11.11.2010

گفتگوی اختصاصی خودنویس با شاکی مهدی هاشمی در کانادا (۲)

خودنویس: یک روز از انتشار نخستین بخش گفتگو با هوشنگ بوذری گذشته و از مهدی هاشمی و مدارکی که قول داده بود علیه آقای بوذری در اختیار خودنویس بگذارد خبری نشده است. بوذری مدعی است که مهدی هاشمی با کمک پدرش و علی فلاحیان، او و همکارانش را در سال ۷۲ از معاملات نفتی کنار زد تا همه چیز در اختیار خودش باشد و نهایتابه میلیون‌‌ها دلار «کمیسیون» دست پیدا کند، اما در اواسط دوران بازداشت مسیر بازجویی‌ها تغییر می‌کند.

مهدی هاشمی معتقد است که از سال‌های ابتدایی دهه هفتاد، حسین طائب به دستور مجتبی خامنه‌ای او را زیر نظر داشته است و برایش پرونده‌سازی کرده، اما معلوم نیست با این حجم پرونده‌ها، چرا تا کنون اقدامی در باره این «آقازاده» نشده است. در حالی که در سال‌های آخر دهه ۷۰ و اول دهه ۸۰، هرگاه سخن از اقازاده‌ها می‌شد، بسیاری از مردم به ناگهان به یاد فرزندان هاشمی رفسنجانی می‌افتادند، اما برای فرزندان دیگر آقازاده‌ها دادگاه تشکیل می‌شد.

در اواسط دور دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، در برخی محافل از قراردادهایی که «فرزندان هاشمی با خارجی‌ها بسته‌اند» و «کمیسیون‌»های میلیونی صحبت می‌شد. شایعات اصلی مربوط به معاملات در مناطق آزاد و سرمایه‌گزاری در دوبی بود. البته هیچگاه تحقیقاتی از در این باره در رسانه‌ها انجام نگرفت، اما اقامت نسبتا طولانی مهدی هاشمی در دوبی می‌تواند حساسیت‌ها را دوچندان کند.

اما کسانی مثل هوشنگ بوذری که هنوز هم به خاطر آثار شکنجه‌های بازجویان در سال‌های ۷۲ و ۷۳ ، گاه و بیگاه در کانادا معطل پزشکان می‌شود معتقدند که این شایعات بی‌مبنا نیستند.

بوذری می‌گوید که با دخالت مهدی هاشمی و دستور هاشمی رفسنجانی، وزارت اطلاعات او را دستگیر کرده است. او در طی ماه‌های بازداشت، بارها شکنجه شده و چند بار طناب دار را گردنش انداخته‌اند و روی چهار‌پایه ایستاده…منتظر اجرای حکم…

او هنوز هم کابوس آن سال‌ها را می‌بیند، کابوس‌هایی که گویا رخت بر نمی‌بندند.

کسانی که مایلند شکایت بوذری از دولت جمهوری اسلامی ایران را مرور کنند می‌توانند به این لینک‌ها سر بزنند.
Bouzari v. Islamic Republic of Iran

Ontario Superior Court: Judgment
Ontario Court of Appeal: Judgment

“Houshang’s Promise”

بخش دوم، از دکتر هوشنگ بوذری در باره تغییر روند بازجویی‌ها پرسیده‌ایم:

بخش دوم گفتگو

– شما مدعی هستید که آقای مهدی هاشمی می‌خواست شما را از دور خارج کند که نهایتا منتهی به بازداشتتان شد. چگونه این مساله را توجیه می‌کنید؟

آقای مهدی هاشمی از دو جهت اقدام کرده بودند، برای اینکه پروژه پارس جنوبی را کلا به دست بیاورند، یکی اینکه با اعمال نفوذ، گروه من (گروه بوذری) را به کناری بگذارند، با تقاضایی که از پدرشان کردند و آقای فلاحیان موفق شدند من را بازداشت کنند، و به طور کلی مشاورین ایرانی شرکت‌های خارجی از صحنه حذف شدند. گام بعدی این بود که ایشان باید خودش را نزد شرکت‌های خارجی جا می‌انداخت، و برای اینکه ایسان چنی کاری کند و جایگزین مشاورین سابق، یعنی بوذری و همکاران کند، راهش این بود که ایشان اطلاعاتی بدهد. تا آنجا که من می‌دانم، ایشان اطلاعات بسیار محرمانه‌ای از ظروژه پارس جنوبی و مسائل مالی و فنی ، بودجه در بانک مرکزی و وزارت نفت، ایشان اطلاعاتی را در اختیار کنسرسیوم‌های نفتی، اعم از شرکت‌های اروپایی و ژاپنی و بعدا آمریکایی قرار داد که بتواند خودش را جایگزین کند،

– شما سندی از این ادعای خودتان دارید که ایشان این اسناد را در اختیار آنها قرار داد؟

سند مکتوب را به چشم خودم دیده‌ام. این ماجرا مال ۱۷-۱۸ سال پیش است. دو سه نفر از کسانی که می‌توانم اسم هم بیاورم، متاسفانه در دنیا نیستند، از نیروها و مدیران عامل شرکت‌های خارجی که آقای مهدی هاشمی با یک کیف پر از اسناد محرمانه نفتی، رفته به ملاقاتشان در لندن…
(نام شرکت‌های خارجی نزد خودنویس موجود است و بعد از پاسخ آقای مهدی هاشمی منتشر خواهد شد.)

– یعنی شما مدعی هستید که با توجه به امکاناتی که داشتند، هم شما را به عنوان همکار اولیه کنار زده‌اند و خودشان را جانشین کرده‌اند، و عملا امکان هرگونه فعالیت اقتصادی شما را در این حوزه‌ها از بین برده‌اند.

نه تنها ادعا می‌کنم، که سند دارم. آقای مهدی هاشمی در روز چهلم بازداشت من، شرکتی ثبت کرده‌اند به نام شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی ایران که مدیر عاملش خودشان هستند، رئیس هیات مدیره اش غلامرضا آقازاده وزیر نفت وقت است و رئیس هیات امنا، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری وقت است. این شرکت مطابق شرح وظایفش، در تابستان ۱۳۷۲، کلیه پروژه‌های نفت و گاز را در مناطق دریایی جنوب ایران، از جمله پارس جنوبی و مناطق همسایه ساحلی بر عهده می‌گیرد و آقای مهدی هاشمی به عنوان مدیر عامل این شرکت همه اسنادی که به طور طبیعی به این شرکت می‌رسد (به ایشان که آن زمان یک جوان ۲۳-۲۴ ساله است)در اختیار داشته است. ایشان در آن سال و ندون کمترین سابقه حرفه‌ای، می‌شود مدیر عامل بزرگ‌ترین شرکت نفتی، اسناد و مدارک را در اختیار می‌گیرد و به سراغ شرکت‌های خارجی می‌رود. تا آنجا که من می‌دانم، ایشان از تابستان سال ۱۳۷۲ تا پایان سال ۷۳، با ۱۳ شرکت اروپایی و آمریکایی و ژاپنی و حتی استرالیایی در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی وارد مذاکره می‌شود برای اینکه بتواند خودش را به عنوان صاحب اصلی کار جا بیاندازد. این تنها یک ادعا نیست، شاید یکی از دلایلی که آقای ستار هدایت خواهد نماینده مجلس به آن اشاره می‌کند، این است که وزارت اطلاعات از آن زمان ماجرا را زیر نظر گرفته، و به اعتقاد من آقای مهدی هاشمی توانسته‌اند بیش از ۲۰۰ میلیون دلار از شرکت‌های خارجی کمیسیون بگیرند، برای اینکه به ایشان اجازه بدهند وارد فعالیت‌های پروژه‌های مناقصه پارس جنوبی بشوند.

– آقای مهدی هاشمی چنین ادعاهایی [برخلاف نظر شما]را مثلا در مورد استات اویل نروژ تکذیب کرده‌اند، حرف مقام‌های این شرکت و حکمی که در نروژ صادر شده بود.

آقای هاشمی حتی در مورد شرکت استات اویل همه چیز را تکذیب کرده‌اند و گفته‌اند که فردی را به نام عباس یزدانپناه یزدی را اصلا نمی‌شاسند. در حالیکه مهدی هاشمی و عباس یزدان‌پناه هر دو با هم در مدرسه نیکان همکلاس بودند، حتی آقای یزدان‌پناه یک سال از مهدی هاشمی بزرگ‌تر است، و چیزی به این واضحی را که لااقل من بارها میزبان این دو این دو اقا بوده‌ام؛ در منزلم در تهران و هتل‌های مختلف در اروپا، و ایشان تکذیب کرده‌اند، بر همین اساس می‌توانید تصور کنید که بقیه ادعاهای ایشان را که چه صورتی دارد.

– شما معتقدید که به این واسطه دستگیر شده‌اید که آقای مهدی هاشمی و پدرشان عامل بازداشت‌تان بوده‌اند، شما مدعی هستید که می خواسته‌اند شما را از دور خارج کنند، ولی این سوال پیش می‌آید که چرا [وسط بازجویی‌ها] شروع می‌کنند علیه آقای مهدی هاشمی از شما اطلاعات گرفتن؟

من مدعی نیستم. مقام‌های وزارت اطلاعات، همان موقع که زیر بازجویی بودم، و بعدها به من گفتند و نشانم دادند (حکم درخواستی که اکبر هاشمی رفسنجانی که در آن نقش من را بزرگ کرده بودند). آقای هاشمی رفسنجانی از آقای فلاحیان می‌خواهند که اقدام کنند و نتیجه را روشن کنند. بر همان اساس من بازداشت شدم. روشن است که آقای مهدی هاشمی این درخواست را کرده، و به همین خاطر ۴۰ روز بعد از اینکه من بازداشت شدم، کلیه قراردادهای پارس جنوبی که در زمان مشاورت شرکت من با ایران بسته شده بود، یک ‌طرفه لغو و کان لم یکن تلقی کردند [به درخواست اقای مهدی هاشمی]، بعد شرکتی که آقای مهدی هاشمی درست کرد، جایگزین شرکت ملی نفت ایران شد و امور مربوط به کلیه پروژه‌های پارس جنوبی را به عهده گرفت.

– آقای بوذری، ستار هدایت‌خواه، نماینده مردم دنا و بویراحمد مجلس اشاره کرده است به پرونده‌ای که علیه مهدی هاشمی از سال‌های ۷۲-۷۳ تشکیل شده. با توجه به نقش آقای طائب در وزارت اطلاعات، و اینکه آقای مهدی هاشمی معتقدند که طائب از طرف «مجتبی خامنه‌ای» مامور پرونده سازی بوده است، آیا هیچ ارتباطی میان پرونده خودتان و موضوع مورد بحث این نماینده مجلس مشاهده می‌کنید؟

به احتمال خیلی زیاد ربط دارند. اطلاعاتی که از من زیر شکنجه در باره آقای مهدی هاشمی اخذ شد، توسط گروه آقای طائب (آن موقع به نام برادر میثم شناخته می‌شد) جمع آوری شده است، اینها پرونده‌ای برای آقای مهدی هاشمی درست کرده بودند. آقای طائب در هنگام بازجویی‌ها می‌خواست اطلاعاتی را در باره «کثافت‌کاری»های مالی و جنسی خانواده هاشمی بدست آورد.

ادامه دارد

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates