۳۰ سال پیش در چنین روزی دیدار اعلیحضرت و آیتالله خمینی در زندان
زمانه: سعید بشیرتاش، ابراهیم نبوی
شنبه سی دیماه ۱۳۵۷ برابر بیستم ژانویه ۱۹۷۹ میلادی
آیتالله خمینی: جمهوری اسلامی خود را در جنگ با اسرائیل خواهد دانست
روزنامه اطلاعات نوشت: «آیتالله خمینی، رهبر شیعیان ضمن مصاحبهای که در روزنامه لبنانی «اللوا» انتشار یافته، گفتهاند ایران خود را در حال جنگ با اسرائیل خواهد دانست.»
آیتالله خمینی در این مصاحبه گفته است: «هنگامی که یک دولت اسلامی در ایران تشکیل شود مارکسیستها در بیان عقاید سیاسی و اجتماعی خود آزاد خواهند بود، اما نمیتوانند علیه کشور توطئه کنند.»
آیتالله افزود: «هرگز بین ملت مسلمان که بر ضد شاه مبارزه میکند و عناصر مارکسیستی چه افراطی و چه غیر افراطی هیچگونه همکاری وجود نداشته است. من پیوسته مسلمانان را از همکاری با عناصر مارکسیستی برحذر داشتهام و از این رو به کار بردن واژه «مارکسیست اسلامی» در مورد انقلاب ایران یک تناقض آشکار است.»
رهبر شیعیان سوال دیگر «اللوا» دایر بر اینکه آیا ایران خود را در حال جنگ با اسرائیل خواهد دانست، پاسخ مثبت داد و گفت: «اسراییل سرزمین یک ملت مسلمان را غصب کرده و هنوز هم به جنایات بیشماری علیه ملت فلسطین دست میزند و به این ترتیب دشمن ملل اسلامی است.»
آیتالله خمینی در پایان اظهار داشت که ملت عرب باید علیه استعمار از تمام جهات مبارزه کند چرا که استعمار ستمکارترین و بیرحمترین دشمن اسلام است.
اعراب همچنین باید به خطر صهیونیسم پی برده از سازمان مقاومت فلسطین که راه مبارزه مسلحانه علیه صهیونیسم را پیش گرفته است، پشتیبانی کنند.
امام خمینی و یاسر عرفات
شرح دیدار شاه از خمینی در زندان در روزنامه اطلاعات
روزنامه اطلاعات بدون اینکه منبعی برای خبر دیدار شاه از آیتالله خمینی در زندان در سال ۱۳۴۲ بیاورد، شرح این دیدار را در صفحه آخر خود آورده است.
روزنامه اطلاعات در این خبر شاه را با یزید و آیتالله خمینی را با امام حسین مقایسه کرد و نوشت: «در زمانی که امام خمینی پس از واقعه ۴۲ که منجر به شهادت چند هزار نفر در سطح مملکت شد در زندان به سر میبردند، روزی شاه با چند نفر به زندان میرود و به سلولی که زعیم عالیقدر در آنجا زندانی بودند وارد میشود. هنگام ورود شاه و همراهان، حضرت آیتالله خمینی مشغول تلاوت آیات قرآن بودند و به طوری غرق در حقیقت که از آمدن جمعی به زندان آگاه نمیشوند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «لحظاتی میگذرد و ایشان سربلند میکنند و میفرمایند: فرمایشی داشتید؟ یکی از همراهان با عناوین مختلف و القاب خاص شاه را معرفی میکند و آنگاه شاه اظهار میدارد: مرحوم آقای بروجردی فقط به امور مذهبی میپرداختند و به امور سیاسی چندان علاقهای نداشتند.»
در ادامه میخوانیم: «امام خمینی گفتند: مرحوم بروجردی «سید حسنی» بودند و من «سید حسینی». و باب مکالمات به همین جا ختم میشود. شاه که مقصود آقا را از این مطلب درک نمیکند پس از مراجعت به کاخ از عدهای از معمرین سوال میکند فرق بین سید حسنی و سید حسینی در چیست؟ به او میگویند: تفاوت در این است که امام حسن با معاویه صلح کرد ولی امام حسین با شمشیر قیام کرد. آنوقت شاه متوجه میشود که مقصود آقا از این بیان چه بوده است.»
تاکنون غیر از روزنامه اطلاعات، هیچکسی مدعی دیدار شاه از آیتالله خمینی در زندان نشده است.
نامه سپهبد خسروانی به دادستان تهران درباره خروج ارز
روزنامه اطلاعات یک آگهی در صفحه دوم خود به چاپ رسانده است که در آن تیمسار پرویز خسروانی خطاب به دادستان تهران نوشته است:
«چون بر اثر تراکم مسئولیت تا کنون فرصت نفرمودهاید که با عطف توجه به تقاضاهای مکتوب مکرر اینجانب نتیجه تحقیق مأموران دادستانی را نسبت به صحت و سقم مورد مذکور در لیست منتشره مربوط به صادر کنندگان ارز درباره (سپهبد خسروانی) اعلام بفرمایید… مراتب را به صراحت برای آگاهی عامه اعلام نمایید. حقیقتی که قطعاً تایید خواهید فرمود آن است که حیثیت اجتماعی، متاع رایج نیست که قابل خرید و فروش باشد و چون آسان به دست نمیآید هر گونه تشبث برای حراست آن برای هر فرد با حیثیت، وظیفه حتمی محسوب میگردد.»
چندی پیش اعلامیهای با امضای «جامعه کارکنان بانک مرکزی» انتشار یافت که در آن نام ۱۷۸ نفر از سران حکومت که به ادعای این اعلامیه هر یک طی دو ماهه شهریور و مهر ۱۳۵۷ بیش از ده میلیون تومان ارز خارج کرده بودند، آمده بود.
جمع مبلغ لیست مذکور بیش از شانزده میلیارد تومان میشد. این اعلامیه سر و صدای زیادی در جامعه ایجاد کرد، بدون اینکه توجه شود اصلاً «جامعه کارکنان بانک مرکزی» که صادر کننده این اعلامیه است وجود خارجی ندارد.
معاون بانک مرکزی این لیست را تکذیب کرد و اعلام کرد که جمع ارز خارج شده از کشور در دو ماهه مذکور از دو میلیارد تومان تجاوز نمیکند.
دادستان تهران وارد قضیه شد و پس از بررسی مفصل اعلام داشت که جمع مبالغ خارج شده از کشور در دو ماه ذکر شده یازده و نیم میلیارد تومان است و نام ۱۰۲ تن از کسانی که ارز از کشور خارج کردهاند، اعلام شد.
پس از اعلام این مطلب توسط دادستانی، روزنامهها اعلام داشتند که «دادستانی لیست خارج کنندگان ارز را با کمی تغییر تایید کرده است.»
اما تفاوت مبلغ یازده و نیم میلیارد اعلام شده توسط دادستانی با دو میلیارد تومانی معاون بانک مرکزی در این است که دادستان تهران کل مبلغ خارج شده از کشور از جمله ارزهای بازرگانی جهت خرید کالا را نیز در نظر گرفته است.
و نکته مهمتر اینکه نام این ۱۰۲ تن هیچ ربطی به نامهای ذکر شده در اعلامیه «جامعه کارکنان بانک مرکزی» ندارد. رقمهای فرستاده شده به خارج نیز اکثراً زیر ده میلیون تومان است.
لیست صادر کنندگان ارز یکی از دروغهایی بود که در دوران انقلاب باور شد. اما علیرغم تمامی تلاشهایی که افراد نامبرده شده در لیست برای تکذیب آن میکردند، مطبوعات کشور و نیز نیروهای انقلابی همچنان به این لیست استناد میکردند.
نامه ذکر شده در بالا که به صورت آگهی در روزنامه اطلاعات درج شد از معدود تکذیبهایی بود که در مطبوعات به چاپ رسید و در آن از دادستان تهران خواسته شده است که به انتشار لیست ۱۰۲ نفره قناعت نکرده و با نام بردن از شخص وی اعلام نماید که ارز از کشورخارج نکرده است.
مسعود رجوی، آیتالله خمینی و موسی خیابانی
مسعود رجوی و ۱۶۰ زندانی دیگر آزاد شدند
به گزارش هفتهنامه ایرانشهر ۱۶۲ زندانی سیاسی امروز از زندانهای مختلف کشور آزاد شدند. اکثر این زندانیان محکومین به حبس ابد بودند. در مراسم آزادی این زندانیان عده زیادی از وابستگان و آشنایان آنان حضور داشتند.
آزادی زندانیان سیاسی در ساعات اولیه شب صورت گرفت و دولت مدعی شد که تنها هشت زندانی سیاسی دیگر که متهم به «قتل» هستند در زندانها باقی ماندهاند. از این هشت تن پنج نفر در تهران و سه نفر در شهرستانها زندانیاند.
به گزارش ایرانشهر، در تهران هنگام آزادی زندانیان مردمی که در زندان اجتماع کرده بودند، گفته مأمورین رژیم را دایر بر اینکه زندانیان دیگر همه آزاد شدهاند نپذیرفتند و از خود زندانیان سیاسی خواستند که در این مورد با آنها سخن بگویند.
در این موقع، مسعود رجوی از رهبران سازمان مجاهدین خلق که در سال ۱۳۵۰ به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شده بود، برای مردم سخنرانی کرد و ضمن تشکر از مبارزات مردم که به آزادی زندانیان منتهی شده است، آمادگی آزادشدگان را برای ادامه مبارزه اعلام داشت.
مسعود رجوی و موسی خیابانی، از مجاهدین آزاد شده بلافاصله پس از آزادی از زندان در نامهای با عنوان «محضر مبارک مجاهد اعظم حضرت آیتالله العظمی خمینی» اعلام کردند:
«ما آزادی خودمان را مدیون مجاهدت و جانفشانیهای خلق رزمنده و ستم کشیده ایران در پرتو الهامات آن زعیم استوار و سازشناپذیر هستیم.»
رجوی و خیابانی در اولین روز آزادی از زندان در پیامی برای یاسر عرفات تأکید کردند «در میهن خونبارمان جنبشی بزرگ به راه افتاده و قائد پر افتخار آن امام مجاهد اعظم خمینی بارها بر قطع هرگونه رابطه با اسرائیل پای فشرده است.»
هفتهنامه ایرانشهر یک هفته قبل از آزادی زندانیان سیاسی اسامی آنان را منتشر کرده و خواستار آزادی آخرین زندانیان سیاسی شد. اسامی برخی زندانیان آزاد شده به این شرح است:
قاسم ارض پیما، محمدعلی پرتوی، مهدی تقوایی، علیرضا تشید، فرخ زرینکفش، علیرضا زمردیان، نادر زرکاری، محمد سیدی کاشانی، محسن سیاه کلاه، رضا ستوده، محمد سادات دربندی، منصوره شادمانی، محسن شریفزاده، حماد شیبانی، کاظم شفیعیها، منوچهر حامدی، بهروز حقی منیع، احمد حنیفنژاد، بهمن بازرگانی، مهدی بخارائی، موسی خیابانی، علی خدائیصفت، علی خاوری، حسین داعیالاسلام، جعفر توتونچی، علی توسلی، مهرانگیز رمضانی، نسرین رضائی، اشرف ربیعی، مسعود رجوی، عبدالرحیم صبوری، کامران صنیعی، محمود طریقتالاسلام، سید مرتضی قائمی، عبدالحسین مشارزاده، ایرج نیری
مسعود رجوی و بخش اعظم زندانیان آزاد شده یک سال پس از انقلاب به مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی پرداختند. در سال شصت اکثر آنها یا در اثر فشار حکومت از کشور رفتند یا در ایران کشته شدند.
روستاییان آذربایجان به هفت روحانی حمله کردند
روزنامه اطلاعات در خبری زیر عنوان «چماق به دستها یک روحانی را کشتند» نوشت: «ساکنان یک روستای خوی به هفت نفر از نمایندگان مردم خوی که برای جلوگیری از نفاق و برادرکشی به روستا رفته بودند حمله کردند و روستاییان، یکی از روحانیون معروف خوی را کشتند و پنج نفر دیگر را به شدت مجروح ساختند.»
اهالی روستای «بدلآباد» به هنگام گفت و گوی نمایندگان مردم خوی، ناگهان با چوب و چماق به این هفت نفر حمله کردند و حجتالاسلام میرزا مقصود خضرلو را کشتند. پنج روحانی به شدت مجروح شده و یک روحانی دیگر ناپدید شد.
مردم خوی و سلماس شاهپور به مناسبت کشته شدن حجتالاسلام خضرلو عزای عمومی اعلام کردند. روزنامه اطلاعات در خبر دیگری زیر عنوان «چماق به دستان در مشکین شهر آشوب به پا کردند» نوشت:
«به دنبال راهپیمایی و تظاهرات مردم مشکین شهر در روز اربعین، ساعت سه بعد از ظهر دیروز، عده زیادی از کودکان، زنان و مردان عشایر و روستاهای اطراف این شهر در حالی که چماق، بیل و داس در دست داشتند و عدهای به اسلحه گرم مسلح بودند، به مشکین شهر یورش آوردند.»
در ادامهی این خبر آمده است: «آنان در حالی که شعار «زنده باد شاه» میدادند، اقدام به مضروب کردن اهالی نمودند و شیشههای مغازهها و اماکنی را که تمثالهای امام خمینی را نصب نموده بودند، شکستند. به دنبال این حمله مشکین شهر در مدت کوتاهی به حالت تعطیل در آمد و مردم به خانههایشان پناه بردند.»
مأموران پلیس با اطلاع از این واقعه، در یکی از خیابانهای مشکین شهر گاز اشکآور پرتاب نمودند و تیراندازی هوایی کردند. این عمل باعث متفرق شدن چماق به دستان شد، اما آنها یک بار دیگر در سایر مناطق شهر آشوب به پا کردند.
حمله چماق به دستان به منازل و افراد تا پاسی از شب ادامه داشت. روزنامه اطلاعات همین خبر را اما اینبار به گونهای دیگر در صفحه دو خود و زیر عنوان «در حمله چماق به دستها به مشکین شهر پنجاه نفر کشته شدند» آورده و نوشت:
«در پی اعلام خبر مبنی بر کشته شدن دو نفر و مجروح شدن ۶۰ نفر در زد و خورد روستاییان با مردم مشکین شهر، کسب اطلاع شد که شاهدان عینی رقم کشته شدگان را ۵۰ نفر اعلام کردهاند.»
این روزنامه میافزاید: «شاهدان عینی معتقدند تعدادی از کشته شدگان توسط روستاییان و بقیه توسط مأموران انتظامی شبانه جمعآوری شده است» (و به همین جهت کسی اجساد را ندیده است).
اطلاعات افزود: «در شهر صحنه نیز در پی حمله روستاییان به شرکت کنندگان در تشییع جنازه یک مجاهد شهید، ژاندارمری دخالت کرده و با شلیک به روی چماق به دستان، دو تن از آنها کشته میشوند. در بروجرد نیز روستاییان با متوقف کردن اتومبیلها آنها را وادار به دادن شعار «جاوید شاه» میکردند. سه تن از این روستاییان بر اثر برخورد اتومبیل کشته شدهاند.»
باز هم در خبر دیگری زیر عنوان «چماق به دستها جادههای کرمانشاه را قرق کردند» روزنامه اطلاعات نوشت که روستایان کرمانشاه با بستن راههای کرمانشاه به شاهآباد، همدان، پاوه و کامیاران، راه را بر اتومبیلها بسته و پس از بازرسی از اتومبیلها اگر عکسی از حضرت امام خمینی پیدا میکردند، شدت عمل به خرج داده و به زور کتک و نابود کردن اتومبیل، سرنشین آن را وادار به گفتن «جاوید شاه» میکردند.
در خبری دیگر، روزنامه اطلاعات نوشت که شایعه حمله روستاییان به شهر اهواز باعث تعطیلی یکپارچه این شهر شد. مردم برای حفظ جان خود شتابزده به خانههای خود رفتند.
ساعاتی بعد معلوم شد که این شایعه صحت نداشته است، ولی مردم همچنان در خانههای خود باقی مانده بودند. یک مقام آگاه در لشکر اهواز اظهار داشت که این شایعات برای ایجاد دلهره و رعب و هراس صورت میگیرد و مردم نباید توجهی به آن داشته باشند.
جواد مجابی، شاعر، طنزنویس و نویسنده /عکس: ابراهیم حیدری
غریو بلند رهایی جواد مجابی
روزنامه اطلاعات روز سیام دیماه ۱۳۵۷ به انتشار شعری از شاعر و طنزنویس و نویسنده بزرگ ایرانی جواد مجابی پرداخت. جواد مجابی سالها به نوشتن مطالب طنز با امضای خودش یا «زوبین» میپرداخت.
به یاد بلند شب ظلم و ظلمت
برافراشتند
درفش صداهای خود را
طنین خدا در صداهایشان بود
خدای رهایی در آن نیمه شب نعره میزد.
***
شب از نعرهی خلق آشفت
صد پاره شد
صدا آسمان را فرو ریخت
با کهکشانهاش
در خانههای فقیران
به پای اسیران
صدا برج و باروی کور و کر شهر را بگسلانید
***
صدا خواند.
خواندند
مرغان آزاد شهر
صدا خواندند
خوانده
بر نطع خونین مرگبار
همه بیقراران غم خشم جان را
***
به بام بلند شب
از صبح خواندند
به بام بلند شب
از روز موعود
به بام بلند
از دل آسمان
آتش انگیختند
فرو سوختند اهرمن زاد شب را
تو گویی
که هرگز نبوده است جز دود.
***
شب
از شهر مردم
که بیدار میشد
نه رنگی به رخسار داشت
شب از بیم
در برج باروت
جانی نگونسار داشت
شب آهنگ مردن به یکبار داشت.
صدا تا سحر خواند
خواندند
خورشید شمشیر برداشت
بر البرز
ضحاک
در چشمه خون نگون شد
هزاران شبش
تیره در خون مردم
سر آمد.
فرو ریخت باروی خاکستر ابر
بر این شهر روزی دگر
تابناک و درخشان
برآمد.
این شعر تاریخ چهاردهم آذرماه ۱۳۵۷ را دارد، اما روز سیام دی منتشر شده است. جواد مجابی در حال حاضر در تهران به ادامه فعالیتهای هنری و ادبیاش مشغول است.
پیام برای این مطلب مسدود شده.