اصرار و انکار: پروندهای درباره طیفهای مختلف اصولگرایی
فرارو– حبیبالله عسگراولادی به دیدار محمود احمدینژاد میرود. در این دیدار شماری دیگر از اصولگرایان نیز حضور داشتند، اما شمار قابل توجهی از آنان نیز حاضر نبودند. این خبر ترکشها و ابعاد فراوانی داشت. چرا اصولگرایان سنتی به دیدار رئیس دولت میروند؟ چرا اصولگرایان منتقد در این دیدار حضور پیدا نمیکنند؟
به گزارش فرارو؛ اولین ترکشهای این دیدار در گفتگوی کنعانیمقدم پیرامون مواضع اخیر حداد عادل نمایان شد. وی به دیدار محمود احمدینژاد با سران اصولگرا اشاره کرد و پرسید چرا رضایی و قالیباف و… در این جریان حضور نداشتند؟ آیا آنها اصولگرا نبودند؟ پس از آن روزنامه تهران امروز در تحلیلی راجع به این یادداشت آن را نشانه وزن اصولگرایان سنتی دانست؛ این که هیچ گروهی نمیتواند در عرصه سیاسی ایران فعال باشد، اما به این طیف توجهی نداشته باشد.
آیا این دیدار گام نهایی تحولات مختلف در صورتبندی جریانهای اصولگرا بوده است؟ آیا پس از این دیدار بناست تا روند حذف برخی چهرهها شدت بگیرد؟ محمد خوشچهره چندی پیش با طرح ایده اصولگرایان نقابدار در مصاحبهای گفته بود: «کاری کردند تا همه اعضای شورای مرکزی و چهرههایی که از فراکسیون اصولگرایان مستقل استقبال کرده بودند نتوانند در انتخابات مجلس هشتم به توفیقی برسند. البته اگر ما چهرههای شاخص و مورد تایید مسئولان بلندپایه نظام نبودیم، بهطور حتم برخوردهای بسیار شدیدتری میکردند تا ما را بهطور کامل از صحنه سیاست و اظهارنظر محروم کنند».
سایت پارسینه در تحلیلی راجع به برکناری پرویز اسماعیلی، مدیر عامل خبرگزاری مهر، او را از نسل دوم اصولگرایانی شمرد که اکنون به بایگانی سیاست ایرانی سپرده شده اند و دورانشان به سر آمده است. به زعم این سایت کسانی همچون علی مطهری، عماد افروغ و محمد خوشچهره از این گروه به شمار میروند. چه میزان در خبر دیدار احمدینژاد با اصولگرایان سنتی میتوان به این تحلیل اعتنا کرد؟
در پی پاسخ به این سوال و آگاهی از وضعیت کنونی اصولگرایان به سراغ چهرههای مختلف رفتیم، هر چند تا پیش از این به نظر میرسید اصولگرایان منتقد دست بالا را دارند و با طرح ایدههای مختلفی نظیر اصولگرایی نقابدار، جریان منحرف اصولگرایی و از این دست سخنان میکوشیدند اصولگرایان حامی دولت را طرد کنند، اینک شیوه بازی تغییر کرده است.
شاید به همین دلیل باشد که حمیدرضا ترقی معتقد است محمود احمدینژاد کسی است که در قیاس با سه رئیس جمهور گذشته بیش از همه به نظرات اصولگرایان سنتی توجه میکند. وی درباره احمدینژاد میگوید: «به نظر میرسد که شعارهای ما به شعارهای آقای احمدینژاد بسیار نزدیکتر بوده. توجه به ارزشها و آرمانهای انقلاب، نزدیکی به رهبری، عدم وجود شکاف در قدرت یا دوگانگی در قدرت، خصیصههایی است که در آقای احمدینژاد وجود دارد و قابل مقایسه با روسای جمهور دیگر نیست». حرفهایی که زیاد به مذاق اصولگرایان منتقد خوش نمیآید.
افزون بر این محمدکاظم انبارلوئی، سردبیر روزنامه رسالت اختلاف میان اصولگرایان را توهم مخالفان میداند. به اعتقاد وی قرار نیست کسی از جریان اصولگرایی حذف شود، اما اصولگرایی سنتی و غیر سنتی معنا ندارد. وی میگوید هر کس به قدر همتش در جریان اصولگرایی فعالیت و حضور دارد.
با این حال علی دورانی، دبیرکل آبادگران جهادی، همچنان بر طیفبندیهای اصولگرایان تاکید میکند. وی اختلاف موجود میان اصولگرایان را واقعی دانسته و این جناح سیاسی را شامل سه طیف مختلف اصولگرایان سنتی، آرمانگرایان یا حامیان دولت و ارزشگریان یا منتقدان دولت میداند؛ این اصرار در شرایطی است که دیگر اصولگرایان بر سبیل انکار میروند.
نایب رئیس کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی میگوید اختلافات میان اصولگریان به هیچ وجه اختلافی بنیادی و مبنایی نیست بلکه اختلاف در نوع مدیریت و نحوه اجرا است. به باور اسماعیل کوثری خبر حذف اصولگرایان منتقد دولت از جریان اصولگرایی را باید شایعه دانست.
وی با اشاره به مواضع علی مطهری نماینده اصولگرای منتقد دولت گفت: «این گونه نیست که کسی بتواند کس دیگری را از جناح اصولگریان حذف کند. در مورد آقای مطهری نیز این طور نیست که کسی بخواهد ایشان را از جناح اصولگرایی حذف کند بلکه بهتر است بگوییم که اکثریت اصولگرایان نظرات آقای مطهری را قبول ندارند».
سیدرضا اکرمی نیز اعتقاد دارد وجود اختلاف یک امر طبیعی است، او میگوید اختلاف میان اصولگرایان به هیچ وجه در اصول و مبانی نبوده و اختلاف این جناح سیاسی روشی و سلیقهای است. وی همچنین در رابطه با اینکه برخی از تحلیلگران گفتهاند که نشست سی تن از چهرههای اصولگرا با رئیس جمهور را باید به حذف اصولگرایان منتقد دولت تعبیر کرد، گفت: «من چنین چیزی را قبول ندارم. یک عده نشستند و احوال پرسی کردهاند و قرار شده است که این جلسات ادامه پیدا کند».
در کنار همه اینها در این پرونده گفتگویی با عماد افروغ صورت گرفته است. وی البته انتساب خود به جریان اصولگرایان منتقد را رد میکند و میگوید دیگر فعال سیاسی نیست، بلکه روشنفکر است. به اعتقاد او هر گروهی که مایل باشد، میتواند از نظرات او استفاده کند. شاید به دلیل استفاده اصولگرایان منتقد از نظرات افروغ باید موضع او را نیز در این میان جست.
او در اینباره نظر نمیدهد اما با جریان حاکم چندان همدلی ندارد: «مردم سابقه انقلاب و اندیشههای امام را دارند. به اعتقاد من امام با جریانی که مدتی است میداندار شده مشکل داشته و این جریان دوام نخواهد آورد».
آنچه از حضور شما میگذرد، پروندهای است که در این رابطه تهیه شده است.
حمیدرضا ترقی: نزدیکترین رئیس جمهور به اصولگرایان سنتی احمدینژاد، بعد هاشمی و با فاصله زیادی خاتمی بودهاند.
محمدکاظم انبارلویی: اختلاف در اصولگرایان توهم مخالفان است.
اسماعیل کوثری: اصولگرایان منتقد در اصول و اساس اختلاف نظری با سایر اصولگرایان ندارند.
سیدرضا اکرمی: اختلاف در اصول در میان اصولگرایان اصلا وجود ندارد.
علی دورانی: اصولگرایان سه طیف مختلفاند.
عماد افروغ: نمیخواستم هیچگونه اتصالی به قدرت داشته باشم.
پیام برای این مطلب مسدود شده.