پیوندهای هاشمی و مشایی
مشرق: نکته مهم این است که ببینیم جریان مشایی که متاسفانه فعلا اثرگذاری منحصربفردی در دولت دارد، وقتی از ضدیت با هاشمی دم می زند، در این حرف چقدر صادق است؟
(نقد مشائیسم)
به گزارش وبلاگستان مشرق، نویسنده وبلاگ “نقد مشائیسم” در جدیدترین مطلب خود با اشاره به یکی از شگردهای تیم مشایی نوشت: یکی از شگردهای بسیار رایج تیم مشایی، وصل کردن همه منتقدان و مخالفان خود به تیم هاشمی رفسنجانی است.
ظرف سال های گذشته، تقریبا در همه مواردی که یک انتقاد جدی به این جریان وارد شده، یکی از پاسخ های ثابت این تیم آن بوده است که انتقادکنندگان را وابستگان هاشمی معرفی کنند. تصور این جریان این است که بهترین وضعیت را به لحاظ معادلات سیاست داخلی زمانی خواهد داشت که بتواند در افکار عمومی عمیقا ضد هاشمی جلوه کند.
تحلیل این جریان این است که دو انتخابات 84 و 88 را دقیقا به این دلیل که خود را نقطه مقابل هاشمی قرار داد برده و از این به بعد هم باید همین وضعیت را حفظ کند با این تفاوت که ممکن است تقابل با هاشمی دیگر آن کارکرد سابق را نداشته باشد پس بنا به گفته یکی از همین آقایان «اگر لازم شد باید هاشمی های جدید ساخت»!
…. منتها نکته مهم این است که ببینیم جریان مشایی که متاسفانه فعلا اثرگذاری منحصربفردی در دولت دارد، به موضوع چگونه نگاه می کند. یک سوال این است که وقتی این جریان از ضدیت با هاشمی دم می زند، در این حرف چقدر صادق است؟ و سوال دیگر این است که استراتژی «اگر لازم شد باید هاشمی های دیگری ساخت» (تا با نفی آنها بتوان رای آورد) آیا حدیقفی هم دارد و اساسا تا کجا می تواند پیش برود؟
این نوشته فقط در صدد یک بحث کلی است و فعلا بنای ورود به جزئیات ندارد تا وقت آن برسد. به طور کاملا اجمالی مهم است توجه شود که جریان مشایی فقط در حد حرف و شعار منتقد هاشمی است و در عمل پیوندهایی بسیار محکم بویژه در بخش های اقتصادی با آن برقرار کرده است. مهم تر از این این جریان در محیط سیاست داخلی ایران هدف هایی را تعقیب می کند که به لحاظ راهبردی کاملا با هدف های جریان هاشمی منطبق است و «اقتدار زدایی از رهبری» در راس این هدف هاست.
علاوه بر این، جریان مشایی در تعقیب این استراتژی خود که باید از طریق نفی دیگران راه به سوی قله های قدرت را هموار کند، به هیچ وجه بنای توقف در هاشمی را ندارد و به محض اینکه احساس کند از این طریق دیگر قادر به رسیدن به اهداف مورد نظر خود نیست –که الان تا حدودی این احساس بوجود آمده- آماده خواهد بود به درگیری با هر فرد و جایگاه دیگی هم بپردازد.
نتیجه اجمالی این است که باید بسیار مراقب بود که نقد هاشمی و مشایی کاملا در کنار هم انجام شود و بدترین و مخرب ترین موضع این است که اهل ولایت در این کشور به خاطر مخالفت با مشایی در دام هاشمی بیفتند یا بخواهند از موضع او این جریان را نقد کنند. برعکس، نشان دادن پیوندهای هاشمی و مشایی مهم ترین پروژه ای که است که باید در دستور کار قرار داد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.