هدف انتخابات نجات کشور: مصاحبه با هدايت آقايي
روز: با هدايت آقايي، عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران که در جال حاضر مسئوليت برگزاري کنگره اين حزب را نيز برعهده دارد در مورد انتخابات گفت و گو کرده ايم. به اعتقاد وي از آنجا که مشکلات کشور آن قدر زياد است که بايد به انتخابات به عنوان “نجات ملي” نگاه کرد. متن مصاحبه در پي مي آيد.
اولين سوالي که مي خواستم بپرسم درباره مواضع حزب کارگزاران است. در چند وقت اخير که بحث انتخابات داغ شده، اعضاي کارگزاران هر کدام موضع متفاوتي درباره انتخابات گرفته اند. دليل اين مساله چيست؟آيا حزب کارگزاران هنوز به جمع بندي درباره کانديداي مورد نظر خويش نرسيده است؟
مواضع حزب کارگزاران درباره انتخابات اينده فراتر از حتي يک جناح است. آن قدر معضلات و مشکلات کشور که ناشي از به قدرت رسيدن دولت نهم است، زياد و پيچيده است که ما به انتخابات آينده به عنوان نجات ملي نگاه کنيم. يعني بايد کشور را از مشکلات وگرداب ناهنجاري هاي فرهنگي و سياست خارجي و اقتصاد نجات دهيم. به عبارت ديگر پايه بحث ما فراتر از يک بحث جناحي صرف است.به نظر ما براي نجات کشور بايد مرزهاي سياسي را کم رنگ تر ديد.
امکان دارد اين مرزها آن قدر کم رنگ شود که کارگزاران به دنبال آقاي ناطق هم بروند؟
ما چون قيد اصلاح طلبي هم داريم، خيلي دوراز ذهن است که شخصيتي مثل آقاي ناطق يا کسي شبيه ايشان بيايد وکارگزاران سمت وي برود. اما اگر ائتلاف چنين چيزي را قبول کند، ما هم تبعيت مي کنيم.
الان کانديداي شما کيست؟
موضع ما از ابتدا اين بود که اگر شخصيتي مثل آقاي خاتمي که تا حد زيادي چهره ملي هستند و در صحنه بين المللي هم مقبوليت دارند، بيايند، قطعا کارگزاران از ايشان حمايت مي کنند.
و اگر آقاي خاتمي نيايند؟
اگر آقاي خاتمي پا به عرصه نگذارد، قطعا تعداد کانديداها بيشتر خواهد شد و بايد بررسي کرد که چه خواهد شد.
يعني احتمال دارد شما کانديداي اختصاصي داشته باشيد؟
خود کارگزاران في نفسه کانديداي اختصاصي ندارد، اما ما راهکاري را پيشنهاد کرده ايم که مورد تصويب گروه هاي اصلاح طلب قرار گرفته است. اين مساله درکار گروه مستقر در مجمع روحانيون هم بررسي شده و قرار است درباره آن در جلسه ائتلاف بحث شود.
اين مساله به چه شکلي است؟
ما به يک فرآيند معتقديم. فرايند نسبتا دموکراتيکي که از حالت ريش سفيدي خارج شود و نظرات احزاب وگروه ها در آن لحاظ شود. ما مي خواهيم در آن فرايند به ائتلاف برسيم که تمريني هم براي دموکراسي باشد.
به نظرمي رسد اين فرايند براي زماني طراحي شده که آقاي خاتمي در عرصه حضور نداشته باشد. همين طور است؟
اگر آقاي خاتمي بيايد اجماع خيلي زيادي وجود دارد. يعني فرايند خود به خود طي شده. در حال حاضر بيش از 90 درصد از احزاب اصلاح طلب از هر فرصتي براي حمايت از آقاي خاتمي استفاده مي کنند. يعني اين فرايند درباره آقاي خاتمي قبلا طي شده است.
شما در کارگزاران درباره شرايطي که آقاي خاتمي در انتخابات شرکت نکند هم بحث کرده ايد؟
صحبت هاي زيادي شده است، ولي به جمع بندي خاصي نرسيده ايم. ما همان معيارها و ملاک هايي که روي شان کار کرده و به کارگروه پيشنهاد داده ايم مورد بررسي قرار داده ايم.
چند نمونه از اين معيارها را نام مي بريد؟
اول از همه تاکيد روي خردگرايي. ضربه اي که در دولت نهم خورده ايم، از همين ناحيه بوده. يعني ممکن است دولت نيات خير داشته باشد اما به علت تک روي و عدم استفاده از نظرات کارشناسان به کشور ضربه مي زند. يعني معيار اول اين است که فردي باشد که کار جمعي و خرد جمعي و کار گروهي را بپذيرد. معيار ديگر اين است که به معناي واقعي کلمه معتقد به مردم سالاري باشد.
نحوه اجراي اين فرايند مشخص شده؟
بله مشخص است. اگر ما يک حزب کامل بوديم شايد بهترين راه اين بود که يک رقابت بزرگ درون حزبي داشته باشيم. مثل کاري که در آمريکا انجام مي شود. يعني از پايين شروع و آرا را جمع مي کرديم. اما الان که چند گروه مختلف هستيم، به هر حال قضيه فرق مي کند. الان حدود 60 حزب و گروه در جبهه اصلاحات هستند که 30 حزب آن ها برخاسته از قشرهاي مختلف هستند. مثل قشرهاي کارگري يا دانشگاهي و… يا اينکه نماينده طيف هاي فکري هستند مثل مشارکت و مجاهدين و کارگزاران. با اين ديد مي توان گفت که اين احزاب به نوعي نماينده کوچکي از جامعه هستند. اين فرايند به اين شکل است که اين گروه ها با آراي خود کانديداي جبهه اصلاحات را مشخص مي کنند.
اين طرح چه مزايايي نسبت به طرح هاي ديگر دارد؟
اين يک راه حل ميان بر است، گروه هاي شناسنامه دار در آن حضور دارند و سريع تر از بقيه طرح ها هم به نتيجه مي رسد.
يعني پيشنهاداتي مثل طرح هاي آقايان نجفي والويري عملا به کلي به حاشيه رفته اند؟
در پيشنهادي که دوستاني هم چون آقاي نجفي يا آقاي الويري طرح کرده بودند، حد و مرز افرادي که بايد در اين نشست ها حضور پيدا کند، مشخص نبود. مثلا نمايندگان دوره هاي مختلف را چه گونه بايد دعوت مي کرد. از ميان آن ها چه کساني اصلاح طلب بودند؟ يا اينکه چه کسي بايد اين شخصيت ها را دعوت کند؟ فرايند فعلي اساس کار را روي احزابي مي گذارد که شکل گرفته اند و در حال فعاليت هستند. من اين طرح را گرچه ايده آل نيست، اما از طرح هاي قبلي بهتر مي دانم.
با اين شکل، بحث شوراي حکميت هم منتفي شده است…
اگر دقت کنيد، اين طرح به نوعي شوراي حکميت را هم در خود نهفته دارد. اين منشور به نوعي راهي شده که احزاب جمعي را انتخاب و به آن جمع تفويض اختيار مي کنند. حالا اسم آن تشکيلات هر چيزي ميتواند باشد.
در اين ميان اعتمادملي چه نقشي دارد؟
اعتمادملي هم تا اين جاي کار اعلام آمادگي کرده است. اگر بعدا صرف نظر نکند، فعلا اعلام آمادگي کرده اند.
اگر آقاي خاتمي وارد عرصه نشوند شما از ميان کانديداهاي مطرح فعلي ـ اقايان کروبي و نوري ـ ازکدام يک حمايت مي کنيد؟
آقاي عبدالله نوري مطرح نيستند.
به هر حال ايشان مورد حمايت سازمان ادوار هستند.
اگرآقاي نوري بيايند، بحث به طورکلي فرق و گرايش ها و مواضع انتخاباتي کلا تغيير مي کند. ولي اگر بيايند به احتمال زياد گرايش کارگزاران به سمت آقاي نوري خواهد بود. گرچه من حضور آقاي نوري را بسيار بعيد مي دانم.
پیام برای این مطلب مسدود شده.