مخالفت با حضور نماينده ولي فقيه در نهادها: تاکيد دوباره عبدالله نوري بر اصلاح قانون اساسي
روز: عبدالله نوري در سي امين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، بار ديگر بر لزوم اصلاح قانون اساسي تاکيد کرد و با ”معيوب” خواندن ساختار آن، خواستار عدم تمرکزگرايي در کشور شد. وي همچنين حضور نماينده ولي فقيه در نهادها و در شوراي بازنگري قانون اساسي رامغاير اصل پاسخگويي قدرت دانست.
نوري در تازه ترين موضع گيري طي گفتگويي مفصلي با “نشريه صنعت و توسعه” در خلال بحث در مورد عملکرد جهاد سازندگي پس از انقلاب و در زمان جنگ، گفته است: ” اکنون سي سال از انقلاب ميگذرد ولي به لحاظ شيوهاي که قانون اساسي نگارش يافته، نظام اداري به شدت متمرکزي به وجود آمده. اعتقاد دارم به اصلاح قانون اساسي نياز داريم”.
وي افزوده است: “ساختار قانون اساسي ما بايد به شيوهاي باشد که امکان اداره کشور در بخش هايي که نياز به تمرکز نيست به صورت غير متمرکز وجود داشته باشد”.
عضو شوراي بازنگري در قانون اساسي ادامه داده است: “اصلا به کشورهاي ديگر دنيا نگاه کنيم و از آنها الگوبرداري کنيم. اينکه ديگر از اصول دين نيست. اگر اينها اصلاح ميشد شايد بيست سال پيش به نتيجه ميرسيديم. به هر صورت اصلاح نشده و قانون هم اينگونه نوشته شده است”.
عبدالله نوري همچنين با اشاره به “شرايط زماني نگارش قانون اساسي” گفته است: “شايد تحت تاثير برخي نگاه هاي خاص جريانات گوناگون ميتوانستند روي مسائل مختلف اثر بگذارند و بسياري هم براي اينکه متهم نشوند ساکت مي ماندند. به هر حال قانون با اما و اگرهاي فراواني نوشته شده و نکات ابهام فراواني در آن هست”.
عبدالله نوري که خود در زمان تصدي وزارت کشور باني ايجاد شوراهاي شهر و روستا شد، به موضوع شوراها و اختيارات اندک آنها در قانون اساسي اشاره کرده و گفته است: “به عنوان نمونه شما به فصل مربوط به شوراها در قانون اساسي نگاه کنيد. از طرفي قصد داشتند شوراها در قانون اساسي پر رنگ آورده شود و از سوي ديگر اين نگراني وجود داشت که آيا اعطاي اختيارات به اين نهاد باعث تداخل در کارها نمي شود و به همين جهت ضمن درج هفت اصل براي شوراها در قانون اساسي وظيفه و اختيار جدي و قابل توجهي براي اين نهاد تبيين نشده است. هر چه در اين هفت اصل جست و جو شود کمتر به نكته مهمي برخورد مي شود”.
واگذاري اختيارات به مناطق
وزير اسبق کشور، در اين گفتگو همچنين ضمن اظهارات کم سابقه اي به مساله تمرکزگرايي در حاکميت اشاره کرده و ديدگاه مثبت خود نسبت به تمرکز زدايي و اعطاي اختيارات به مناطق مختلف کشور را طرح کرده است.
وزير کشور دوره اصلاحات البته به طرح يک پيشنهاد هم در اين زمينه هم پرداخته و گفته است: “ما بايد انتخابات ايالاتي داشته باشيم. انتخابات معنا داري که فرد منتخب، اختيارات هم داشته باشد”.
عبدالله نوري در ادامه افزوده است: “شايد به راحتي مي شد بيش از نيمي از اختيارات و وظائف کشور را از طريق انتخابات ايالتي به استانها واگذار کرد. حالا ممکن است بهطور مثال فردي از آموزش و پرورش فلان منطقه بگويد کاري را به جهاد ندهيد و در آموزش و پرورش نگاه داريد ولي عملا کار دست هيچ کدام نيست. يعني نه در اختيار جهاد آن منطقه است و نه آموزش و پرورش آن منطقه بلکه در اختيار نهادي در تهران است”.
نوري با انتقاد از اين مساله که “قانون عمده امور اجرايي را در تهران متمرکز نموده است” مي افزايد: “ميشد بسياري از امور را به مناطق واگذار کرد”.
وي با تاکيد بر لزوم استفاده از تجارب ساير کشورها در اين زمينه گفته است: “در واقع مکانيزمي که در دنيا وجود دارد را پياده کنيم. يعني بحثهاي ملي همچنان ملي باشد ولي موضوعات منطقهاي هم در همان منطقه پيگيري شود. حالا کسي نميگويد که موضوعي ملي مانند دفاع ملي و يا سياست خارجي و يا مباحث کلان سياست مالي و پولي، منطقهاي باشد. ميتوان چند اصل را مشخص کرد تا در سطح ملي به آن رسيدگي شود و اموري هم منطقهاي باقي بماند. پس از سي سال اين مشکلات بايد حل شود. ما ساختاري تدوين کرده ايم که موضوعات مديريت بخشي در آن ملي تعريف شده است ولي توانايي انجام همين امور را هم نداريم. اگر اين مکانيزم پياده ميشد حکومت مرکزي ميتوانست به خوبي از تمام فعاليتهاي منطقهاي و ملي پشتيباني کند.”
نماينده مردم اصفهان و تهران در دو دوره دوم و پنجم مجلس شوراي اسلامي با اشاره به اينکه «تصور اين بود که اداره کشور در نظام جمهوري اسلامي بايد هرمي و تنفيذي باشد. بنابراين تنها بايد امور به افراد تنفيذ شود»پيشنهاد داده است که “بحثي ايجاد شود تا حتي با همين طرز تفکر غلط هم رئيس جمهور کابينه ترکيبي بخشي منطقه اي داشته باشد”.
مخالفت با حضور نماينده ولي فقيه
وي همچنين با اشاره به تجربه حضورش در جهاد سازندگي به عنوان نماينده ولي فقيه، گفته است: “نهايتا تجربه من در جهاد سازندگي به اين منجر شد که با حضور نماينده ولي فقيه در نهادها در شوراي بازنگري قانون اساسي مخالفت نمايم”.
نوري مي افزايد: “به خاطر دارم که در شوراي بازنگري قانون اساسي پيشنهادي مطرح گرديد مبني بر اينکه يک بند به اصل 110 قانون اساسي که مربوط به اختيارات و وظايف رهبري است اضافه شود با اين مضمون «انتصاب نماينده از سوي رهبر در هر ارگاني که صلاح ميدانند» که با اين پيشنهاد مخالفت نمودم و پس از بحث هاي گوناگون پيشنهاد اضافه شدن اين بند به قانون اساسي رأي نياورد. مشروح استدلالهاي من هم در مشروح مذاکرات شوراي بازنگري وجود دارد”.
نماينده آيت الله خميني در جهاد سازندگي در دهه 60، حضور نمايندگان ولي فقيه در نهادهاي دولتي را مخالف اصل پاسخگويي دولت دانسته و گفته است: “وزير بايد در مقابل دستگاههاي نظارتي پاسخگو باشد ولي با اين نظام كه تنظيم شده بود فردي مانند نماينده امام هم ميتوانست در تصميم گيريهاي او دخالت کند. حالا اين نماينده يا بايد با تصميمات وزير موافقت کند که اساسا تحت اين شرايط حضورش دليلي ندارد و يا مخالفت کند که بازهم دليل آن مشخص نيست”.
موافق ادغام جهاد بودم
عبدالله نوري در اين گفتگو به طور تفصيلي به عملکرد جهاد سازندگي در ابتداي انقلاب و جبهه هاي جنگ پرداخته و تاکيد کرده است که عملکرد اين نهاد بايستي با توجه به مقتضيات زماني خودش بررسي شود. گرچه تاکيد کرده که “اشتباهاتي هم وجود داشته است”.
وي در مورد ادغام اين نهاد انقلابي با وزارت کشاورزي گفته است: “در دوره دوم مجلس من از اصفهان نماينده مجلس بودم و در سالهاي 64 تا 67 در مجلس به عنوان مسئول کميسيون برنامه و بوجه حضور داشتم. در اين دوره ناچار هم بودم زمان زيادي براي مجلس صرف کنم. بنابراين زمان زيادي در جهاد نبودم. اما اصولا سيستم ذهنيم هياتي نيست. بنابراين اعتقاد داشتم هر زمان که امکاني ايجاد ميشد که جهاد در شکل سازماني قرار گيرد بايد اين کار صورت مي گرفت. لذا در بحث ادغام هم چنين موضعي داشتم. هميشه ميگفتم نبايد اين حالت باقي بماند”.
عبدالله نوري در حالي اولين گفتگوي تفصيلي خود را پس از سالها انجام داده است که طرح نام او به عنوان کانديداي اصلاح طلبان از سوي برخي گروه هاي سياسي تحول خواه با عدم اقبال اصلاح طلبان محافظه کار مواجه شد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.