علیجانی: جنبش «انتخاباتی» سبز مرده است و انرژی آن به هدر رفته
خودنویس: جنبش سبز مرده است يا اين كه دچار دگرديسي شده و هنوز زنده است؟ رضا علیجانی در گفتگو با روزآنلاین میگوید که «در این جریان، نوعی خودبزرگبینی و غرور کاذب وجود داشت» و تاکید میکند که جنبش سبز به معنايی مرده است و انرژي به دست آمده از آن هدر رفته است. علیجانی ایستادگی رهبران جنبش سبز را قابل تحسین میداند، اما میگوید: «ایستادگی آنها، نباید باعث شود که دارای جایگاه فرانقد شوند».
رضا عليجاني در گفتوگو با روزآنلاين، از جنبش سبز دو تعريف ارائه ميكند و معتقد است اين جنبش به یک معنا، جنبشی انتخاباتی بود که بعد از اعلام نتایج انتخابات، وارد فاز جدیدی شد. این جنبش اعتراضی، مطالباتی را مطرح کرد که شاید اصلیترین آن، همان بحثهای مربوط به انتخابات بود.
اين فعال ملي-مذهبي جنبش سبز را ادامه انقلاب مشروطه ميداند و ميگويد: «این جنبش، قسمتی از جنبش تحولخواهی ایرانیان است که همواره وجود داشته و از اواخر قاجاریه آغاز شده است. در واقع جنبش سبز دراین معنا، حلقهای از این روند اجتماعیـتاریخی تحولخواهی ایرانیان است که انرژی زیادی هم دارد. میتوان گفت این نیروهای تحول خواه، نیروهای مدرن و نوگرای جامعه هستند که در این سالها مطالبات خود را مطرح کردهاند و این مطالبات روی هم انباشته شده است.»
عليجاني معتقد است جنبش سبز به معناي نخست آن مرده است و انرژي به دست آمده از آن هدر رفت. او ميافزايد:«در این جریان، نوعی خودبزرگبینی و غرور کاذب وجود داشت؛ یعنی عملا طیف سنتی و محافظه کار جامعه را به حساب نمیآوردند. طرف مقابل هم، با فتنه خواندن این جریان، و برخورد با آن، تصور کرد میتواند قضیه را جمع کند. در واقع آنها استراتژی خاکستر را در پیش گرفتند. یعنی تصور کردند با خاکستر پاشیدن روی این جریان و سرکوب معترضان خیابانی میتوانند قضیه را به کلی نابود کنند که خب، این سادهانگاری محض بود. ندیدن سکوت، بعد از سرکوب اعتراضات خیابانی، در واقع نوعی نابینایی سیاسی است.»
وي ميگويد: «الان فرصت بسیار مناسبی است که نگاهی به آنچه که گذشته است داشته باشیم و در این زمینه نقد کارکردی بکنیم. نقدی که باید انجام بدهیم، باید مسوولانه باشد. متاسفانه فعالان سیاسی اجتماعی بعد از خاموشی اعتراضات خیابانی، نقدهایی را مطرح کردند که در مواردی غیرمسوولانه بود و هیچ اثری از انتقاد از خود در آن وجود نداشت.»
به اعتقاد اين فعال ملي-مذهبي جنبش سبز «اصلاح اصلاحات» بود و امروز بايد به «اصلاح جنبش سبز» دست زد.
عليجاني ميگويد: «متاسفانه اغراق و رومانتیسیسم، وارد جنبش شد. بعد از حوادث روز عاشورا، مهندس سحابی، نامهای نوشت و در آن مسایلی را مطرح کرد. متاسفانه این نامه توسط بسیاری ناشنیده ماند و تنها عدهای از معتدلین آن را مورد توجه قرار دادند. مشکل دیگر این بود که خیلیها، مسایل سیاسی را به جای آن که با دید استراتژیک نگاه کنند، با دید ایدئولوژیک میدیدند. همین مساله باعث شد که دوقطبی های کاذب زیادی به وجود بیاید که عملا باعث کند شدن حرکت بود.»
وي در ارتباط با رهبران جنبش سبز ميگويد: «ایستادگی رهبران جنبش سبز ـیعنی آقایان موسوی و کروبيـ در این مدت واقعا قابل تحسین است، اما ایستادگی آنها، نباید باعث شود که دارای جایگاه فرانقد شوند. نقد رهبران میتواند باعث شود که آنها هم در تصمیمات آینده خود، مسایل را بهتر ارزیابی کنند. ایستادگی این رهبران بسیار خوب بود، اما ایستادگی آن ها هرگز تبدیل به عمل نشد.»
عليجاني ميافزايد: «یکی از نقدهایی که به رهبران جنبش سبز وارد است ـ با احترام به ایستادگی آن ها ـ این است که پسینی عمل میکردند و نه پیشینی. یعنی آنها، بعد از این که کنشی توسط مردم اتفاق میافتاد، درباره آن موضع میگرفتند. در حالی که اساسا، باید مساله به گونه دیگری باشد و نوع کنش و شعارها و…. توسط رهبران دیکته شود. آنچه اتفاق افتاد این بود که در واقع رهبران پیرو مردم شده بودند.»
علیجانی با مقایسه رهبران جنبش با خاتمی میگوید: «آقای موسوی و آقای کروبی، در نیمه دوم سال ۸۸، وضعیت اقای خاتمی در دوره دوم ریاست جمهوری خود را پیدا کردند و در نیمه دو سال ۸۹، وضعیت شان هم چون آقای خاتمی بعد از انتخابات ۸۴ خواهد شد. او در ارتباط با نقش خاتمي و پيوند او با اصلاحات ميگويد: « آقای خاتمی، اساسا دیگر نقش رهبر اصلاحات را نداشت و بعد از انتخابات هم تبدیل به یک چهره سیاسی اصلاحطلب شد، اما نمیشد وی را رهبر اصلاح طلبان قلمداد کرد. فکر میکنم آقایان موسوی و کروبی هم مسیر مشابهی را طی میکنند و تبدیل به یک چهره سیاسی خواهند شد.»
رضا علیجانی متولد ۱۳۴۱ در قزوین روزنامهنگار، نویسنده، فعال سیاسی عضو شورای فعالان ملی مذهبی و سردبیر نشریه توقیف شده ایران فردا است. وی برنده جایزه آزادی مطبوعات خبرنگاران بدون مرز بنیاد فرانسه در سال ۲۰۰۱ شده است و در انتخابات رياست جمهوري از حاميان ميرحسين موسوي بود.
پیام برای این مطلب مسدود شده.