قوم یهود در ایران
وبلاگ مهدی خزعلی: یک چیزی همیشه فکر من را به خود مشغول می کند و روزی راجع به اون تحقیق می کنم، چرا قدرت بازار در موتلفه جمع است و چگونه است که رهبر موتلفه یهودی زاده است و فامیلی خود را به عسگر اولادی مسلمان تغییر داده است ؟ و به گونه ای از اقتصاد اسلامی دفاع می کند که پیر و برنانه تنها از اقتصاد اسلامی بلکه از دین می گریزد !!
در قم آنکه بیشتر دم از اسلام و ولایت می زند و دست همه مراجع را در تعصب دینی بسته است و آن چنان تئوری حکومت اسلامی سر می دهد و بر طبل تحجر می کوبد، که دین و آیین محمدی در نظر مردم ناخوش آید ! و تمام دین گریزی مردم از قرائت دینی اوست، حتی دین روحانیت مبارز را قبول ندارند، خود را آسمانی می دانند و همه را زمینی !! باز به حسب و نسب که برمی گردیم به اجداد یهودی می رسیم !!
در افغانستان، طالبان چهره ای زشت از اسلام عرضه می کنند، و رهبران طالبان و القاعده در امریکا و با پول آزانس های یهود تربیت و تجهیز می شوند !!
اخیرا شنیدم احمدی نژاد هم که دست کمی در تظاهرات افراطی دینی از آنان ندارد، از خانواده ای یهودی تبار بوده است ، نگاهی به صفحه توضیحات شناسنامه او بیاندازیم تا تغییر فامیلی از ” سبور جیان” به احمدی نژاد را دیده و ریشه خانواده سبورجیان در آرادان را بررسی کنیم!! اگر حقیقت داشته باشد ، حلقه قدرت ، ثروت و روحانیت کامل است، اینبار زر و زور و تزویر در نسل قوم یهود در ایران تحکیم شده است !
نگاهی به سابقه خانوادگی طراح مسئله هولوکاست بیاندازیم، همان مسئله ای که موجب مظلوم نمایی اسرائیل شد، مسئله ای که برای اولین بار در شورای امنیت ایران به نفع اسرائیل محکوم شد، مسئله ای که اروپارا علیه ایران متحد کرد، بهتر است نظام اسلامی به حسب و نسب مادری او و محل رشد و نمو او بیشتر دقت کند، شاید رئیس جمهور در این موضوع بازی خورده باشد !
من صاحبخانه ای دارم یهودی، که فامیلی خود را عوض کرده است و یک فامیلی صد در صد اسلامی به معنای دوستدار خداوند یکتا برگزیده است، انتخاب فامیلی عربی و اسلامی برای حفظ اموال بوده است، سالی چند ماه به عنوان دبی از دسترس خارج می شود و حتی وکیل او نیز پیدایش نمی کند و امکان تماس با او نیست، شما فکر می کنید این پیرمرد جایی جز اسرائیل می رود! اخیرا پس از ناامنی اسرائیل ، خانواده خود را بعد از سالها دوری از وطن به کشور آورده است، این قوم حاضرند نسلها دین و آیین دیگری اختیار کنند تا به اهداف خود برسند. او در جلسات آنقدر از علی (ع) و حب علی(ع) می گوید و هر قسم دروغی را با نام علی می خورد که من گاهی احساس می کنم دارد به ریش من می خندد و امام مرا به سخره می گیرد! گاهی به او می گویم : نمی خواهد بنام امیر مومنان سوگند یاد کنی ، تو به موسی ابن عمران (ع) سوگند بخور کافی است چون من به پیامبر شما ایمان دارم و نیازی نیست از امام ما خرج کنی که به او ایمان نداری! در این دو سال و اندی که مستاجر اویم در جلسات ، بیش از پدرم که خود را وقف علی (ع) کرده است و حتی علامه امینی (ره)، او از علی(ع) گفته است!!!
نمی دانم یکی تاکید دارد که عسگر اولادی مسلمان است ، دیگری اصرار دارد از نژاد احمد است، و صاحبخانه ما ” کشریم” را رها کرده و می گوید ” محب یکتا ” ست، آن یکی هم که آسمانی است و چراغ هدایت است ! خدا را شکر که هنوز هیچ کدام ادعای سیادت نکرده اند ! یادش به خیر در سفری که در زمان صدام ملعون به عتبات داشتیم، در یکی از رواق های حرم حضرت ابوالفضل(ع) بر روی دیوار با کاشی کاری شجره نامه صدام نصب شده بود که به امیر مومنان می رسید !!!
611/87 / دکتر مهدی خزعلی
پیام برای این مطلب مسدود شده.