18.10.2010

«خودی‏ترین خودی‏ها هم به صلاحیت خامنه‌ای شک دارند»

دویچه‌وله: نامه‌ای که به امضای “مدرسین و طلاب قم و نجف” رسیده مدعی است، دلیل سفر آیت‌الله خامنه‌ای به قم تایید صلاحیت خود توسط مراجع و نیز گرفتن مرجعیت برای مجتبی خامنه‌ای است. حسن شریعتمداری از این نامه و اهداف این سفر می‌گوید.

در آستانه سفر آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، به شهر قم، “مدرسین و طلاب قم و نجف” با انتشار نامه‌ای سرگشاده نسبت به این سفر ابراز نگرانی کرده‌اند. به نقل از سایت «متقن»، سفر خامنه‌ای به قم با هدف گرفتن تایید مرجعیت خود توسط مراجع قم و همچنین گرفتن مرجعیت برای فرزندش، مجتبی خامنه‌ای، عنوان شده است. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، زمان این سفر را روز سه‌شنبه، ۲۷ مهر ۱۳۸۹ اعلام کرده است.

پیش‌تر محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، درباره اهمیت نقش این تشکل گفته بود: «در گذشته مرجعیت آیت‌الله خمینی توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم صادر شده بود تا از دستگیری ایشان جلوگیری شود.» صحبت‌های محمد یزدی با واکنش مهدی کروبی، احمد منتظری و موسسه تنظيم و نشر آثار آيت‌الله خمينی روبه‌رو شده بود. در همین رابطه با حسن شریعتمداری، فعال سیاسی در آلمان و فرزند آیت‌الله محمد‌کاظم شریعتمداری، گفت و گو کرده‌ایم. آیت‌الله شریعتمداری، از مراجع تقلید شیعه و یکی از امضاکنندگان تایید مرجعیت آیت‌الله خمینی در سال‌های دور بوده است.

دویچه وله: نامه‏ای از سوی “مدرسین و طلاب قم و نجف” منتشر شده و در آن دلیل سفر آقای خامنه‏ای به قم را تأیید مرجعیت ایشان توسط مراجع و همین‏طور گرفتن مرجعیت برای پسرشان، مجتبی خامنه‏ای، عنوان کرده‏اند. ممکن است توضیحی در مورد صحت و سقم این نامه بدهید؟

گروهی که با اسم “متقن” این نامه را پخش کرده‏اند، گروهی هستند که مدتی است وب‏سایتی دارند و نامه‏هایی می‏نویسند و پخش می‏کنند. از لحن نامه و از بیان آن معلوم است که از روحانیون هستند. بنابراین تقریباً با اطمینان می‏توان گفت که این‏ها گروهی از روحانیون هستند.

با توجه به شناختی که دارید، فکر می‏کنید در قم بین طلاب و مراجع چه فضایی حاکم است. این نامه و نگاهی که این نامه به آقای خامنه‏ای دارد، بین طلاب و مدرسین قم تا چه حد طرفدار دارد؟

فضای حاکم در قم و نجف مقداری متفاوت است. در قم تنش‏های انتخاباتی و کارهایی که آقای احمدی‏نژاد و خامنه‏ای کرده‌اند، دو دستگی ایجاد کرده است. عده‏ای در قم از رانت‏های این حکومت استفاده می‏کنند و از امتیازات‏اش بهره می‏برند. بنابراین بدون توجه به اینکه آقای خامنه‏ای چه‏کار می‏کند، چه روشی دارد و این روش چه عواقبی برای مملکت به‏بار می‏آورد، در مسیری رفته‏اند که قابل بازگشت نیست و هنوز از این امتیازات استفاده می‏کنند و آقای خامنه‏ای را تأیید می‏کنند.

گروه دیگری دو دل هستند. برای اینکه می‏بینند جامعه به آقای خامنه‏ای پشت کرده، بسیاری از مقلدین‏شان، بسیاری از وابستگان‏اش، دید انتقادی دارند. گروهی از روحانیون هم بوده‏اند که از اول با جمهوری اسلامی هم‏زیستی مسالمت‏آمیزی داشته‌اند و در آن شرکت نمی‏کردند، ولی سعی می‏کردند خود را حفظ کنند.

این فضا وجود داشته، اما امروز تشدید شده، به‏خاطر اینکه آقای خامنه‏ای دیگر آقای خامنه‏ای قبل از انتخابات نیست.

در صحبت‏های‏تان اشاره کردید که تحلیل‏تان این است که هدف آقای خامنه‏ای به قم بیشتر تأیید خودشان توسط مراجع است. اما در اخبار و همین نامه، اینطور عنوان شده که یکی از دلایل سفر آقای خامنه‏ای به قم، گرفتن مرجعیت برای پسرشان است. اما شما فکر می‏کنید ایشان بیشتر برای تأیید صلاحیت خودشان به قم می‌روند. همین‏طور است؟

من این‏طور فکر می‏کنم. پسر ایشان نسبت به پایه‏گان تحصیلات‏اش هنوز خیلی دورتر از چنین مسئله‏ای است. در قم همه این را می‏دانند و خیلی بعید است که مراجع حتی تحت فشار حاضر باشند جوانی را که هیچ‏کدام از مراحل فقهی لازم را برای این‏کار طی نکرده، فقط به صرف ملاحظات سیاسی، یک مرجع تقلید بشناسند.

چندی پیش محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، گفته بود، دادن مرجعیت به آقای خمینی توسط مراجع به این دلیل بوده که آقای خمینی توسط ساواک دستگیر نشود. لطفا درباره نقش پدرتان که یکی از امضاکنندگان تایید مرجعیت آیت‌الله خمینی بوده است، بگویید.

آنچه آقای یزدی گفت، خلاف حقیقت است. ایشان گفته‏اند که مدرسین حوزه‏ی علمیه‏ی قم به آقای خمینی عنوان مرجعیت دادند تا ساواک نتواند ایشان را آزار بدهد و متعرض‏شان بشود؛ در صورتی که مدرسین حوزه‏ی علمیه‏ی قم آن‏موقع افراد شناخته شده‏ای نبودند و عده‏ای به اسم “مدرسین حوزه‏ی علمیه‏‏ی قم” با امضای مخفی اعلامیه‏هایی صادر می‏کردند که آقای یزدی هم جزو آنان بود. آقای یزدی آن روزها کسی نبود که چنین کاری را بکند.

شاه موقعی می‌خواست آقای خمینی را دادگاهی کند. گفته بود او را به دادگاه صحرایی تحویل می‏دهد و احتمال اعدام او یا محکوم شدن‏اش به حبس ابد می‏رفت و آنطور که شایع بود، حکم ایشان به احتمال قوی اعدام بود. پدر من در نامه‌ای ایشان را مرجع شناخت. به‏خاطر اینکه طبق “اصل طراز” قانون اساسی سابق، مراجع مصونیت قضایی داشتند و شاه دیگر نمی‏توانست ایشان را محاکمه کند. آن موقع مجمع مدرسین کاره‏ای نبود. این قضیه‏ی تاریخی را باید توضیح می‏دادم.

فکر می‏کنید الآن سفر آقای خامنه‏ای به قم چقدر می‏تواند به آن سال‏ها و گرفتن اعتبار از مراجع برای اهداف سیاسی شبیه باشد؟

امروز آقای خامنه‏ای در فضای متفاوتی است. ایشان رهبر جمهوری اسلامی است، ولی رهبری است که در بین خودی‏ترین خودی‏ها هم نسبت به صلاحیت و کارایی‏اش شک زیادی وجود دارد. به اعتقاد من، آقای خامنه‏ای با این سفر چند هدف را تعقیب می‏کند. از یک طرف، می‌خواهد از مراجعی که به‏تدریج از آن‌ها فاصله پیدا می‏کند دل‏جویی کند و هم می‏خواهد نمایش قدرتی بدهد و آنان را وادار کند که در انظار عمومی مردم بیایند و او را تایید کنند. همین‌طور می‌خواهد به‏تدریج، این آرزوی دیرینه را که ولی‏فقیه در رأس حوزه‏ و مراجع است، تحقق عملی ببخشد.

در حقیقت نوعی فرار به جلو است. رهبری که امروز در صلاحیت خودش شک است، می‏خواهد کارهای ناروایی را که در طی انتخابات و بعد از آن کرده، با واداشتن مراجع به بزرگداشت خودش، مقداری ترمیم کند و شک و تردیدی را که در هواداران‌اش پدید آمده، رفع کند.

البته این‏کار ممکن است برای مدت کوتاهی نتیجه بدهد، ولی چون مراجع تقلید و روحانیون قم آن رابطه‏ی قلبی را از دست داده‏اند و آن‏ها هم نسبت به کارآمدی آقای خامنه‏ای و کاردانی‏اش شک و تردید دارند، که آثار خود را در آینده نشان خواهد داد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates