پاسخ سفیر آینده سونیس در تهران خانم «لوی آگوستی» به نامه سرگشاده “شبکه بین المللی همبستگی با مبارزات زنان ایران”
Iran Women Solidarity:وزیر امور خارجه سوئیس خانم کالمی ری (Calmy-Rey ) در ملاقاتهایی که در مارس ٢٠٠٨ با مقامات ایرانی داشت از حجاب اسلامی استفاده کرده بود. خانم کالمی ری در بازگشت به کشورش مورد سوال مطبوعات قرار گرفت که چرا در این ملاقاتهایش با مسئولان ایرانی اشاره ای به سرکوب زنان و فعالان حقوق بشر از سوی سران جمهوری اسلامی نداشته و آیا او با بر سر کردن اجباری حجاب سبب زیر سوال رفتن اعتبار سوئیس به عنوان کشوری مدافع حقوق بشر نشده است؟ پس از آنکه خانم کالمی ری تحت آماج پرسش های خبرنگاران و انتقادات روزنامه نگاران قرار گرفت، گفت: من به این دلیل روسری به سر کردم تا احترام خود را به میزبانم نشان بدهم.
همچنین در اخبار هفتم سپتامبر ٢٠٠٨ اعلام شد که حکومت اسلامی ایران پیشنهاد وزارت خارجه سوئیس مبینی بر معرفی خانم لیویا لوی آگوستی ( Livia Leu Agosti ) را به عنوان سفیر جدید این کشور پذیرفته و ایشان از ژانویه ٢٠٠٩ کار خود را در تهران آغاز خواهد کرد.
در ٢١ سپتامبر ٢٠٠٨، امضا کنندگان بیانیه “شبکه بین المللی همبستگی با مبارزات زنان ایران” بر آن شدند تا در نامه سرگشاده ای* از این سیاستمداران بخواهند تا به مبارزات زنان ایران در بدست آوردن حقوق خود و در مقابله با حجاب اجباری توجه داشته و از طرق مختلف از آنان حمایت کنند.
متن زیر پاسخ خانم لیویا لوی آگوستی به نامه سرگشاده “شبکه بین المللی همبستگی با مبارزات زنان ایران” می باشد:
برن، ٢٠٠٨/١٠/٣٠
خانم های محترم
من از دریافت نامه ٢٣ سپتامبر٢٠٠٨ شما در رابطه با ایران سپاسگزارم و بدینوسیله از نگرانی شما مطلع شدم.
وزارت امور خارجه سوئیس سال های زیادی است که برای تقویت موقعیت حقوقی زنان در سراسر جهان تلاش می کند. برای بخش مدیریت توسعه و همکاری وزارت امور خارجه ( DEZA ) برابری جنسیتی یک موضوع همه جانبه (transversal)است که قاطعانه در تمام طرح های توسعه به ترویج آن پرداخته می شود.
هدف DEZA این است که برابری جنسی را درکشورهای هم پیمان، با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی کشور مربوطه مورد حمایت قرار دهد. در عین حال حمایت از سازمان های برابری طلب محلی نقش مرکزی را ایفا میکند.
توجه به مسائل حقوق بشر را بخش سیاسی شماره ٤ سازمان ما در روابط دو و چند جانبه اش با دیگر کشورها، در دستور کار خود قرار داده است. این امرهمچنین شامل گفتگوهای مربوط به حقوق بشر با ایران نیز میشود.
من فکر می کنم، انتصاب من به عنوان سفیر در ایران خود نشانه ای از برابری حقوقی است. عهده دار شدن یک شغل پرمسئولیت، آنهم در کشوری که در آن زن با برخی محدودیتها روبرو است، دلیلی برای اثبات اعتماد به توانائیهای زنان است.
طبیعتا من به خوبی شما را درک میکنم که با دیکته کردن قواعد پوشش در ایران مواجه هستید. اینکه پوشاندن مو در انظار عمومی فقط برای زنان صدق می کند، به طور قطع از نقطه نظر مقابله با تبعیض یک مشکل محسوب می شود. اما همۀ دیپلمات های زن ومرد در سراسر دنیا موظف به رعایت قوانین کشور محل ماموریت خود هستند. این شامل من هم می شود و به این ترتیب من وظیفه خواهم داشت که در امکان عمومی قانون پوشش موی سر را رعایت کنم.
وزارت امور خارجه همچنان برای تحکیم موقعیت زنان در جهان تلاش خواهد کرد.
با سلام های دوستانه
رئیس بخش سیاسی شماره ٢ آفریقا و خاور نزدیک
لیویا لوی آگوستی
– – – – – – – – – – – –
نامه سرگشاده به وزیر امور خارجه سوئیس و سفیر آینده سوئیس در تهران *
خانم کالمی ری، خانم لوی آگوستی،
ما جمعی از زنانی که به دليل سرکوب رژيم اسلامی ناگزير به ترک ايران گشته ايم و در کشورهای اروپا و آمريکا به مبارزه برای احقاق حقوق زنان ادامه می دهيم ، شبکه ای برای همبستگی با مبارزات زنان در ایران بر پا کرده ايم. از آنجا که سر کوب و آزارروزمره زنان برای حفظ حجاب اجباری در ایران روز به روزشدت بيش تری می گيرد بر آن شدیم شما را با این نامه مستقیم مورد خطاب قرار دهیم.
رژیم اسلامی از آغاز قدرت گیری در ایران با تبعیضات همه جانبه و سیستماتیک سیاسی، حقوقی، قانونی و اجتماعی یک آپارتاید جنسی علیه زنان بر پا کرده. حجاب اجباری يکی از ارکان این آپارتاید و نماد آن است. زنان در ایران با واکنش های اعتراضی و مبارزات خلاق روزمره، مخالفت خود را با حجاب اجباری اسلامی نشان می دهند. حکومت، که بعد از سه دهه هنوز موفق به تحمیل کامل الگوی حجاب اسلامی نشده، هر روز به سرکوب زنان شدت می دهد.
در طول دو سال گذشته، “کمیسیون حجاب” در مجلس اسلامی، باحضورنمایندگان وزارت داخله، وزارت خارجه، وزارت ارشاد اسلامی، نیروهای پلیسی وامنیتی، دستگاه های رادیو و تلویزیون دولتی و اتاق بازرگانی، مامورطراحی و پیشبرد کمپینی برای تقویت و تشویق حجاب اسلامی در جامعه شده است. همزمان نیروهای دولتی به همراهی دادستانی، در کوچه و خیابان، در مجامع عمومی (ادارات ، مدارس، فروشگاه ها و سالن های آرایش)، در مجالس خصوصی و جشن ها، با خشونت به مقابله رو در رو، آزار و اذیت و دستگیری زنان و دختران جوان می پردازند. بنا به گزارشات رسمی دولتی، تنها در طول سه ماه آوریل، می و ژوئن ٢٠٠٨ و فقط در شهر در تهران ١٠٩٨ زن به دلیل عدم رعایت قانون حجاب اجباری دستگیر شده اند. فروشنده ها موظف به فروش لباس با استاندارد های دولت اسلامی هستند و در غیر این صورت جواز کسب شان را از دست می دهند. آرايشگاه هائی که با توجه به مدل های آرايش درخواستی زنان ، قواعد اسلامی را رعایت نکنند بسته می شوند. طبق اخبار رسمی در تهران در ژوئن ٢٠٠٨، ٣٢ فروشگاه تعطیل شده اند.
این واقعیات نشانگر اینست که حجاب در ایران تنها یک امر فرهنگی نیست و با اعمال خشونتی گسترده از سوی نهاد دولتی تحمیل می شود. از همين رو مبارزه با حجاب اسلامی در ایران به مسئله حقوق بشر و امر آزادی و برابری تبدیل شده است.
زنان ایرانی در مبارزه برای آزادی پوشش که فقدان آن نمادی از بی حقوقی همه جانبه آنهاست به پشتیبانی زنان آگاه و آزادیخواه جهان نیاز دارند.
ما شما را به حمایت ازاین مبارزات فرا می خوانیم:
به صدای آزادی خواهانه زنان در ایران با ارائه نامه های پشتیبانی پاسخ دهید.
با ما برای پیش بردن مبارزات زنان علیه حجاب اجباری وهمه تبعيضات گسترده جنيستی همکاری کنید.
در سفرهایتان به ایران از طريق نامه های رسمی به قواعد حجاب اجباری اعتراض کنید.
دولت اسلامی هر گونه مذاکره یا مصاحبه با زنان سیاستمدار و خبرنگار را مشروط به رعایت حجاب اسلامی کرده است. برای نشان دادن همبستگی تان با زنان ایرانی به این قواعد تن ندهید.
در مقابل دیدگاه ها و مواضع سیاسی که حجاب را به عنوان امری فرهنگی تلقی و توجیه می کنند، ایستادگی کنید.
با سلام های دوستانه
بیانیه “شبکه بين المللی همبستگی با مبارزات زنان ايران”
ما چه میگوئیم
جمعه 8 ژوئن 2007
تمام ترجمه هاى اين مقاله :
[Deutsch] [English] [فارسى] [français]
بیانیه
امروز، پس از بيست وهفت سال تجربه ی پر فراز و نشيب، جنبش احقاق حقوق زنان در ايران، با مراجعه به ميثاقهای بين المللی برای طرح شعار” برابری” و اعلام ضرورت ” لغو تمام قوانين تبعيض آميز” قدم به ميدان چالشی سرنوشت ساز نهاده است. در اين چشم انداز، مبارزات زنان پيشرو در ايجاد مراکز فرهنگی، اقدامات گروهی و بر پائی کارزارهای اعتراضی متعدد از جمله کمپینهای ” يک ميليون امضا ” و ” علیه سنگسار” تلاشهائی به غايت اميد آفرين است. طرح اين گفتارها و پيش برد اين کنش های اجتماعی بی شک و بيش از پيش به گره خوردن خواست “برابری” و”آزادی” خواهد انجاميد. به جرات می توان گفت که در ايران امروز ، جنبش زنان در توازی و تلاقی با ديگر جنبشهای اجتماعی آزادی خواهانه و حق طلبانه، در مرکز مبارزه برای دمکراسی قرار گرفته است . با گرد آوردن زنان و مردانی با عقايد و افکار گوناگون در دفاع از خواست برابری، جنبش زنان در ايران کارزاری فرهنگی ـ اجتماعی بر پا کرده که تمامی عرصههای قدرت را به پرسش می کشد. چرا که مناسبات ميان جنسها امری اجتماعی ، سياسی و فرهنگی است که همه دامنه های زندگی را از خصوصی ترين تا عمومی ترين آن در بر میگيرد. از همين رو، همياری در مبارزه برای حقوق زنان هريک از آحاد جامعه را به بازنگری در همه مسائل شخصی و اجتماعی و سياسی دعوت می کند. امروز در ايران، ” بد حجابی” محمل تهاجم روزمره نيروهای حکومتی به زنانی است که به الگوی ايدولوژيک نظام اسلام گرا “نه” می گويند. در همين حال و به واسطه اين تعرضات، حاکمان حضور نيرو های سرکوبگر را در فضای جامعه توجيه و تحکيم می کنند و ترس می پراکنند. اجبار “حجاب ” زنان که نماد انقياد آنان است، بدل به ابزاری برای گسترش سرکوب در همه سطوح جامعه شده است.
به واقع موقعيت زنان آينه ای است تمام نما در برابر جامعه که چهره واقعی قدرت مسلط را به وضوح نشان می دهد و رويکرد فمينيستی با روشنگری در باره مناسبات جنسيتی پيچيدگی روابط قدرت را در سطوح گوناگون زندگی اجتماعی آشکار می کند. نمی شود انديشه و عمل فمينيستی را در چهار چوب يک حزب يا سازمان سياسی محدود کرد و درهمين حال نمی توان انکار کرد که منافع سياسی و گروهی نيز در اين ميانه به تقابل برمی خيزند. امری که توجه به آن در موضع گيری نسبت به گفتارها و کردارهائی که داعيه دفاع از جنبش زنان را در سر دارند، حياتی است.
بی گمان در ميانه کارزارهایی که زنان پيشرو ايران بر پا کرده اند اين داعيه ها نيز به آزمون گزارده می شوند و بی ترديد میتوان گفت که موضع گيری افراد و گروه ها نسبت به آزادی و برابری زنان نشان دهنده درجه پيگيری اينان در خواست آزادی، برابری و عدالت اجتماعی است.
در چنين شرايط خطيری، ما جمعی از زنان ايرانی در خارج از کشور، که سال هاست برای اعتلای موقعيت زنان مبارزه می کنيم، بر آن شده ايم که در عين حفظ استقلال نظری خود، قدم های هماهنگی برای حمايت هر چه مؤثرتر از اهداف برابری خواهانه جنبش زنان در ايران برداريم. ما در طول اين سالها، علی رغم تنوع عقايد و داشتن ديد گاههای نظری و سياسی متفاوت، در عين نه گفتن به ” فمينيسم اسلامی” از ضرورت مبارزه مستقل زنان برای احقاق حقوق برابر و کسب آزادی سخن گفته و برای آن تلاش کرده ايم .
اقدام همگام امروزين ما بر پايه حداقلهای مشترک زير صورت گرفته و ادامه خواهد يافت :
١ـ درک ضرورت حمايت فعال از جنبش زنان در ايران، که با خواست “برابری” در جهت لغو تمامی تبعيضات جنسی با مراجعه به ميثاق های بين الملی ضامن حقوق بشر و آزادی زنان گام برمیدارد.
٢ـ اعتقاد مشترک به اين امر که خواست زنان برای آزادی و برابری را با هيچ توجيه و تفسير از جمله رعايت هويت های قومی، مذهبی و ملی نمی توان محدود کرد. از هم اين رو است که “فمينيسم اسلامی” و” حقوق بشر اسلامی” راه به آزادی و برابری نخواهد برد. حال آنکه همياری اشخاص باورمند به مذاهب گوناگون و يا بی هيچ باور مذهبی در دفاع از ارزشهای جهان روای حقوق بشر و آزادی و برابری زنان راه تحقق بهروزی فرد و جامعه را هموار خواهد ساخت.
٣- تلاش در اين جهت که طرح خواسته “برابری” با خواست ” آزادی” گره خورده و زمينه هر چه گسترده شدن جنبش زنان را دراتحاد با ديگر جنبشهای حق طلبانه و دمکراتيک فراهم کند .
٤- يقين مشترک به مبارزه با اجبار ” حجاب” که نماد انقياد زنان است و ابزار تثبيت تبعيض جنسيتی.
٥- نظر به اين که دامنه گيری سرکوب می تواند جنبش زنان را به رکود بکشاند و ما در خارج از کشور بااستفاده از امکان آزادی بيان می توانيم، در عين مشارکت در نقد و حفظ استقلال نظری، در حمايت از مبارزه فمينيستی در ايران نقشی ضروری ايفا کنيم.
با توجه به اين حداقل های مشترک و با رعايت آنها، ما افراد اين شبکه، در شهرهای اروپا و آمريکای شمالی به طرح و اجرای اقدامات گوناگون در جهت حمايت فعال از جنبش زنان در ايران دست خواهیم زد. ما از تمامی زنانی که در اين نقطه نظرات خود را با ما شريک میدانند و به ضرورت اين کنش حمايتی در موقعيت خطير کنونی اعتقاد دارند، صميمانه دعوت میکنيم به اين اقدام بپيوندند.
” شبکه بین المللی همبستگی با مبارزات زنان ايران ”
١- پروین ابراهیم زاده – آلمان ٢- نگار آزموده – کانادا ٣- لیلا اصلانی – آلمان ٤- سیمین افشار – آلمان ٥- الهه امانی – آمریکا ٦- ایراندخت انصاری – فرانسه ٧- فریماه ایجادی – فرانسه ٨- شعله ایرانی – سوئد ٩- آنا آسیه پاک – فرانسه ١٠- مهشید پگاهی سینا – آلمان ١١- کتایون پیرداوری – آلمان ١٢- پروین ثقفی – آلمان ١٣- میهن جزنی – فرانسه ١٤- عاطفه جعفری – آلمان ١٥- گلرخ جهانگیری – آلمان ١٦- قدسی حجازی – آلمان ١٧- مهوش دالائی – آلمان ١٨- فریبا داوودی مهاجر- آمریکا ١٩- هایده درآگاهی – سوئد ٢٠- یاسمن درویش – اطریش ٢١- مهشید راستی – سوئد ٢٢- میهن روستا – آلمان ٢٣- پروانه زرگر- آلمان ٢٤- پروانه سپهر- انگلستان ٢٥- سعیده سعادت – آلمان ٢٦- گیتی سلامی – آلمان ٢٧- فرح شریفی – آلمان ٢٨- شهلا شفیق – فرانسه ٢٩- نسرین صادقی – آلمان ٣٠- الهه صدر- آلمان ٣١- ژاله طالب حریری – آلمان ٣٢- شهلا عبقری – آمریکا ٣٣- گیتی عدالتی – آلمان ٣٤- مریم عظیمی – آلمان ٣٥- شهلا فیضی – آلمان ٣٦- منیره کاظمی – آلمان ٣٧- شکوفه کاوانی – استرالیا ٣٨- فاطمه کبیری – آلمان ٣٩- نرگس کرمانشاهی – کانادا ٤٠- سیما محضری – آلمان ٤١- هما مرادی- آلمان ٤٢- میلا مسافر – آلمان ٤٣- اکرم موسوی – آلمان ٤٤- سهیلا میرزایی – آلمان ٤٥- ناهید نصرت – آلمان ٤٦- مریم نوری – آلمان ٤٧- حمیلا نیسگیلی – آلمان
پیام برای این مطلب مسدود شده.