. هیهات هیهات من الذله و با خوردن چای كه برای من ریخت خداحافظی كردم و از او جدا شدم. چنانچه حرفی بیش از این در دفتر بین ما رد و بدل شده و ایشان ادعا كرده دروغ است و كذب محض. باور ندارم و نمی‌توانم باور كنم او كه یك روحانی از سلسله جلیله سادات است چنین ادعایی كرده باشد و بكند و اگر كرده است حتما دروغ است و چنین كسی با فرض این قضیه نمی تواند و حق ندارد نماینده دولت در مجلس باشد. آدم دروغگو صلاح نیست رابطه دولت و مجلس باشد.

4- در بند سوم نوشته اید پس از افشای انصراف شما از استیضاح و اطلاع تعدادی از نمایندگان مجلس، تحت تاثیر اعتراض آنها قرار گرفته اید و یكبار شاهد سناریوی عجیب و مشمئز كننده علیه روابط دولت و مجلس بودیم و شما ادعا كرده اید…

بدانید كه این حرف جنابعالی هم دروغ و كذب محض اشت. اولا كسی مسئله را افشا نكرد و روز چهارشنبه یعنی یك روز بعد از این حوادث و عفو و گذشت من از حركت زشت عباسی كه خودش هم اقرار كرد، من صبح نزد آقای دكتر لاریجانی ریاست محترم مجلس رفتم و مسئله را با ایشان مطرح كردم كه تذكر شفاهی بدهم یا كتبی كه ایشان فرمودند وقت بگیرید، اجازه می‌دهم تذكر شفاهی بدهید. در همین حال كه من وقت گرفتم آقای حجت الاسلام حمید رسایی با تعدادی از دوستان نزد من آمدند كه برای حفظ مصالح مجلس و حفظ آبروی دولت شما تذكر ندهید. من مسئله را پیگیری می‌كنم و حقیقت موضوع هم این است كه من از نمایندگان حامی دولت بوده و هستم و قرار شد كه به همین ترتیب عمل كنیم كه از ساعت 30/10 تا 12 روز چهارشنبه وقت من و آقای رسایی و دكتر زارعی و آقای ابطحی و آقای فتحی پور به رسیدگی به مسئله گذشت و آقای عباسی در حضور آنان به شرمندگی تمام از پروژه اجرا شده عذر خواهی كرد و برای آنها روشن شد كه چه خط سیری و چه مسیری را برای نجات آقای كردان در پیش گرفته اید.

بنا هم نبود شما این گونه جسورانه و بی‌ادبانه و با سر هم كردن جملات سخیف و دروغ كذب بر مسئله ای كه پیش آمد نام تهمت افترا و بیان اكاذیب و فضا سازی بگذارید. انصافا كی دروغ گفته و می‌گوید. ما یا شما؟ خدا ما را از فتنه تجات دهد! حالا می‌خواهم من حرف بزنم.

دكتر رحیمی شما به من درس ندهید. اصل عمر من در جبهه ها و جنگ گذاشته است و حالا هم راهی آخرت هستم. برادر شهید دوم من سال گذشته بعد از بیست و شش سال رنج و سختی به شهادت رسید. من حامی دولت بوده‌ام و هستم ولی شما بدانید به آقا رئیس جمهوری و ملت جفا كرده اید. به انقلاب اسلامی، امام (ره) وخون شهدا اگر نگویم خیانت كرده و می‌كنید؛ جفا كردید. من خیلی صادقانه درصدد بر آمدم كه با دفاع از دولت و حقیقت جلوی فریبكاری را بگیرم.

می‌خواهم به آقای رئیس جمهور بگویم: جناب آقای دكتر احمدی نژاد! اگر شما الساعه آقای كردان را بركنار كنید و فورا آقای دكتر رحیمی را هم به او ملحق كنید حداقل 5 میلیون رای برای انتخابات آینده و برای اصولگرایان SAVE كرده اید (به قول كامپیوتری‌ها) ولی چنانچه تعلل كنید تا سه شنبه و بدتر از آن برای دفاع از آقای كردان به مجلس بیاید بیش از اینها در انتخابات آینده از رای خود كاسته اید و به اصولگرایان ضرر خواهید زد. اینها دوستان شما نیستند. اینها نمی‌دانم چه بگویم، بگویم یا نگویم!

آقای رئیس جمهور! بدانید دستهایی و حركتهایی در كار است كه شما و دولت نهم و اصولا اصولگرایی را خراب كنند. به ما هم رحم نمی‌كنند. هر چه زودتر به داد این مصیبت برسید.

به هر حال بدانید آقای رحیمی، مجلس آگاه است. به حرف یكی دو نماینده كه با شما در ارتباط نزدیك هستند دل نسپارید. در قضیه كردان به ملت اهانت شد. مجلس به قول امام عصاره فضائل ملت است و این اهانت را خواهد زد و بنابراین شما دست بردارید و كمك كنید كه این مسئله هر چه زودتر حل شود.

5- بقیه ماجرا هم اینطور شد كه وقتی روز چهارشنبه آقای عباسی در دفتر دولت به آن اقدام سخیف و كثیف و ناجوانمردانه در حق نمایندگان اقرار كرد یك برخورد لفظی بین او و آقای دكتر زارعی پیش آمده كه به دنبال آن، آقای عباسی بین خبرنگاران آمده و ادعا كرده است كه مرا آقای دكتر زارعی مورد ضرب و شتم قرار داده است و زمانی كه من آن خبر را خواندم مجبور شدم برای تنویر افكار عمومی مسئله را برای یك خبرگزاری بیان كنم، چراكه ما كه ایرنا نداریم.

ما فقط خدا را داریم در بالا و مردم را در زمین. ما نمایندگان مردم هستیم. ما اسیر زر و زور و تزویر نیستیم. ما به قول امام حامی دولت هستیم ولی وكیل الدوله نیستیم كه پول بگیریم سفر برویم و از دولت دفاع كنیم. اسیر زد و بند هم نیستیم. اتفاقا رفیق دولت و دولت‌ها هم هستیم ولی به شرطی كه نخواهد با ما جفا كنند. تازه بعد از این خبر كه من صادقانه دادم متوجه شدم كه آقای عباسی برای پزشكی قانونی اقدام كرده و سیری كه چون از آن مطلع نیستم وارد نمی‌شوم.

سر شب هم سه بار تلفنی روز چهارشنبه 8/8/1387 و بعد از این احادیث تلفنی با جنابعالی صحبت كردم و سعی كردم با مسیری كاملا اخلاقی موضوع را تعقیب و حل نمایم و اگر یادتان باشد زمانی كه آقای محبی نیا از دفتر شما بعد از غروب چهارشنبه با من صحبت كرد گفتم كه اگر نظر شما این است كه آقای عباسی مقصر است من مسئله را پیگیری می‌كنم.

6- پنچشنبه و جمعه گذشت باور نمی‌شد كه اینطور افشاگرانه! دروغ بگوئید. بله من با آگاهی از اینكه جنابعالی با تزویرترین مسئول دولتی هستید نامه تقاضای كمك به مساجد را برایتان نوشتم و خوشحال هم هستم كه كمكی شد البته خوشحالی من نه برای 5 میلیون تومان است. من حالا هم در زندگی و جهاد هستم و با نیمه عمری كه دارم و حقوق خودم تا آنجا كه توانسته ام با مال و جان برای خدا كار كرده ام و می‌كنم. خوشحالم من از این جهت است كه شما به خود من دو بار این جمله را گفته اید كه ” من كه متهم هستم در انتخابات پول داده ام بگذارید متهم تر باشم و باز هم به نمایندگان كمك كنم”.

در همین جلسه سه شنبه شب در دفتر خودتان كه من و آقای آوایی بعنوان نمایندگان ناظر در هیات مركزی رسیدگی به شكایات شوراها خدمتتان بودیم بعد از جلسه اگر یادتان باشد فرمودید نامه ای به رئیس جمهور نوشته‌ام و یا نامه هایی و پولهایی گرفته ام و به نمایندگان داده ام و از جمله برای همین كمك به مساجد كه من در حافظه‌ام ضبط كردم. نمی‌دانم پولهایی كه رئیس جمهور مجوز داده اند شما خرج كنید چقدر بوده و به چه كسانی داده‌اید؟ ولی علی القاعده باید بیش از 5 میلیون تومانی باشد كه معاونت اجرایی برای مساجد حوزه انتخابیه ما داده اند.

پیش تر عرض كردم كه آقای دكتر زارعی در جلسه ای كه روز چهارشنبه داشتیم گفتند كه از آقای رئیس جمهور راجع به این پولها و یا این موضوعات سوال كرده‌اند و ایشان گفته اند از این گونه پولها یا موضوعات خبر ندارند. بنابراین خوشحالی من از این بابت است كه بدانم و می‌فهم كه پولهایی كه تاكنون جنابعالی خرج كرده اید چقدر است؟ مجوز آنرا چگونه داده اند یا بدست آورده‌اید! و ردیف و محل تامین آنها از كجاست؟

در بند 5 بودیم:

باورم نمی‌شود كه شما به من رزمنده برادر دو شهید اینطور بی‌محابا بتوپید و اینطور جسور و بی‌ادبانه هجمه كنید. خاك بر سر ما اگر نتوانیم همچون تویی را سرجایش بنشانیم. فكر كردی من در قید پست و منصب هستم. من از جایگاه نمایندگی مجلس می‌گویم.

تو صلاحیت نداری معاون رئیس جمهور ایران باشی. آقای احمدی نژاد حق ندارد یك روز دیگر تو را در این پست نگه دارد. رئیس جمهور معاون دروغ گو و خیانت كار نیاز ندارد.

بدان كه من امروز شنبه 11/8/1387 از رئیس مجلس می‌خواهم كه دستور بدهد شكایتی از تو، آقای مسعودپور و آقای عباسی و همه كسانی كه نقشه ویرانی مجلس را كشیده اید و تعقیب می‌كنید به كمیسیون اصل نود و دادسرای كارمندان دولت بنویسید و تا شما را ادب نكرده اند كوتاه نیایند. (همه كسان را خصوصی اعلام می‌كنم).

7- یادت رفت كه چه جملات و عبارت سخفیف و بی ادبانه ای در مورد مجلس و نمایندگان مجلس در جلسه روز سه شنبه بیان كرده ای و چگونه وقتی ماجرای معرفی خودت را برای وزارت كشور تعریف كردی من و آقای آوایی با متانت گوش دادیم و دست آخر به شما گفتیم كه صلاح در این است كه آقای كردان استعفا بدهد و شما هم دیگر اینطور قضاوت نكنی. اگر من آنچه را كه راجع به نمایندگان در آن جلسه گفتی و حتما هزار جای دیگر گفته ای برای آقای رئیس جمهور بنویسم و یا به نمایندگان بگویم بدان كه كاری بر سرت خواهند آورد كه برای همیشه نتوانی در هیچ پستی خدمت نمایی.

8- حالا آخر جمله ها:

شما بگوید چه كسی با تهمت و افترا و بیان اكاذیب فضا سازی نموده است؟ چه كسی باید مغفرت طلب كند؟ چه كسی آتش تهیه ریخته است؟ چه كسی از روشهای ناسالم استفاده كرده است؟ ما یا شما و یارانتان در دفتر دولت در مجلس شورای اسلامی !

9- خدا انشاء الله همه را و بخصوص شما را به راه راست هدایت فرماید.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates