وعدههای اقتصادی و جلب رضایت مردم
دویچه وله: شفاف نبودن نحوه کنارآمدن با قیمت واقعی نفت یا تاخیر در تصویب لایحه هدفمند کردن یارانهها، حساسیت افکار عمومی در ایران را نسبت به وضعیت اقتصادی سال آینده برانگیخته است.
بسیاری خانوادههای ایرانی، این زمزمه را شنیدهاند که ممکن است دولت کسری بودجه خود را با زدن از حقوق بازنشستگان یا کارکنان دولتی، یا وفا نکردن به وعدههای عدالت محور، جبران کند. مهدی نوروزیان، خبرنگار اقتصادی در گفتگو با دویچهوله از انگیزههای سیاسی این وعدهها میگوید.
پرداخت سود سهام عدالت تا کنون ۵ مرتبه به تعویق افتاده و این نگرانیهایی در میان مردم ایجاد کرده به نظر شما دلیل دیرکرد چیست؟
این از موارد بسیار پیچیده و غیرشفاف در پرونده دولت نهم است و دولت، بارها موضع خود در این زمینه را تغییر داده است. به اعتقاد من، دلیل این امر، ناشی از ذات خود طرح و ناشی از آن است که برای این پرداخت، باید از جای دیگری هزینه شود که به سود و سهام ارتباطی ندارد. آیین نامهی اجرایی این طرح هنوز در دولت تصویب نشده و این بیانگر اینست که طرح، غیرکارشناسی است.
با وجود این ابهامها و فراهم نبودن زمینه، چه دلیلی دارد که این وعدهها را بدهند؟
پاسخ شما را باید کارشناسان سیاسی بدهند زیرا اینگونه مسائل، ریشه سیاسی دارند نه اقتصادی.
زمزمه افزایش قیمت بنزین تا ۳۰۰ درصد، یا بالا رفتن بهای آب و برق و گاز، موجب اضطراب افکار عمومی شده و مردم نگران اوضاع معیشتی خود در سال آینده هستند. این چه حاصلی از نظر جو سیاسی برای دولت دارد؟
طبق لایحه یارانه دولت، باید قیمت بنزین ظرف سه سال در سطح جهانی تعیین شود و بهای آب و برق و گاز هم به بهای تمام شده به مردم عرضه شود. صرفنظر از اینکه این نوع قیمت گذاری به خودی خود، جای بحث دارد، ماده ۱۳ لایحه هدفمند کردن یارانهها تاکید میکند که افزایش حقوق کارکنان در قالب قوانین موضوعی کشور، باید با تصویب این لایحه متوقف شود. یعنی مردم باید بهای خدمات دولتی را به بهای بین المللی بپردازند در حالیکه معلوم نیست تکلیف اضافه حقوق شان چه میشود. به نظر من، اگر مجلس این موضوع را شفاف نکند، فضا به شدت منفی خواهد شد.
آقای باهنر، از اکثریت اصولگرایان مجلس هشتم گفته، هر دو قوه برای ارائه و اجرای طرح پرداخت نقدی یارانه، دچار سردرگمی و دوگانگی شدهاند. خود این موضعگیری چه اندازه بازتاب فرسایشی شدن این بحث است؟
موضوع اساسا استفاده انتخاباتی دارد. مثلا الان بحث میکنند که پرداخت نقدی یارانهها، دو ماه قبل از اصلاح قیمتها شروع شود. این نشانگر اینست که اصل موضوع، کار کارشناسی نیست بلکه انگیزههای سیاسی در کار است. ما نمیتوانیم برای پاسخ به این سوالها، بحث اقتصادی کنیم. مکانسیمی که دراین زمینه هست، بر اساس سیاست است
اگر قرار باشد انتخابات به شکلی بگذرد، اما در افکار عمومی تنش ایجاد شود، آنگاه چه سودی عاید دولت خواهد شد؟
بحث دولت اصلا این نیست. خواست دولت این است که بخش بزرگی از تودههای مردم را با پرداخت نقدی جذب خود کند. در واقع با این پرداخت، ولو برای کوتاه مدت هم که شده، رضایت مردم را بخرد. به واقع، این دورنما کوتاه و منافع اش آنی است.
پیام برای این مطلب مسدود شده.