30 سال پیش در چنین روزی «دستگیری هویدا از نان شب هم واجبتر است»
زمانه: سعید بشیرتاش، ابراهیم نبوی
چهارشنبه هفدهم آبان ۱۳۵۷ هجری خورشیدی برابر هفتم نوامبر ۱۹۷۸ میلادی
دستگیری هویدا از نان شب هم واجبتر است
با دستگیری هویدا در روز هفدهم آبان ۵۷، برخورد حکومت با انقلاب وارد مرحله جدیدی شد. دولت ازهاری یک روز قبل از هویدا تعداد زیادی از مسوولان عالیرتبه حکومت شاه از جمله تیمسار نصیری، رییس ساواک را بازداشت کرده بود.
منابع نزدیک به هویدا نوشتند: «در ۱۸ شهریور ۵۷ هویدا از وزارت دربار معزول شد. شاه به او پیشنهاد سفارت ایران در بلژیک را کرد و او را مختار کرد که به شغلی بیرون ایران برود. ولی هویدا به دلیل اینکه نمیخواست از مادر ۸۰ سالهاش دور شود، نرفت. لیلا امامی، همسر سابق هویدا نیز پیشنهاد کرد که از کار کناره بگیرد و به آرزوی دیرینهاش که دایر کردن کتابفروشی بود، بپردازد».
مهدی پیراسته، وزیر کشور و سفیر سابق ایران در عراق در یادداشتهای خود نوشته است: «جلسه در حضور شاه فقید تشکیل شده و موضوع بازداشت هویدا مطرح بود. شاه فقید مطلبی را که قبلاً هم از زبان دیگران شنیده بود، تکرار کرد و گفت: «محاکمه هویدا، محاکمه رژیم است». پس از مدتی گفت و شنود، تلفن مخصوص زنگ زد و کسی که حدس می زنم سپهبد مقدم، رییس ساواک بود، مطالبی گفت که البته ما نمیشنیدیم».
سفیر سابق ایران در ادامه نوشته است: «در این موقع شاه خطاب به تلفنکننده گفت عدهای اینجا هستند که عقیده به بازداشت هویدا دارند. پس از آن دست را روی گوشی گذاشت و با تبسم تلخی گفت: «او هم میگوید از شام شب واجبتر است.» بالاخره ایشان تلفنی به یک نفر که تصور میکنم ارتشبد اویسی، فرماندار نظامی تهران بود دستور بازداشت هویدا را صادر کرد».
شاه: هویدا هرگز محاکمه نخواهد شد
پرویز راجی، سفیر وقت ایران در لندن نیز در خاطراتش نوشته است: «مایکل وبر تلفنی گفت تونی پارسونز، شب گذشته شرفیاب شده است و به نظرش اعلیحضرت بسیار سرحالتر از گذشته بودهاند. شاه از عزم خود در مبارزه با فساد سخن رانده بود. صحبت هویدا هم شده بود و اعلیحضرت فرمودهاند هویدا هرگز محاکمه نخواهد شد، چون این به معنای محاکمه رژیم است».
پرویز راجی: هویدا در هنگام دستگیری خونسرد و آرام بود
پرویز راجی در یادداشت روز هفدهم آبان نوشت: «ساعت پنج بعدازظهر افسانه جهانبانی، منشی هویدا از تهران تلفن زد و گفت هویدا توقیف شده است. لحظهای پیش از آنکه در خانهاش را بزنند، اعلیحضرت به هویدا تلفن میکند و میگوید او را به جایی میبرند که «ایمنیاش در خطر نباشد.» به هویدا مهلت دادند وسایل لازم از جمله مقداری کتاب، بردارد و با خود ببرد».
راجی در ادامه نوشت: «به گفته علی غفاری و فرشته رضوی، که با او بودند، هویدا خونسرد و آرام بوده است. یک سپهبد در لباس شخصی، به اتفاق دو افسر دیگر، همه خیلی رسمی و مودب، مامور توقیف او بودند. افسانه در ضمن گفت تیمسار خادمی دست به خودکشی نزده بود، بلکه دو نفر ناشناس از دیوار خانهاش به داخل پریده و سر او را هدف گلوله قرار دادهاند. در خبرهای ساعت هشت شنیدم شهرام چوبین هویدا را یک بهایی خواند که شخصاً فاسد نیست، اما سپر بلا قرار گرفته است. دلم برای هویدا میسوزد».
آیتالله خمینی: توبه شاه برای فریب ملت است
آیتالله خمینى در پیامى که به همین مناسبت از پاریس فرستادند، گفت: «عزیزان من! صبور باشید که پیروزى نهایى نزدیک است و خدا با صابران است. ایران امروز جایگاه آزادگان است… من از این راه دور چشم امید به شما دوخته ام… صداى آزادیخواهى و استقلالطلبى شما را به گوش جهانیان مىرسانم».
آیتالله خمینی به نقل از پیامی که در نشریه «ایرانشهر» چاپ لندن به طور کامل منتشر شده بود، گفت: من اگرچه میدانم فریبکاریهای شاه و نرمش لفظی و ارعاب عملی او در صفوف فشرده ملت بزرگ ما تاثیری ندارد، لیکن در هر موقع و در هر پیشآمدی لازم میدانم تذکراتی به شما عزیزانم بدهم:
۱. هدف همان است که در سخنرانیها و اعلامیههای خود ذکر نمودهام:
الف- سرنگونی سلطنت پهلوی و رژیم منحوس شاهنشاهی.
ب- برپا داشتن حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر ضوابط اسلام متکی به آراء ملت
۲. وحدت با شیوههای گوناگون، مخصوصاً اعتصابات در همه ادارات و دستگاههای دولتی باید ادامه داشته باشد. دولت نظامی ایران، غاصب و مخالف قانون است و بر ملت است که از آنان اطاعات نکند و سرپیچی و کارشکنی تا حد فلج نمودن دستگاههای دولتی پیش رود. من از جمیع کارمندان محترم دولت و سایر موسسات که با اعتصاب خود پشتیبانی از برادران و خواهران خود کردهاند، تشکر میکنم.
۳. شاه با روی کار آوردن دولت نظامی دست به توطئه دیگری زده است و آن اینکه از طرفی در پیشگاه خدا و ملت عذر تقصیر میخواهد و اعتراف به اشتباهات و جنایات خویش در طول سلطنت ننگین میکند و از آیات عظام و علمای اعلام و سایر طبقات استمداد میکند و از طرفی دیگر دولت نظامیاش با سرکوبی شدید و قتلها و اعزام چماق به دستها و سرنیزهدارها و توپ و تانکها بر ملت مظلوم میتازد و عزیزان ما را بیش از پیش به خاک و خون میکشد.
به خیال آنکه با این نقشه میتواند خودش را از گناه قتل و غارتهای دوران سلطنتش تبرئه نماید و با دستگیری ماموران خود که یک عمر عامل خیانتهای او بودهاند، خود را توبه کار معرفی نماید.
شاه در یک دست چماق و سرنیزه و مسلسل برای سرکوب ملت دارد و در دست دیگر توبهنامه و اعتراف به خیانتها و جنایتها و عذر تقصیرها را گرفته است.
ملت هوشمند و بیدار ایران نه از چماق و سرنیزه هراس دارد و نه از این خدعه و نیرنگ فریب میخورد. این شخص که از مراجع و علمای اعلام برای فرو نشاندن نهضت اسلامی و باز کردن راهی برای چپاول و هدم اسلام و قرآن کریم استمداد میکند، همان مردکی است که تا دیروز علمای اسلام و روحانیون عظیم ایشان را مرتجع و راه آنان را که راه اسلام و قرآن است ارتجاع سیاه مینامید.
و در یکی از نطقهای خود با کمال وقاحت گفت از این طبقه که مثل حیوان نجس است اجتناب کنید. و در نطق دیگر با کمال بیشرمی گفت روحانیون مثل کرمها در نجاست میلولند.
چه شد که امروز این چنین با روحانیون آشتی میکند؟ این نیز خدعه نیست؟ او که امروز به سیاسیون و جوانان ملت روی آورده و از آنان برای وطن استمداد میکند، همان است که گروههایی از آنان را اعدام و شکنجه و زندان کرده و میکند.
جوانان غیرتمند ما را به خاک و خون کشیده و میکشد. دانشگاههای ما را به قتلگاههای جوانان ما تبدیل نموده است. من از جنایاتی که اخیراً در دانشگاههای ما با جوانان اسلام نمودهاند در سوگم.
من از دانشجویان عزیز که در راه اسلام و کشور فدایی دادهاند و در مقابل شاه با مشتی گره کرده ایستاده و او را محکوم کردهاند، تشکر میکنم.
ملت ایران بداند که این نطقهای فریبنده برای اغفال مردم و فرو نشاندن آتش خشم مردم است تا تثبیت مقام کرده و قدرت را بازیابد و خدا میداند که اسلام و روحانیت و عموم ملت پس از آن با چه مصیبتهای دردناکی مواجه خواهد شد.
عزیزان من! از این هیاهوی نظامی نهراسید که نمیهراسید. شما ملت شجاع ثابت کردهاید که این تانکها و مسلسلها و سرنیزهها زنگ زدهاند و با اراده آهنین ملت نمیتوانند مقابله کنند و از این نرمشهای شیطانی و توبهنامههای ابلیسی فریب نخورید که نمیخورید.
شاه در اول سلطنت غاصبانه خود سوگند خورد که به اسلام وفادار باشد و به ملت خیانت نکند و اکنون اعتراف میکند که خائن است و اسلام و ایران را به تباهی کشانده است و تمام خیانتها عمدی بوده است که امروز اسم اشتباه بر آن میگذارد.
غفلت نکنید که این اشتباههای عمدی تکرار خواهند شد و کشور را به نیستی و ملت را به تباهی خواهند کشاند. امروز بر تمام طبقات ملت از مراجع عظام و علمای اعلام و مدرسین و فضلای عالیمقام و اساتید محترم دانشگاهها و دانشسراها و دانشجویان دلیر و طلاب شجاع تا جناحهای سیاسی و روشنفکران و کارگران و کشاورزان تا بازاریان و اصناف، از کارمندان دولتی تا افسران نیروهای سهگانه، از سربازان تا صاحب منصبان عالیرتبه و بر همه اقشار ملت تکلیف الهی و وجدانی است که با اتحاد کلمه بدون هراس از قدرتها و ابرقدرتها هدف اسلامی خود را تعقیب و گلوی این ستمگر تاریخ را بفشارند و با قاطعیت و جدیت به سوی هدف پیش روند که وعده خداوند به مستضعفین نزدیک است و کشتن و کشته شدن در راه خدا سرفرازی است.
روحالله الموسوی الخمینی پاریس، ۱۷ آبان ۱۳۵۷
سنجابی به ایران بازگشت
کریم سنجابی، رهبر جبهه ملی که برای گفت و گو با آیتالله خمینی به فرانسه سفر کرده بود، روز هفدهم آبانماه ۱۳۵۷ از پاریس به تهران بازگشت.
سنجابی در هنگام ترک پاریس خواستار سرنگونی شاه و پایان دادن حکومت نظامی شد. تا پیش از ملاقات سنجابی با آیتالله خمینی، جبهه ملی ایران همیشه موضع معتدلی نسبت به حکومت پهلوی بود و هرگز اعلام براندازی حکومت را نکرده بود. اتخاذ موضع براندازی توسط سنجابی منجر به درگیری در درون جبهه ملی شد.
مصاحبه آیتالله خمینی با ساندیتایمز
هفتهنامه ساندیتایمز که مانند بسیاری از نشریات مهم جهان در پاریس حضور دارد، مصاحبه خود را با آیتالله خمینی منتشر کرد. آیتالله خمینی در مصاحبه با این هفتهنامه چاپ انگلستان گفت:
«امیدواریم ایران بدون قیام مسلحانه با همین نهضتی که هم اکنون تمام اقشار ایران را فرا گرفته و با همین فشارهایی که ملت بر شاه وارد می کند، حل شود». آیتالله خمینی در پیامهای مختلف خود به مردم ایران خواستار سرنگونی حکومت پهلوی شده است.
شاه دستور داد خانواده سلطنتی از لندن به تهران برنگردند
پرویز راجی در خاطرات روز هفدهم آبان ۵۷ خود نوشت: «کارکنان مخابرات بار دیگر دست به اعتصاب زدهاند و برای ارتباط فوری با تهران به دستگاه تلکس نمیتوان اعتماد کرد. چون هواپیمایی ملی ایران هم در حال اعتصاب است، از پیک ویژه نیز خبری نیست، و تنها وسیله تماس تلفن است.
راجی در ادامه نوشت: «از قضا آخرین پیام رمزی که از تهران رسید از وزارت خارجه نبود. از رییس دفتر مخصوص بود و دستور میداد به اعضای خاندان سلطنتی که در لندن به سر میبرند، اطلاع دهم بدون اجازه صریح قبلی اعلیحضرت به تهران مراجعت نکنند».
پیام برای این مطلب مسدود شده.