«با روی کار آمدن اوباما شرایط برای ایران سختتر خواهدشد»
دویچه وله: باراک اوباما رئیسجمهور آینده امریکا گفت ایران در صورت عدم توقف غنیسازی اورانیوم با تحریمهای بیشتری روبرو خواهدشد. دکتررضا تقیزاده تحلیلگر سیاسی میگوید اوباما میتواند وفاق جهانی را علیه ایران بیبشتر کند.
باراک اوباما که در یک گفت و گوی تلویزیونی با شبکه انبیسی امریکا شرکت کرده بود، همچنین گفت که کشورش آماده است در ازای توقف غنیسازی از سوی ایران به این کشور مشوقهای اقتصادی ارائه کند.
دکتررضا تقیزاده استاد دانشگاه گلاسکوی لندن معتقد است که اوباما هرگز ادامه غنیسازی اورانیوم از سوی ایران را نخواهد پذیرفت و با توجه به گزینش هیلاری کلینتون برای پست وزارت خارجه، حتی امکان حمله نظامی به ایران نیز صد در صد منتفی نیست.
دویچهوله: آقای تقیزاده با توجه به اظهارات اخیر اوباما در مصاحبه با شبکهی ان.بی.سی آمریکا در مورد برنامهی اتمی ایران و با توجه به این که اوباما وزیر دفاع بوش، رابرت گیتس را در سمت خودش ابقا کرده است، آیا فکر میکنید که واقعا قرار است تغییر عمدهیی در مواضع آمریکا نسبت به ایران روی بدهد؟
رضا تقیزاده: بههیچوجه. در حقیقت سیاستهای آمریکا در قبال ایران بدون تغییر میماند. ولی نحوهی برخورد با ایران و با مسئلهی ایران تغییر میکند، به این ترتیب که مثلا دولت کنونی، یعنی دولت آقای بوش، همچنان تاکید بر این دارد که برای آغاز گفتوگو با ایران، پیششرطی باید وجود داشته باشد و آن قطع غنیسازی اورانیوم است ولی آقای اوباما اظهار میکند بعد از بهدست گرفتن قدرت، با ایران مستقیم مذاکره خواهد کرد بدون پیششرط، البته اعلام نمیکند که او موافق ادامهی غنیسازی اورانیوم در ایران هست. نکتهیی که دولت ایران هم هنوز از هضم و درک آن خودداری کرده، چنان که همین امروز سخنگوی وزارت خارجه ایران آقای قشقاوی اعلام کرده بود که اگر شرط گفتوگوی با ایران ادامهی غنیسازی نباشد، ایران از این مذاکرات استقبال نمیکند. یا مفهوم صحبتاش در این حد بوده است. تعاملی که ایران به آن اشاره میکند معنا و مفهومش این نیست که کشورهای خارجی در جهت ایران حرکت مثبتی داشته باشند و ایران در مواضع فعلیاش باقی بماند. به نظر من برخورد آمریکا با ایران در عمل بسیار سختتر خواهد شد. زیرا دولت کنونی آمریکا در قبال ایران شاید شعارهای سختی را بهکار میبرد، ولی در عمل فشار کافی به ایران وارد نمیکرد و در نتیجه فشارهای معتدل اقتصادی با توجه به داشتن قدرت صادرات نفتی، ایران را قادر میکرد که به ادامهی وضع موجود دل ببندد و به غنیسازی اورانیوم ادامه بدهد و از فشارهای بینالمللی تاثیر زیادی نگیرد. حال آن که بخصوص با توجه به کاهش قیمت نفت، کاهش درآمدهای نفتی ایران و بحران اقتصادی که به هرحال عوارض آن در ایران هم به شدت دیده میشود، به نظر میرسد که اعمال فشارهای اقتصادی سنگینتر علیه ایران و اعمال تحریمهای بیشتر در زمان آقای اوباما، ایران را مجبور به قبول مشقات زیادتری بکند و فشارهای به اصطلاح اقتصادی علیه ایران آثار بیشتری داشته باشد.
شما اشاره کردید به مسئلهی تعلیق غنیسازی اورانیوم توسط ایران، ولی باراک اوباما لااقل در دوران رقابتهای انتخاباتیاش همواره از مذاکرات بدون پیش شرط با ایران صحبت میکرد!
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: دکتر رضا تقیزاده استاد دانشگاه گلاسکوی لندن حق با شماست، ولی هیچوقت ایشان اعلام نکرد که در عین آمادگی برای مذاکرهی مستقیم با ایران موافق ادامهی غنیسازی اورانیوم در ایران هست. او حتا اعلام کرده بود که آمریکا بههیچوجه ایران اتمی را تحمل نخواهد کرد. از این لحاظ، حالا با توجه به این که خانم کلینتون بهعنوان وزیر خارجه دولت بعدی دموکرات آمریکا انتخاب شده است و او اعلام کرده بود که هیچ گزینهیی را برای مقابله با ایران از روی میز وزارت خارجه برنخواهد داشت، به نظر میرسد حتا توسل به گزینهی نظامی هم در شمول امکانات آمریکا برای نحوهی برخورد با ایران همچنان قرار خواهد گرفت. ولی فارغ از این قضیه که آمریکا با ایران وارد جنگ خواهد شد یا نخواهد شد، حتا اگر به پیامهای تبلیغاتی دوران ریاست جمهوری آقای اوباما هم اکتفا بکنیم، همان طور که گفتم او هیچوقت اعلام نکرده بود که موافق ادامهی غنیسازی اورانیوم در ایران است. او اعلام کرده بود که آمادهی گفتوگو با ایران است، ولی همچنان مخالف ادامهی غنیسازی اورانیوم و آمادهی مقابله با این برنامه، ولی از راه گفتوگوهای دیپلماتیک و یا در صورتی که ایران به سازش قانع نشود، با اعمال تحریمهای سیاسی زیادتر. به نظر میرسد با توجه به این که اوباما قادر خواهد شد یارگیریهای بیشتری برای آمریکا بکند، دوستان نزدیکتری در اروپا پیدا بکند و حتا چین و روسیه را به خطوط سیاسی نزدیکتری به خطوط سیاسی آمریکا تشویق بکند، اعمال فشارهای سیاسی علیه ایران در آینده و بعد از بهدست گرفتن دولت در زمان آقای اوباما، شدیدتر از گذشته بشود.
در گفتوگوی اوباما با شبکهی ان.بی.سی آمریکا اتفاقا از همین موضوعی هم که شما به آن اشاره کردید صحبت شد، یعنی همراهی چین و روسیه با آمریکا در مواجهه با پروندهی اتمی ایران. فکر میکنید اوباما واقعا بتواند این دو کشور را در برابر ایران با خودش همسو بکند؟
یکی از هدفهای سیاست خارجی آمریکا پیداکردن یارهای بیشتر از جهت حل مسایل بینالمللیست. مثلا گفته میشود که در آیندهی نزدیک، بعد از بهدست گرفتن قدرت، برای نزدیکترشدن به کشورهای مسلمان در خاورمیانه، آقای اوباما سخنرانی بسیار مهمی در زمینهی روابط خارجی در یک کشور مسلمان خاورمیانه برگزار خواهد کرد. در زمینهی روابط بینالملل همین سیاست در قبال اروپا و آسیا هم دنبال میشود. یعنی آمریکا سعی خواهد کرد که برای برخورد با مسایل اقتصادی و سیاسی دنیا با مشارکت باقی کشورها اقدام بکند، برعکس دولت کنونی که در صورت ضرورت، حتا اقدام منفرد آمریکا را هم دور از ذهن نمیدانست. مثلا در مورد حمله به عراق این کار بدون مشارکت قابل ملاحظهی کشورهای دنیا و فقط با همکاری نزدیک انگلستان صورت گرفت. در حالی که آقای اوباما مصمم به این است که یارگیریهای بیشتری در سطح بینالملل در جهت برخورد با مسایل دنیا صورت بدهد و یکی از مسایل عمدهی امروز دنیا که جنبهی امنیت منطقهیی دارد، مسئلهی اتمی ایران است و یقینا اوباما خواهد خواست و تلاش خواهد کرد که همکاری بیشتر چین و روسیه را در این زمینه جلب بکند که این عامل، بسیار موثر خواهد بود، اگر اعمال فشارهای زیادتر به ایران هدف و دستور کار روز آنها قرار بگیرد.
و در مورد کشورهای مسلمان که شما به آن اشاره کردید چطور، مثلا کشورهایی مثل اندونزی، مالزی و یا کشورهای عرب و یا کشورهای منطقهی خلیج فارس؟ فکر میکنید اوباما بتواند این کشورها را به سیاستهای خودش نزدیکتر بکند؟
در این مورد باید یک خط مشخص بین کشورهایی مانند مالزی و اندونزی، و کشورهای منطقهی خاورمیانه کشید. کشورهای مسلمان خاورمیانه چون در منطقهی ایران قرار دارند، عملا با برنامهی اتمی ایران مخالفاند و این مخالفت را حتا با لابی کردن با کشورهای دیگر مثل آمریکا ادامه میدهند. اگرچه در ظاهر در مقابل ایران نمیایستند و مخالفت آنها جنبهی آشکار ندارد، ولی در باطن مخالف جدی هستند یا براساس امنیت منطقهیی خودشان و یا به بهانهی مسایل محیط زیستی. ولی کشورهایی مثل اندونزی یا مالزی حساسیتشان به اندازهی کشورهای مسلمان منطقه نیست، ولی آنها هم آن چیزی که تا بحال اعلام کردهاند و یا حتا در قالب مجموعهی کشورهای غیرمتعهد، حمایت از بخش صلحآمیز برنامههای اتمی ایران بوده است. چیزی که ایران همیشه بهعنوان تم اصلی برنامههای اتمیاش معرفی میکرده و آنها هم هیچوقت نگفتهاند که ما به هر شرطی موافق ادامهی غنیسازی اورانیوم در ایران هستیم. آنها هم اعلام کردهاند که ما موافق برنامههای صلحآمیز اتمی ایران هستیم. ولی همانطور که گفتم مخالفت آنها با برنامههای اتمی ایران به شدت و قوت مخالفت کشورهای مسلمان منطقه نیست و یقینا اوباما هم با درک این تفاوتها سعی خواهد کرد که روشهای متفاوتی را در جهت نزدیکشدن به نقطهنظرات این نوع کشورهای مسلمان در قبال ایران اتخاذ بکند.
از مجموع صحبتهای شما من میتوانم این نتیجه را بگیرم که ریاست جمهوری جدید آمریکا، باراک اوباما، وضع را برای حکومت فعلی ایران دشوارتر خواهد ساخت؟
نظر من این است، یعنی برخلاف دولت کنونی آقای بوش که همیشه علیه ایران شعار میداده، ولی قادر نشد بتواند ایران را از مسیر کنونی برنامهی اتمیاش منحرف بکند، در زمان آقای اوباما اگرچه جنگ، گزینهی قطعی و گزینهی جدی علیه ایران نخواهد بود، ولی قصد این است که با کمک گرفتن از بقیه کشورهای دنیا حداکثر فشار سیاسی و اقتصادی علیه ایران وارد بشود تا ایران را قانع بکنند که از مسیر فعلی ادامهی غنیسازی اورانیوم و تبدیل شدن به قدرت هستهای فاصله بگیرد. در این مورد حتا آقای اوباما ضمن فعالیتهای انتخاباتی خودش در یک مورد یادآور شده بود که تحریم صدور بنزین به ایران هم ممکن است در دستور کار دولت بعدی آمریکا قرار بگیرد. به این لحاظ میبینیم که آنها گسترهی تحریمهای اقتصادی را بسیار وسیعتر از آنچه امروز علیه ایران اعمال شده است در نظر دارند و در شرایطی که صادرات نفتی ایران کاهش پیدا کرده و اقتصاد ایران ضعیفتر و آسیبپذیرتر شده است، به نظر میرسد که تشدید تحریمها علیه ایران بتواند بسیار بیشتر از گذشته اثر بگذارد.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
پیام برای این مطلب مسدود شده.