ارکستر سیاسی جمهوری اسلامی
وبلاگ خزعلی: سیاست امروز ایران به سان یک گروه ارکستر عمل می کند ، هر کس سازی دردست دارد ، یکی بم ، یکی زیر ، یکی بر ساز ضربی می کوبد و دیگری در ساز بادی می دمد ، یکی هیجان و شور و حرکت می آفریند ، دیگری با یک ملودی آرام همه را خواب می کند. تا رهبر ارکستر چه دستور فرماید ، چشم همه سیاستمداران (نوازندگان ) به حرکت دست و چوب رهبر ارکستراست . اوست که با نگاه واشارات خود همه سازها را کنترل وتنظیم می کند. شاید گمان کنید که در گروه ارکستر، اوکاری انجام نمی دهد ، اما او ملودی ها را با لا و پائین می کند و ریتم را تغییر می دهد! و اعضای ارکستر قطعه را آنگونه که او می خواهد اجرا می کنند.
کسی حق ندارد حتی در جهت بهترشدن ، حالی به آهنگ بدهد یا دو نت اضافه تر به یک آرپژ بدهد. هرکس مطابق نت خود می نوازد ، قبلاً نت ها نوشته شده است ، سازها تفاوت دارد اما برآیند تلاش همه سازها یک آهنگ است ، حتی فاصله بین نتها نباید ایجاد شود فاصله سوم و پنجم ممنوع است ، حرکت دویزه ممنوع! هرکس چنین کند از گروه اخراج می شود ، رد صلاحیت شده و یا از بالای سن به عمق دره سقوط می کند. اگر دیدید کسی را به گروه راه نمی دهند بدانید او خارج می نوازد ، و گرنه درگروه ارکستر ما تنوع تمامی سازها ، حتی ناسازها وجود دارد ، ترکیبی از سازهای همخوان و نا همخوان، مهم این است که مطابق نت و طبق دستور رهبر ارکستر بنوازند. شاید برای شما ناهمگون بیاید، حتی شاید احساس کنید یکی ساز مخالف می زند ، یکی سازش کوک است و دیگری ناکوک ، یکی شاد است و پاپ می نوازد ودیگری غمهای عالم را می سراید ، یکی بر طبل جنگ می کوبد چون محمود ، دارودسته کیهان با ترومپت و ساکسی فون سروصدا به را ه انداخته اند ، از کوچه های قم صدای تمپو می آید ، تمبورین پرتو، سخن می گوید ، گاهی ویولن مطهری می نالد و ویولن سُل توکلی آنرا تقویت می کند
خاتمی در گوشه ای نوای نی بلند کرده است که « از نیستان تا مرا ببریده اند از نفیرم مرد و زن نالیده اند » و فلوت میرحسین او را همراهی می کند. میرحسین کمترمی نوازد ، برای او نتی نوشته اند ، سازش کوک نیست او زمانی رهبری ارکستر را دردست داشت و خواسته یا ناخواسته پا بر تار رییس گذاشته بود ، امروز از صدای تار شکسته می هراسد ، می ترسد زخم های 8 ساله تارشکسته تازه شود ، او نمی گوید و نمی نوازد تا نمکی به زخم کهنه نپاشد ، او روزگاری تاررهبر ارکستر را شکسته است ، امروز اگر فلوتی دردست دارد و گاهی در صندوق خانه خانه اش می دمد و مراقب است صدایش از درز در بیرون نرود، باز از روی نت خاتمی می نوازد ، برای او نتی ننوشته اند و بنا نیست بنوازد و بهتراست ننوازد، چراکه هر زخمه ای را به ساز وارد کند زخمی را تازه می کند و دیر نباشد که از فراز سن به بیرون پرتاب شود، نمی دانم پس از آن 8 سال و این بیست سال سکوت، می تواند طبق نت بنوازد یا باز خارج می نوازد، به هر حال بیست سال سکوت مطلق پیام خوبی ندارد، تنها می توان گفت موسوی روزه سکوت گرفته است، اما در جمع مطربان سکوت جایی ندارد !
در این میان بینگو بانگو ی کروبی دیدنی است !
یادمان رفت دف نوازی ازغدی و الهی شنیدنی است همراه با سماع بسیاری که نامشان نمی برم ، نوازندگان تاروسه تار نیز برای آرامش مجلس خوبند هر از چند گاهی پیش درآمدی می نوازند و فضا را تلطیف می کنند .اما علیرغم تنوع ساز و وجود سازهای مخالف و ناکوک در دستور کار ارکستر باز زیادند کسانی که فریب سازهای مخالف را می خورند، جو گیر شده و جداً مخالف یا خارج می نوازند و صد البته سرنوشت محتوم آنان رد صلاحیت است!
این روند ادامه دارد و ادامه دارد!
بهتر نیست بجای اجرای چنین ارکستر پرتعداد و پرساز که هراز چند گاهی قربانی می گیرد چاره ای نو اندیشدید؟
به گمان من اگر طالب چند صدایی هستیم ، جاز بهترین است ، همه ادوات و صداها را یک نفر بکارمی گیرد و رهبری ارکستر می تواند یک تنه تمامی این ادوات را به صدا در آورد و با صدای ریتم که حرف اول موسیقی پاپ را می زند همه را بوجد آورد ، و ما هم با یک ساز می رقصیم!
یا مجلس را با تار یا سه تار که باز رهبر ارکستر می نوازد آرام کنیم ودر خواب شیرین فرو رویم و دیگر گرفتار چند صدایی نباشیم ، یک صدا آنهم توسط رهبرارکستر کافی است ! ما نیز گوش به صدای تار او می سپاریم و به خواب می رویم.
2/10/87 / دکتر مهدی خزعلی
پیام برای این مطلب مسدود شده.