«بنده خدا»! اندوخته های آخرت را به حراج نگذارید؟
علیاکبر جوانفکر: اخیرا بحث های مختلفی پیرامون کنار گذاشتن آقای منوچهر متکی از تصدی وزارت امور خارجه در رسانه ها منتشر شده است.
آنچه در پی می آید با نگاه به بیانیه صادره از سوی جناب آقای متکی است که نحوه برکناری خود را از سمت وزیر امور خارجه ، «غیر اسلامی، خلاف عرف سیاسی و دیپلماتیک و توهین آمیز» توصیف کرده است.
اولا برکناری وزیر محترم امور خارجه از سمتی که وی حاضر به رها کردن آن و بازگذاشتن دست رئیس جمهور برای اتخاذ یک تصمیم مناسب نبوده است ، قطعا اقدامی غیر اسلامی محسوب نمی شود. شاخص «بنده خدا» برای غیر اسلامی بودن چه چیزی است ؟ آیا اسلامی بودن آن است که رئیس جمهور دست روی دست بگذارد تا فرصت ها از دست برود و کار مملکت در گردونه کم تحرکی دیپلماتیک و ضعف مدیریت دستخوش آسیب و زیان شود؟ شاید تنها از یک منظر بتوان تصمیم رئیس جمهور را مورد سووال قرار داد و آن اینکه چرا در اتخاذ این تصمیم تعلل کرده و با تاخیر به این امر مهم مبادرت ورزیده است.
ثانیا برکناری «بنده خدا» از تصدی وزارت امورخارجه قطعا خلاف عرف سیاسی و دیپلماتیک نیست. ایشان حتما به یاد دارند که یک بنده خدای دیگری در سال ۱۳۶۸ که برای انجام فعالیت دیپلماتیک در خارج از کشور به سر می برد به دلیل اتخاذ مواضع خلاف سیاست های اصولی نظام اسلامی هدف توبیخ حضرت امام (رض) قرار گرفت و ناگزیر شد قبل از ورود به ایران ابتدا از سمتش استعفا بدهد و بعدا وارد ایران شود. اینگونه توبیخ ها قبلا هم وجود داشته و خلاف عرف نیست. نکته خلاف عرف اینجاست که چگونه ممکن است «بنده خدا» با وجود اطلاع از عدم رضایت رئیس جمهور از عملکرد او در راس وزارت امور خارجه ، همچنان بر ادامه حضور خود در این سمت اصرار می ورزید و حاضر به ترک این سمت نبوده است؟ آیا ایشان چنین رفتاری را خلاف عرف سیاسی و ادب دیپلماتیک تلقی نمی کنند؟!
ثالثا پس از برکناری «بنده خدا» از سمت وزارت امور خارجه ، همه کسانی که در باره این تصمیم سخن گفته اند از جمله خود آقای احمدی نژاد ، شان و منزلت او را محترم شمرده و برخصوصیات خوب وی و دوستی و همکاری او با دولت تاکید کرده اند و حتی آقای رحیمی معاون اول رئیس جمهور وی را فردی خدوم، متدین، عاشق نظام جمهوری اسلامی و دوستدار و معتقد به ولایت فقیه توصیف کرده است ، پس چگونه می توان باور کرد که ایشان این همه لطف و محبت رئیس جمهور و سایر مسوولان را نسبت به خود نمی بیند و مدعی می شود که با این کار به او توهین شده است؟! آیا ادامه حضور ایشان در مصدر وزارت امور خارجه به رغم عدم تمایل جناب آقای احمدی نژاد توهین به رئیس جمهور محسوب نمی شده است؟
آقای متکی در ادامه به طرح دو سووال پرداخته و از زبان خود به آن پاسخ منفی داده است. فکر می کنم پاسخ درست به این دو سووال چیزی بیشتر از «خیر» است
۱- آیا وزیر امور خارجه قبل از سفر به سنگال در جریان زمان حتی تقریبی برکناری خود قرار گرفت؟
پاسخ : آیا «بنده خدا» می تواند کشوری را نام ببرد که رئیس جمهور یا بالاترین مقام آن به وزیر یا مقام زیر دست خود که بنای ناسازگاری و عدم همراهی را گذاشته است بگوید که مثلا شما را فردا یا پس فردا یا سه روز دیگر برکنار می کنم! بدیهی است که هیچکس را از زمان دقیق برکناری از سمتی که برعهده دارد مطلع نمی کنند. بنابراین «بنده خدا»نباید از رئیس جمهور توقع کند که چرا او را از زمان دقیق برکناری اش مطلع نکرده است. همینقدر که رئیس جمهور محترم او را احضار و با وی در باره ضرورت کنار رفتن از تصدی وزارت امورخارجه صحبت کرده است، کافی است. بدیهی است وی می دانسته که رئیس جمهور قرار است این مسوولیت را از او بگیرد و به فرد دیگری بسپارد و او نمی تواند بگوید که از این موضوع هم بی اطلاع بوده است! طرح این سووال که آیا او از زمان تقریبی برکناری خود نیز مطلع بوده است ، انحرافی به نظر می رسد زیرا آنچه تا کنون مطرح شده این است که ایشان ازتصمیم آقای احمدی نژاد برای کنار گذاشتن خود مطلع بوده است و این مساله را نه فقط «بنده خدا» بلکه تقریبا هر انسانی که با فضای سیاسی کشور آشنایی کمی داشته باشد ، می داند که از مدتها قبل رئیس جمهور تصمیم به برکناری او گرفته اما برخی ملاحظات باعث تاخیر در این تصمیم شده است.
۲- آیا وزیر امور خارجه از جانشین خود و روز مراسم تودیع(!) آگاه بوده است؟
روشن است که وقتی یک نفر را به دلیل ناکارامدی یا برخوردار نبودن از ظرفیت های لازم مدیریتی از سمتش برکنار می کنند، دلیلی ندارد که انتظار داشته باشد به او اطلاع دهند چه کسی قرار است جانشین وی شود. این یک امر رایج و عرف پذیرفته شده در نظام اداری کشور است که فردبرکنار شده معمولا پس از برکناری ، پی به هویت جانشین خود می برد بنابراین معلوم نیست که آقای متکی چرا چنین توقعی را مطرح کرده است؟!
نکته اساسی این است که روند تعامل «بنده خدا» با رئیس جمهور در ماههای اخیر به نفع کشور نبود و باید به آن خاتمه داده می شد. بدیهی است جلوی ضرر از هرجا که گرفته شود حتما سود است و آقای احمدی نژاد باید به این مساله خاتمه می داد . آنچه مهم به نظر می رسد حفاظت از منافع ملت و مصالح نظام جمهوری اسلامی ایران است و این همان چیزی است که نباید قربانی منافع و موقعیت های فردی شود.
در پایان می خواهم به جناب آقای متکی که همیشه برای بنده محترم و عزیز بوده و خواهند بود ، برادرانه توصیه کنم که مراقب فرصت دادن به بدخواهان و فرصت طلبان باشند. آنها نه از متکی «بنده خدا» خوششان می آید و نه دلشان با احمدی نژاد، نرم می شود. اکنون که از سر تقدیر یا تقصیر، عرصه کار و تلاش را از شما ستانده و به دیگری سپرده اند، سجده شکر به درگاه خدا آورید و هوشیار و آگاه باشید که آنچه از همت و تلاش در راه اعتلا و عزت ملت ایران در کیسه آخرت اندوخته اید به ثمن بخس از چنگ شما به در نکنند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.