نطق جنجالی نماینده حامی دولت نهم: آقای خاتمی، شر نرسان!
عصرایران: ببینید مردم کدام چشم را انتخاب میکنند؛ چشم پف کرده و سرخ شده شما را که به اقرار مسئول دفترتان برای تماشای فوتبال دو تیم خارجی تا نیمه شب بیدار مانده یا چشمان قرمز و خسته دولتی را که برای حل مشکلات مردم محروم در این استان و آن استان تا نیمه شب بیدار مانده؟
عصرایران – یک روز پس از سخنان جدید سیدمحمد خاتمی که متعاقب آن ، گمانه زنی هایی مبنی بر تقویت کاندیداتوری اش را باعث شد ، یک نماینده حامی دولت نهم ، با حمله به خاتمی در مجلس شورای اسلامی ، جنجال و دعواهای انتخاباتی را به صحن علنی کشاند.
به گزارش عصرایران ، نطق امروز حمید رسایی جو مجلس را برای دقایقی ملتهب و متشنج کرد و نمایندگان اصلاح طلب مجلس هشتم به شدت و با فریاد مکرر اعتراض خود را نسبت به آنچه که هتاکی به رئیس جمهور سابق عنوان می کردند نشان دادند.
باهنر رئیس جلسه امروز مجلس مجبور شد برای کنترل نظم جلسه دوبار زنگ مجلس را به صدا در بیاورد.
متن کامل سخنان رسایی بدون هرگونه توضیحی بر آن در زیر می آید :
ضمن تبریک فرا رسیدن ایام الله دهه فجر و گرامیداشت سی امین سالگرد پیروزی انقلاب و یاد شهیدان و امام شهیدان.
اکنون که در آستانه ورود به دهه چهارم پیروزی انقلاب اسلامی ایران قرار گرفتهایم، طبعاً انتظار این است که نتایج پربار انقلاب اسلامی مورد توجه همه نخبگان قرار گیرد اما متاسفانه شاهدیم که برخی با بد اخلاقیهای سیاسی در حالی که باید خود پاسخگوی فرصتهایی باشند که با بیتدبیری در دولتشان، آنها را به تهدید تبدیل کردند، مهمترین امتیازات دولت نهم را مورد هدف قرار دادهاند!
بنده امروز در فرصت این نطق علی رغم میل باطنیام، نه در دفاع از دولت مردمی، ولایتمدار، مکتبی، پرکار، استکبار ستیز، عدالت طلب و حامی محرومان، بلکه در دفاع از آرمانها و ارزشهایی که در هشت سال حاکمیت تندروترین نیروهای یک جریان سیاسی و در قالب شعار اصلاح طلبی مورد بدترین بیمهریها قرار گرفت، سخن بگویم.
گفتهاید که در این چند سال شهیدان مظلوم واقع شدند و بیشترین هزینه را دادهاند!
گفتهاید که امروز کسانی که روحشان، جانشان و سابقهشان با شهادت، مقاومت و ایثار رابطهای ندارد به ارزشها متوسل میشوند!
در پاسخ از این جماعت پر مدعا باید پرسید بای ذنب تهمت؟ یادتان رفته که در دوره شما بود که سرور و سالار شهیدان به سخره گرفته شد و یار با وفای شما که امروز به دلیل مواضع ضد دینیاش حتی شرم دارید نامش را بر زبان آورید، خشونت کربلا را نتیجه خشونت جنگ بدر دانست!
یادتان رفته که ارمغان آزادی شما به انتحاری نامیدن شهادت طلبی انجامید. شهادت طلبان بسیجی که جرمی جز حرکت در خط ولایت فقیه ندارند، در برابر شما با شلاق “توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد”، نواخته شدند و شما نه تنها با سکوت که با لبخندتان شعار دهندگان را تشویق کردید. روزنامه دولتی ایران که در دوره شما خط شکن ارزشها و حاکم ساختن سکولاریسم بود، هر ساله در آستانه ماه محرم با درج مقالاتی با زیر سوال بردن عزاداری از اینکه چرا ما ملتی غمناک هستیم، قلم فرسایی میکرد و از افزودن دهه صفر، دهه فاطمیه، دهه محسنیه بر دهه عاشورا گلهمند بود. راستی اینها در زیر عبای چه کسی پنهان شدند و دل خانواده شهدا را خون کردند؟!
هنوز از یاد نبرده ایم افاضات وزیر لندننشینتان را که در بکار بردن واژه مقدس برای دوره دفاع مقدس تردید داشت، همو که امروز در آن سوی مرزها به العربیه و شرق الوسط سرویس میدهد و روزگاری در خصوص تخریب مقدسات چنان عمل کرد که حوزه مقدسه قم به نشانه اعتراض برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی با راهاندازی تحصنی عظیم در مسجد اعظم قم خروشید، تحصنی که حضور مراجع تقلید و علمای بزرگی همچون آیت الله مشکینی، آیت الله یزدی و آیت الله جوادی آملی را به دنبال داشت و رهبری معظم انقلاب در وصف خدمات این وزیر مورد حمایت شما فرمود: برخی طوری عمل میکنند که دشمن برایشان کف میزند.
آیا غیر از این بود که مردی با عبای شکلاتی خود پناهگاه آنها شد و کار را رساند به آنجا که امروز حتی شیخ غیرتمند اصلاحات هم طاقتش طاق شده و از هم نشینی با شما اعلام برائت میکند؟!
البته از یک منظر شما درست فرمودهاید، در دولت نهم شهدایی مانند شهید آبراهام لینکلن که شما آنها را خوب میشناختید و در مصاحبه با خبرنگارCNN از او به این تعبیر یاد کرده اید و بعد ها برای بازماندگانش نامه نوشتید و شروط ذلت باری همچون عدم حمایت از حماس و کمک در خلع سلاح حزب الله و تعلیق غنی سازی هسته ای را پیشنهاد دادید تا ما را محور شرارت ندانند، مظلوم واقع شدند!
ما معنی مقاومت را از این مواضع شاه سلطان حسینی شما و وکیلالدولههای اصلاح طلبتان بویژه در مجلس ششم فهمیدیم، آنگاه که حقیرانه و با پذیرش ترس در برابر دشمن در همین مجلس و از پشت همین تریبون نطق کردند و به رهبری معظم انقلاب نامه نوشتند و پیشنهاد سر کشیدن جام زهر و پذیرفتن شروط آمریکای جنایتکار را دادند.
گفتهاید که گاهی اسم جمهوری اسلامی هست ولی به دلیل بد اخلاقیها یا تبعیض معلوم میشود که ما از مسیر منحرف شدهایم، این جمله را از شما میپذیرم ولی تاکید میکنم که این کمترین درجه انحراف در جمهوری اسلامی است ولی بی شک کسانی که “استانلی روم”، معاون سازمان امنیت ملی آمریکا در سال 1380 از ظهورشان خبر میدهد، اوج درجه انحراف را نشان میدهد، آنجا که گفت: “آنچه تا کنون همه تحرکات ما را برای براندازی جمهوری اسلامی با ناکامی مواجه کرده، اعتقاد مردم ایران به ولایت فقیه است. ولایت فقیه و میزان برد احکام آن برای ما و گنجینههای اطلاعاتی ما ناشناخته مانده اما نا امید نیستیم، خوشبختانه احزاب و آدمهای تازه نفسی در ایران در یک حرکت جمعی با ظرافت این خار را از چشم ما بیرون میکشند”.
اوج انحراف جمهوری اسلامی از مسیر حقیقی آن زمانی است که عدهای به دنبال حاکم کردن جمهوری اسلامی بدون ولایت فقیه باشند، همانطور که در سال1381 و در همایشهای خارجی گروههای ضد انقلاب مطرح کردند: ” از این پس نباید از براندازی جمهوری اسلامی حرف زد. باید از تشکیل جبهه ضد دیکتاتوری و ضد ولایت فقیه استقبال کنیم. یعنی تلاش برای جذب نیروهایی که جمهوری اسلامی را میخواهند اما ولایت فقیه را نمیخواهند”.
شما بگویید چه کسانی در این سالها به دنبال حذف ولایت فقیه و یا استقرار نظام جمهوری اسلامی بدون ولایت فقیه بودند. چه کسانی شعار حاکمیت دوگانه و لوایح دوقلو را عرضه کردند. راستی شما نمیدانید جناب” جرج دبلیو بوش” از چه احزاب و شخصیتهایی در ایران بارها و بارها حمایت کرد و آنها در زیر عبای شکلاتی چه کسی پنهان شده بودند؟!
گفتهاید که امروز کسانی، اهالی ایثار و شهادت را از صحنه اجرایی کشور بیرون میکنند تا سلیقه خود را حاکم کنند!؟
به راستی دولت نهم که مهمترین ویژگیاش صراحت لهجه در دفاع از آرمانهای انقلاب و مدیران آرمانگرا و ارزش مدار است، میکوشد تا اهالی ایثار و شهادت را از صحنه اجرایی کشور بیرون کند یا آنها که به فرموده رهبری معظم انقلاب: “متاسفانه در برخی از اوقات گذشته، میدیدیم که بعضی از کسانی که مرتبط با مسئولین بودند یا حتی خودشان مسئول یک بخشی بودند، كانه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمندهاند و خجالت میکشند که حقایق انقلاب را بر زبان جاری کنند یا آنها را پیگیری کنند یا به آنها اهمیت بدهند! این برای یک جامعه خیلی بلای بزرگی است؛ این را شما (دولت نهم) ندارید”.
گفتهاید که در گذشته کاری شد تا همه قدرتهای جهانی گفتند که منافقین تروریستند، اما عملکرد امروز باعث شده تا نام این گروهک از لیست گروههای تروریستی در اروپا خارج شود. از این که نمیدانید یا خود را به تجاهل میزنید که چرا اروپا این چنین مضطرب پس از سالها مجدداً به منافقین قدیم دل خوش کرده، متعجبم! اروپا و آمریکا در سالهای گذشته همواره به عوامل نفوذی خود که به برکت ساده لوحی شما در بدنه اجرایی کشور نفوذ یافته بودند، دل خوش داشتند. راستی پاسخ دهید که در کدام دولت روند غرب باوری و گرایشهای سکولاریستی در مدیران نظام حاکم شده بود که رهبری انقلاب جلوگیری از گسترش آن را از امتیازات دولت نهم دانستند و فرمودند: “روند غرب باوری و غرب زدگی را که متاسفانه داشت در بدنه مجموعههای دولتی نفوذ می کرد، متوقف کردید” و ” گرایشهای سکولاریستی که در بدنه مجموعههای دولتی نفوذ میکرد جلویش را گرفتید.” بدیهی است که از وقتی با ظهور دولت نهم عرصه بر این منافقان جدید تنگ شد، تمام چشمها به همان منافقین قدیم دوخته شود.
برادر من! کاندیدا میشوید یا نه نمیدانم. هرچند از این ادبیات رایحه تخریب و کاندیداتوری به مشام میرسد و من نیز امیدوارم کاندیدا شوید و همه دوستانتان را به یاری بطلبید و خود را در برابر آزمون مردم قرار دهید تا ببینید مردم کدام چشم را انتخاب میکنند؛ چشم پف کرده و سرخ شده شما را که به اقرار مسئول دفترتان برای تماشای فوتبال دو تیم خارجی تا نیمه شب بیدار مانده یا چشمان قرمز و خسته دولتی را که برای حل مشکلات مردم محروم در این استان و آن استان تا نیمه شب بیدار مانده؛ اما شما را به خدا قسم اگر میخواهید به میدان بیایید، مقاومت و ایثار و شهادت و دین باوری را دستمایه سیاستبازیتان قرار ندهید که پیش از این بر آزادی و اصلاحات و جامعه مدنی دست گذاشتید و عاقبت آنها را دیدیم، ما را به خیر شما امید نیست شر مرسانید.
پیام برای این مطلب مسدود شده.