15.11.2008

هشداری که در غوغای انتخابات آمریکا گم شد

انتخاب : شهیر شهید ثالث: در حالیکه مبارزات انتخاباتی در آمریکا در جریان بود و به روزهای اوج خود نزدیک می شد گروهی از برترین مغزهای متفکر سیاسی آمریکا از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در فکرانباره ای بنام «مرکز سیاست های دو حزبی» (Bipartisan Policy Center) گرد هم آمدند تا در خصوص خطر ایران و نحوه برخورد با این کشور برنامه ای برای رئیس جمهور بعدی، هر کس که می خواهد باشد، تهیه کنند.

در حالیکه مبارزات انتخاباتی در آمریکا در جریان بود و به روزهای اوج خود نزدیک می شد گروهی از برترین مغزهای متفکر سیاسی آمریکا از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در فکرانباره ای بنام “مرکز سیاست های دو حزبی” (Bipartisan Policy Center) گرد هم آمدند تا در خصوص خطر ایران و نحوه برخورد با این کشور برنامه ای برای رئیس جمهور بعدی، هر کس که می خواهد باشد، تهیه کنند.

گزارش مزبور با عنوان “مواجهه با یک چالش، سیاست آمریکا در ارتباط با برنامه هسته ای ایران” در میان سکوتی حیرت انگیز تهیه و تدوین گردید و به اتفاق آراء توسط تمامی اعضاء مرکز مورد تصویب قرار گرفت. مغز متفکری که هدایت تهیه گزارش را بر عهده داشت کسی نبود مگر یک سوپرعقاب حامی اسرائیل یعنی آقای دنیس راس که من در این مقاله به تفصیل در مورد او سخن گفتم. دنیس راس از طراحان حمله به عراق و از یاران نزدیک یک نئوکان نه چندان خوشنام یعنی پال ولفوویتس است که در کابینه ریگان نیز زیر دست او انجام وظیفه می کرده است.

روح گزارش کمترین تفاوتی با سیاست های جورج بوش از خود نشان نمی دهد و شاید بتوان گفت که شدیدتر و تهاجمی تر هم هست. گزارش برای مقابله با فعالیت های هسته ای ایران پیشنهاد می کند که می بایست “مجموعه ای از سیاست های جدید، منضم شده به یکدیگر، شامل تمهیدات دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی” بطور همزمان بکار گرفته شود. “مواجهه با یک چالش” که توسط مایکل روبین (Michael Rubin) یک نئوکان افراطی فعال، و عضو فکرانباره انستیتوی آمریکن اینترپرایز (AEI) انشاء شده و توسط تمامی مشاوران رده بالای آقای اوباما از جمله دنیس راس، چارلز راب (Charles Robb) و اشتون کارتر (Ashton Carter) بدون کم و کاست مورد تائید و تصویب قرار گرفته است با لحنی که کاملا موازی و همسو با سیاست های جورج بوش بنظر می رسد می گوید: “باور ما این است که حمله نظامی گزینه ایست عملی و باید به عنوان آخرین راه حل برای متوقف نمودن فعالیت هسته ای ایران (در دستور کار) باقی بماند.”

“مرکز سیاست های دو حزبی” در گزارش خود می افزاید، “پیشرفت تهران (در زمینه هسته ای) به این مفهوم است که حکومت بعدی آمریکا وقت کم و گزینه های کمتری برای برخورد با این تهدید در اختیار دارد.” یکی از مواردی که صراحتا بعنوان حربه ای برای مقابله با ایران از آن نام برده شده، تحریم و جلوگیری از ورود بنزین به ایران است.

مسئله بسیار درخور اهمیت اینست که در این گزارش آشکارا کمترین اشاره ای به گزارش NIE که توسط ١۶ مرکز اطلاعاتی آمریکا تهیه گردیده و طی آن اعلام شده بود که ایران درگیر فعالیت های مربوط به ساخت سلاح های اتمی نیست، نشده است. این امر می تواند نمایانگر آغاز دورانی باشد که پرونده گزارش مذکور بسته شده اعلام می شود.

ظهور این “گروه توافق” و انحراف بارز آن از پیشنهادات و راه حل های گروه بیکر- همیلتون بار دیگر یادآور این واقعیت تلخ است که احتمالا تفاوت عمده اوباما با مک کین می تواند در روش رسیدن به نقطه نهائی و به عبارت دیگر “تاکتیک محض” بوده باشد. در حالیکه میلیون ها آمریکائی با آرزوی رسیدن به جهانی متفاوت در پشت کاندیدای دموکرات گرد آمدند الیت قدرتمند آمریکائی در صدد است که از این موقعیت چشمگیر برای رسیدن به هدف نهائی یعنی دست زدن به یک تهاجم نظامی علیه ایران استفاده کند.

گزارش مواجهه با یک چالش با تکرار پی در پی خطر دستیابی ایران به سلاح اتمی، پیشنهاد می کند که رئیس جمهور جدید آمریکا باید بلافاصله و بدون فوت وقت، حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس را تقویت کند. چشمهای انسان با خواندن یک بخش از گزارش از شدت حیرت گرد می شود چرا که کمترین همخوانی با شعارهای انتخاباتی اوباما ندارد. گزارش می گوید: “این امر (تقویت حضور نظامی در خلیج فارس) باید همان روز اولی که رئیس جمهور وارد کاخ سفید می شود آغاز گردد بخصوص که احتمالا جمهوری اسلامی و نیروها و جریانات وابسته به آن در تلاش خواهند بود که (عزم) حکومت جدید را محک بزنند. اتخاذ مواضع (نظامی) در خلیج فارس باید توسط آمریکا و متحدان آن و با فرستادن ناوگان و گروه های ضربت جدید و هم چنین مین روبها و ادوات دیگر جنگی شکل گیرد.”

اما آنچه که در میان هیاهوی کر کننده انتخابات گم شد مقاله ای بود که در شب انتخابات در نیویورک تایمز منتشر گردید. مقاله نیویورک تایمز هشداری بود در خصوص این اجماع دو حزبی در واشنگتن و اینکه از این پس باید منتظر یک سیاست بسیار تهاجمی در ارتباط با ایران بود. مقاله از این سخن می گفت که در حالیکه مردم در غوغای مبارزات انتخابات و اخبار مربوط به آن غرق شده بودند، در پشت صحنه، برجسته ترین مشاوران مک کین و اوباما با یکدیگر به توافق رسیدند که رئیس جمهور بعدی خط مشی فشار و آماده شدن برای حمله نظامی را پی گیری کند.

در بخش آغازین مقاله مزبور که توسط خانم کارول گیاکومو (Carol Giacomo) و به عنوان نگاه سردبیر منتشر گردید می خوانیم: “آنچه که این روزها در واشنگتن مشهود است اینست که مطالعات، تحلیل ها و تفسیرها، ملاقاتها و جلسات، کنفرانس ها و بحث های داخل کنگره از سوی افرادی منطقی از هر دو حزب حول محور گزینه نظامی همراه با اقدامات جدید دیپلماتیک علیه ایران دور می زند.”

مقاله نیویورک تایمز ما را از سخنان یکی از نزدیکترین مشاوران اوباما یعنی ریچارد دنزیگ (Richard Danzig) آگاه می کند که گفته است “حمله به ایران گزینه وحشتناکی است اما چه بسا که در یک جهان وحشتناک ما ناچار به انتخاب یک گزینه وحشتناک شویم.”

خانم گیا کومو نویسنده طراز اول نیویورک تایمز اضافه می کند، آنچه که مرا نگران می کند اینست که ما درست در همان مسیر پیش از جنگ عراق گام برمی داریم. آنروزها در حالیکه همه ما در شوک حوادث ١١ سپتامبر بسر می بردیم در واشنگتن برنامه حمله به عراق ریخته می شد. پیش از آنکه آمریکائیها بدانند که چه چیزی در حال وقوع است حلقه های سیاسی به نتیجه رسیده بودند که باید صدام از میان برداشته شود. من که آنروزها خبرنگار سیاسی رویترز بودم امروز احساس مسئولیت می کنم که چرا هیچ کاری برای توقف این تجاوز فاجعه آمیز انجام ندادم.

بحران عظیم و بی سابقه اقتصادی امروز در آمریکا ممکن است که رنج و محنت میلیون ها انسان را رقم بزند اما برای گروهی که در واشنگتن نیروی تعیین کننده ای در تعیین سیاست آمریکا در امور خاورمیانه به شمار می روند موقعیتی است استثنائی که از شوک موجود در جامعه استفاده کرده و در میان سرسام ناشی از بحران موجود تکلیف خود را با حکومت ایران یکسره کنند، بی توجه به اینکه چگونه میلیون ها انسان در ایران و سپس در منطقه و حتی در خود اسرائیل آماج جنگی بی انتها و خونبار قرار می گیرند.

این جنگ، جنگ بر سر تصاحب زمین نیست که بتوان به سادگی با توافق و سازش آنرا به پایان آورد. جنگی است که نیروی محرکه آنرا ایدئولوژی تامین می کند و لذا در صورت آغاز، پایانی بر آن متصور نیست. بیهوده نبود که رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا هشدار داد که حمله به ایران باعث خواهد شد که ما نسل جدیدی از جهادی ها را خلق کنیم تا آنجا که نوادگان ما نیز در همین آمریکا خود را درگیر جنگ با دشمن خواهند دید.

فراموش نکنیم که نائومی کلاین در “دکترین شوک” با دقتی خیره کننده به ما در خصوص پدیده شوم شوک درمانی هشدار داده است. فضائی که امروز در آمریکا حاکم است زمینه دست زدن به یک شوک درمانی را مهیا کرده است.

مقاله جالب دکترين شوک را مي توانيد در اينجا مطالعه کنيد.

شهیر شهید ثالث

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates