17.12.2008

مذاکره با ایران بعد از انتخابات: مصاحبه روز با مشاور سابق وزارت خارجه آمریکا

روز: سوزان مالونی، مشاورسابق وزارت خارجه آمریکا و محقق ارشد موسسه بروکینز واشینگتن، در گفت وگو با روز مي گويد که ایالات متحده نمي خواهد مذاکره با تهران به انتخاب مجدد احمدی نژاد کمک کند و بنابراين، پیش از انتخابات آينده سر گفت وگو با تهران را باز نخواهد کرد. وی در عين حال مي افزايد اين احتمال وجود دارد که در شش ماه آینده علامت هایی فرستاده شود یا مقدمات چنین گفت وگو هایی چیده شود. این گفت وگو را می خوانید.

با توجه به نزديک بودن انتخابات رياست جمهوري در ايران، آيا دولت جدید آمریکا برای برقراری گفت وگو با ایران- طی ماه های آینده – اقدام خواهد کرد؟

از نظر من طی این ماه ها حداقل علامت هايي فرستاده مي شود و مقدماتی فراهم خواهد شد، اگرچه نگرانی زیادی وجود دارد که چنین اقداماتی احتمال انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد را افزايش دهد. با این حال من همچنان در مورد اینکه واشنگتن – تفاوت نمی کند چه دولتی در آن سرکار باشد- بتواند نفوذی در روند سیاست داخلی ایران داشته باشد، بدبین هستم.

آیا برای ایالات متحده تفاوتی می کند که چه نوع رییس جمهوری سر کار باشد؟ یک احمدی نژاد یا یک رییس جمهور میانه رو؟

ما از دو انتخابات سال ۱۹۹۷ و سال ۲۰۰۵ آموخته ایم که کسی که کرسی ریاست جمهوری را در اختیار دارد مهم است. البته این عامل به صورت کلی به تغییر روند بازی نمی انجامد. ولي علي رغم قدرت محدود و ظرفیتی که ریاست جمهوری در نظام سیاسی ایران دارد، این انتخاب می تواند روند سیاست های داخلي و خارجی و رفتار با شهروندان ایران را به شدت تغییر دهد. بنابراین مهم است که چه کسی رییس جمهور باشد. در نهایت، ایالات متحده نیاز دارد با ایران به توافق برسد، صرف نظر از اینکه چه کسی رییس جمهور باشد.

آیا دولت اوباما می تواند با یک ايران هسته ای کنار بیاید؟

هیچ کس در واشنگتن آمادگی این را ندارد که حتي در مورد چنین موضوعی صحبت کند. بي شک، پیشرفت خيلي زيادي در زمان دولت بوش در توسعه زیر ساخت هاي هسته ای ايران صورت گرفته است. اما آنها هنوز به نقطه غیر قابل برگشت نرسیده اند. البته، به اين هم بستگی به این دارد که چگونه این نقطه را تعریف کنیم. بنابراین تمرکز تلاش ها این است – و خواهد بود- که ایران از رسیدن به آن نقطه باز داشته شود.

با توجه به مشکلاتی که ایالات متحده هم اکنون در افغانستان وپاکستان با آن مواجه است، آیا امکان دارد که ای بخواهد در خصوص برنامه هسته ای ایران مصالحه ای صورت بدهد؟

من هیچ چشم اندازی برای مصالحه واشنگتن بر سر اینکه ایران به صورتی قابل توجه ظرفیت غنی سازی خود را توسعه بدهد نمی بینم. این موضوع در جامعه سیاست گذاری واشنگتن خيلي دور از ذهن است. اگر چه به محض اینکه مذاکرات و گفت وگو های مستقیم آغاز شود می توان به راهی فکر کرد که بر مبناي آن ایران بتواند حق برخورداري از آنچه “حق هسته ای” مي نامد را داشته باشد و از سوی دیگر جامعه بین المللی هم از مکانیسمی براي تامين امنیت و اطمینان کامل در خصوص اهداف وجهت گیری برنامه هسته ای ایران برخوردار باشد. این موضوعی است که محور مذاکرات را به خود اختصاص خواهد داد. فکر نمی کنم در مورد برنامه هسته اي ايران، کسی در واشنگتن از گزینه “هیچ چیز ” [براي ايران] سخن بگوید. چرا که این، گزینه دولت بوش بود وبه وصورت موثری در اثر مرور زمان به عقب رانده شد. اما نکته این است که هدف، تعلیق کامل غنی سازی اورانيوم است. این باید موضع دولت اوباما هنگام آغاز مذاکرات با ایران باشد.

انتخاب خانم هیلاری کلینتون به عنوان نامزد وزارت خارجه آمریکا چه تغییری را در نگاه دستگاه اوباما نسبت به ایران به وجود خواهد آورد؟ با توجه به اینکه در جریان انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری در آمریکا، یکی از مهمترین حوزه هایی اختلاف نظر میان این دوکاندیدا در خصوص نحوه برخورد با ایران بروز پیدا کرد…

آنها درجریان کمپین اختلافات عمده ای با هم داشتند، اما کمپین الان به پایان رسیده ا و آقای اوباما رییس جمهور منتخب است. این تصمیم و اراده اوست که سیاست خارجی ايالات متحده را تعيين مي کند. وزیر امورخارجه البته توانایی زیادی دارد در تعيين اینکه چگونه ما با مشکلات مختلف مواجه شویم. ولي در عمل، تصمیم گیرنده اصلی در زمينه مساپل مختلف اوباماست. به علاوه مهم است که تفاوت های این دو را زیاد بزرگ نکنیم. هر دو آنها درجریان مبارزات انتخاباتی تاکید کردند که گفت وگو با ایران امکان پذیر است و هر دو گفتند که یک ایران با سلاح اتمی را نمی خواهند. بنابراین فکر نمی کنم که فاصله آنها خيلي زیاد باشد. اگر چه لحن این دو به شدت متفاوت بود و آقای اوباما در اواپل کمپین خود ریسک سیاسی زیادی را متحمل شد که از گفت وگو های مستقیم با ایران سخن گفت. موضعی که با تاریخ ایالات متحده در هماهنگی بیشتری است.

اگر ایرانی ها از برنامه هسته ای شان دست نکشند، ایالات متحده از چه گزینه های محتمل دیگری استفاده خواهد کرد؟

تحریم ها قطعا برای مدتی زیاد بخشی از دیپلماسی آمریکا در رابطه با ایران باقی خواهد ماند . این یکی از بخش های پایدار دیپلماسی آمریکا بعد از انقلاب ۱۹۷۹ بوده است. هیچ دولت جدیدی به صورت کامل تحریم ها را از دستور کار خارج نخواهد کرد. در خصوص ایران، نه توجیهی برای این کار موجود است و نه سرمایه سیاسی مهمي وجود دارد که از کنار گذاشتن تحریم ها حمایت کند. سوال این است که چه نوع تحریم هایی معنی دار است و می تواند ایران را قانع کند که رفتار خودش را تغییر دهد؟ من فکر می کنم با توجه به تجربه دولت بوش، مشخص است که ما قادر هستیم مقررات و روش هایی را اعمال کنیم که فشارها و هزینه های بیشتری را به ایران تحمیل کند. اما این مساله روشن نیست که آیا برخی روش ها و مقررات به کار گرفته شده، واقعا اهدافی که از آنها انتظار می رفته را برآورده کرده است یانه؟ من این برداشت که پایین آمدن قیمت نفت و وضعیت نابهنجار اقتصادی در ایران باعث خواهد شد دولت تحت فشار قرار بگیرید تا مسیرخود را تغییر دهد، اندکی خوشبینانه می دانم. تاریخ ایران گواهي مي دهد که تغيير سياست ها، خیلی به آرامی اتفاق مي افتند و هیچ گاه نتیجه بحران های کوتاه مدت اقتصادی نبوده اند.

بنابراین موضوع گزینه نظامی دیگر دردستور کار نخواهد بود؟

هیچ رییس جمهوری آمریکا نمی تواند گزینه نظامی را از روی میز بردارد. ايالات متحده قدرت نظامی دارد و هدف آن، این است که با تهدید های بالقوه ای که برای آمریکا وجود دارد مقابله کند. با این حال من انتظار دارم که دستگاه اوباما به صورت حساب نشده از گزینه حمله نظامی سخن نگوید. فکر نمی کنم کسی در میان مقامات بلند پایه وجود داشته باشد که نسبت به سخن گفتن حساب نشده از جنگ بدبین نباشد، به خاطر تاثیراتی که اين رفتار، بر سیاست داخلی ایران و در مقیاس وسیع تر بر منطقه خواهد داشت. گزینه نظامی آخرین گزینه هر دولتي خواهد بود و مطمئن هستم که این گزینه، مرکز گزینه های دیپلماسی آمریکا برای آينده ای قابل پیش بینی نخواهد بود.

اسراییل چطور؟ آیا هیچ سناریویی را قابل تصور می بینید که در آن اسراییل بخواهد به ایران حمله نظامی کند تا برنامه هسته ای تهران را متوقف کند؟

نگرانی زیادی طی چند سال گذشته دراین خصوص وجود داشته است. در عمل ما شاهد تغییری در سیاست خارجی اسراییل درمورد ایران نیستیم، جز اینکه می بینیم لحنشان اندکی ملایم تر شده است. اسراییلی ها هنگامی چنین اقدامی را انجام خواهند داد که به هردلیلی از آمریکا چراغ سبز دریافت کرده باشند و بدون چراغ سبز آمریکا، چنین اقدامی را صورت نخواهند داد. آنها پیام پیروزی اوباما در انتخابات را به خوبی دریافته اند که عبارت است از اين که حمله نظامي گزینه ای نیست که ما در آینده ای نزدیک بخواهیم آن را در نظر بگیریم. طی چند سال آینده، تمرکز روی دیپلماسی خواهد بود. اگر هیچ پیشرفتی حاصل نشود و اگر وضعیت بدتر از آن چه هست بشود، آن زمان می توانیم به گزينه هاي ديگر فکر کنيم. اما این موضوع هم نيازمند وجود شرايط مختلفي است و فکر نمی کنم کسی در دستگاه سیاست خارجی آمریکا هم اکنون بخواهد روی این پیش فرض متمرکز شود که دیپلماسی شکست خواهد خورد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates