03.11.2008

ماکیاول شاخ نداشت: ماکیاولیسم اصلاح‌طلبانه؛ حکایت لاف‌زنی و نزدیک‌بینی

الف: اشتیاق چهره‌های اصلاح‌طلب بیرون از مجلس به ابقای آقای کردان، در کنار سکوت عجیب بخشی از اصلاح‌طلبان داخل مجلس و همزمان انتقاد رسانه‌های این جریان از ماجراهای گذشته و حال و احتمالا آینده آقای کردان و همکاران، شائبه‌های بروز نفاق سیاسی در حداقل بخش تاثیرگذاری از این جریان را پدید آورده است.

در حالیکه جریان اصلاح‌طلب از یکسو نگرانی خود را از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری توسط آقای کردان و همکاران ابراز می‌کند، از سوی دیگر و به طور همزمان، با هدف انتفاع سیاسی – تداوم تضعیف دولت رقیب – از ابقای وی استقبال می‌کند و این همه را باید در کنار بهره‌برداری همه جانبه رسانه‌های اصلاح‌طلب از خطاهای مهلک آقای کردان و همکاران قرار داد.

حال سوالی که پیش می‌آید این است که آیا همانگونه که حداقل برخی از جریانات اصولگرا از بروز نشانه‌های بحران اخلاقی در عرصه سیاست اصولگرا ابراز نگرانی می‌کنند، آیا در بین عقلای اصلاح‌طلب نیز کسی یافت می‌شود که به خاطر بروز چنین رفتارهای غیراخلاقی (دعوت به اقدام غیراخلاقی با هدف نفع سیاسی) در داخل جبهه اصلاح‌طلبان، زنگ هشدار را بنوازد؟

در نگاه کلی، اصلاح‌طلبان از آنجاییکه برای چندین سال تا حدود زیادی در بیرون از قدرت بوده‌اند، بنابه اقتضای موقعیت، در موضع ناظر و ارزیاب به نقادی اقدامات اصولگرایان پرداخته‌اند، اما اینک ماجرای آقای کردان وضعیتی را پدید آورده است که این جبهه را در موقعیت تاثیر (در ابعادملی) قرار داده و از این منظر، راستی آزمایی ادعاهای اصلاح‌طلبانه تلقی می‌گردد ( همانگونه که به گونه‌ای دیگر، راستی آزمایی ادعاهای عدالتگرایان اصولگرایان دولتی و خارج از دولت نیز تلقی می‌شود).

به این ترتیب، استیضاح آقای کردان نشان خواهد داد که آیا اصلاح‌طلبان، حداقل در داخل مجلس، اخلاقی بودن سیاست را به رسمیت می شناسند و یا اینکه اصلاح‌طلبی، لافی غیراخلاقی است که در همهمه رسانه‌های مخالف و موافق، به اسم اصلاح و با هدف قدرت، به خلق‌الله قبولانده شده است.

در مجموع، ماجراهای آقای کردان و همکاران و حامیان می‌تواند همانگونه که در مقام عمل و نه در عرصه حرافی، دینی نبودن سیاست عده‌ای مدعی را مشخص کند، اخلاقی نبودن سیاست عده‌ای دیگر را نیز آفتابی کند.

آیا پیوند “سیاست عملا غیردینی” و “سیاست اخلاق‌زدایی شدهء قدرت محور”، در روز استیضاح موفق خواهد بود؟ باید منتظر ماند و دید، چه بسا حاصل کار، معیاری بهتر و واقعی‌تر برای تشخیص جریانات مختلف سیاسی باشد و این همان برد – برد استیضاح کردان است؛ “افتادن وزیر”، بردی برای اخلاقیات، دین‌مداری، عدالتخواهی، اصولگرایی و اصلاح‌طلبی است و نیافتادنش، اگرچه باخت همه اینها، اما بردی است برای افکار عمومی که چراغی روشنگر را پیش روی خود خواهد دید.

اما جریانات سیاسی کدامیک را می‌پسندند؟ احتمالا میزان نزدیک‌بینی سیاسی هر جریان پاسخ این سوال را مشخص خواهد کرد؛ هرچه نزدیک‌بینی بیشتر، افق‌های بلند اخلاقیات را ندیدن و منافع سیاسی – گروهی را دیدن بیشتر. در هرحال سوالی که مرتب باید از همدیگر، سیاسیون، ژورنالیست‌ها و ایدئولوگ‌های دو جناح بپرسیم این است که آیا نیل به هدف سیاسی، اقدام غیراخلاقی را توجیه می‌کند؟ آیا نیکولو ماکیاولی شاخ داشت و آیا اساسا برای تشخیص ماکیاولیسم سیاسی حتما باید به شناسایی شاخ متوسل شد؟

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates