30.10.2010

ادعای اکبرگنجی وآنروی ديگر سکه

خودنویس: وقتی‌ گنجی می‌گوید پس این ۲۷ میلیون رای تان کجاست؟ واز کجا معلوم تقلب شده است؟ تکیه اش بر این نکته است که این ۲۷ میلیون رای در حساب آقایان موسوی و کروبی نباید جای داشته باشد. اگر مردم این ۲۷میلیون راي را به شما داده بودند پس لشکر ۲۷میلیونی‌تان کجاست؟ اگر آنها به شما رای داده بودند پای شعار‌های امام و غزه و لبنان شما نیز می‌‌ایستادند. آقایان و خانم‌های اصلاح طلب اگر نبود این رفتار و گفتار غیر واقع شما و اگرنبود تفسیر به رای و مصادره آراي مردم به نفع خود و امامتان این ۲۷ میلیون هنوز همان جایی‌ بودند که بشود به آقای گنجی نشان‌شان داد.

نه حملات برنامه‌ریزي شده تعدادي انگشت‌شمار اما دارای دفترو دستک وصاحب تریبون اصلاح طلب مقیم خارج کشور و نه سکوت منتقدین به دلیل ترس از متهم شدن به ایجاد تفرقه از سوی اصلاح طلبان هیچکدام به معنای‌ آن نیست که نظرات آقای گجی مورد کنکاش بی‌طرفانه قرار نگیرد.

آنچه که روشن است اصلاح‌طلبان مهاجم به آقای گنجی ازصراحت لهجه ایشان سخت بر آشفته‌اند و واکنش‌های تهاجمی غیر منطقی آنها و اخیرا نوشته غیراخلاقی‌ آقای ابرهیم نبوی به‌ بهانه طنز(!) نشانگر این واقعیت است که اصلاح‌طلبان نگران خارج شدن کنترل جنبش سبز از دست خود هستند.غافل از این نکته که این اتفاق یعنی‌ خارج شدن کنترل جنبش از دست اصلاح‌طلبان مدت‌هاست که افتاده است و آنها نمی‌خواهند به آن اعتراف كنند.

جنبش سبز زمانی‌ از دست اصلاح‌طلبان خارج شد که آقای کدیور آن شعار دروغین هم غزه هم لبنان و هم ایران را از قول مردم مطرح كرد. جنبش سبز زمانی از کنترل آنها خارج شد که آقای موسوی مدام از دوران طلایی امامش یاد کرده و مردم را طرفدار امام همامش خواند وميخواند. اين اتفاق زماني کامل شد که آقای کروبي با بی‌‌‌اطلاع خواندن خود از کشتار دهه شصت به طور ضمني آن کشتار را انکار كرد.

در چنین حالتی اصلاح‌طلبان با تمسّک به روش تخریب و توهین به منتقدین واقع بین، روشی‌ که طی‌ یک سال و نیم گذشته بارها از آن علیه منتقدین استفاده کرده و با عوام فریبی محض، منتقدین را دشمنان جنبش سبز معرفی‌ کرده‌اند بار دیگر این روش را علیه آقای اکبر گنجی به کار گرفته‌اند.

اصلاح‌طلبان با وارونه جلوه دادن حقایقی که خود نیز از آن آگاهند سعی در تخریب گنجی دارند. اماحقیقت چیست؟ گنجی چه می‌گوید که کسانی‌ این چنین بر‌آشفته است؟ آنچه که از متن گفتار‌های آقای گنجی می‌توان استنباط كرد این است که تمام تلاش او بر این نکته تمرکز يافته که جنبش سبز را به جنبشی فارغ از وابستگی‌های حزبی و سازمانی تبدیل نماید. او نه تنها دشمن جنبش سبز نيستند بلکه در تلاش است جنبش سبز را از این بن‌بست تاکتیکی که اصلاح‌طلبان گرفتارش کرده اند نجات دهد.

وقتی‌ گنجی می‌گوید پس این ۲۷ میلیون رایتان کجاست؟ واز کجا معلوم تقلب شده است؟ تکیه‌اش بر این نکته است که این ۲۷ میلیون رای در حساب آقایان موسوی و کروبی نباید جای داشته باشد. یعنی‌ حبّ علي باعث این آرا نبوده که بغض معاویه سبب آن بوده است.
مردم قبل از آن که به‌ موسوی و کروبی رای داده باشند آراي‌شان یک نه بزرگ به احمدی نژاد بوده است .

حال گنجی این را می‌گوید آقایان کروبی و موسوی اگر مردم این ۲۷میلیون راي را به شما داده بودند پس لشکر ۲۷میلیونی‌تان کجاست؟ اگر آنها به شما رای داده بودند پای شعار‌های شما نیز می‌‌ایستادند پس چرا به خانه‌های خود بر گشتند؟ جوابش روشن است: وقتی‌ آقای کدیور جنبش سبز را تفسیر به رای کرده و در صدد سؤ استفاده از آرا مردم بر‌آمد و گفت شعار مردم هم غزه وهم لبنان است ، وقتی‌ سایت‌های منصوب به جنبش سبز نظیر جرس و کلمه و… با آذين لوگوی خویش به‌ آياتي از قرآن هر صدای دیگری غیر از صداي وفادارن به امام راحل را در نطفه خفه کرده و مي‌كنند، وقتی‌ آقای موسوي ۲۷ ملیون رای مردم را بدون کم و کاست به حساب امام راحلش واریز می‌کنند نتیجه آن مي‌شود که مردم با برگشت به خانه‌هایشان بخواهند ثابت کنند که ما به شما رای نداده‌ایم و اگر‌هم ظاهرا آراي ما درحساب شماست اما در واقع آن آرا در مخالفت با احمدی‌نژاد و خامنه‌اي داده شده است.
اگر این ۲۷ میلیون راي به آقای موسوی و کروبی و اصلاحات داده شده پس باید با وجود چنین رفتار و گفتاری نظیر برجسته کردن امام و غزه و لبنان باز هم مردم در صحنه می‌ماندند و وفاداري خود به امام راحلتان را ولزوم تداوم راه آن امام همام! توسط شما را ثابت مي‌کردند.

آقایان و خانم‌های اصلاح‌طلب! اگر نبود این رفتار و گفتار غیرواقع شما و اگر نبود تفسیر به رای و مصادره آراي مردم به نفع خود و امامتان این ۲۷ میلیون هنوز همان جایی‌ بودند که بشود به آقای گنجی نشان‌شان داد.

‌ گنجی منکر وجود تقلب علیه مردم در انتخابت نیست بلکه منکر وجود تقلب علیه آقایان موسوی و کروبی است. این تقلب نه عليه موسوی و کروبی بلکه علیه مردم بوده است و زمانی که مردم متوجه شدند کسانی سعي دارند از اين تقلب به سود خود استفاده كنند و ظلم علیه مردم را تبدیل به ظلم علیه اصلاح‌طلبان می‌کنند عطای دادخواهی‌ خیابانی را به لقایش بخشیده و صحنه راخالي کردند.

تلاش گنجی متمرکز بر این نکات بوده و هست اما اصلاح‌طلبان به عمد توپ را به میدان مردم می‌اندازند و گنجی را مخالف مردم و جنبش سبز معرفی‌ می‌کنند .گنجی به خوبی می‌داند که «فراگیری» عنصري نیست که با تنگ نظری به دست آید، لذا تلاش می‌کند تا جنبش سبز را از انحصار اصلاح‌طلبان در آورده و آن را به رنگین کمانی از جریانات سیاسی تبدیل نماید. گنجی به خوبی می‌داند مردم با کسی‌ عهد اخوت نبسته و نخواهند بست و آزموده را دوباره نخواهند آزمود

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates