07.02.2009

اخبار ویژه کیهان؛ مخالفت کارگزاران با خاتمى و تمجيد از موسوى

الف: مجله آمریکایی تایم در گزارشی تاکید کرد تاخیر باراک اوباما در انتخاب مسئول ویژه امور ایران به خاطر سردرگمی تیم وی در زمینه نحوه مواجهه با چالش ایران است.
تایم با اشاره به زمزمه نام دنیس راس برای سمت مذکور تا همین اواخر و سپس مسکوت ماندن قضیه می نویسد: همزمان با دیدار اوباما از وزارت خارجه و معرفی نمایندگان بلندپایه دولت برای رسیدگی به امور اسرائیل-فلسطین (جورج میچل) و افغانستان-پاکستان (ریچارد هالبروک)، این سوال بیش از هرچیز دیگر از محافل دیپلماتیک دهان به دهان چرخید که «پس دنیس کجاست»؟ غیبت او در معرفی این نمایندگان بلندپایه چه پیامی داشت؟ اگرچه دنیس راس تلاش بسیاری کرد تا سکوت خود را نشکند اما منابع موثقی که با وی گفت وگو کرده اند از قول راس گفتند اتخاذ سیاست موفق در قبال ایران به گونه ای که وعده های انتخاباتی رئیس جمهور اوباما را نیز محقق سازد، بسیار دشوار است.
تایم می نویسد: راس پس از ترک دولت در سال 2001، در موسسه سیاست های شرق نزدیک واشنگتن (WINEP) که یکی از اتاق های فکر طرفدار اسرائیل است مستقر شد و اکنون همین موسسه از انتخاب راس برای امور ویژه ایران خبر می دهد.
بنابر گزارش این موسسه، راس نقش گسترده ای در تعیین سیاست های منطقه ای آمریکا «در گستره وسیعی از خاورمیانه، از رصد سازش اعراب با اسرائیل گرفته تا ایران» را خواهد داشت و مستقیماً به هیلاری کلینتون مشورت خواهد داد اما این موفقیت به طور ضمنی به معنی نادیده گرفتن جورج میچل فرستاده ویژه برای خاورمیانه است. راس نمی خواهد حوزه مسئولیتش فقط ایران باشد.
تایم اضافه کرد: راس قبل از این هم نشان داد که با موضوع ایران مشکلات متعددی خواهد داشت اما گذشته از همه این مسائل، تا زمانی که صحنه گردانان اصلی دولت در مورد رویکرد اساسی خود در قبال ایران توافق نکنند، نمی توان او را به عنوان نماینده برگزید. مذاکره با ایران بسیار پیچیده تر از آن است که عباراتی همچون دیپلماسی مستقیم و پیگیرانه بتواند قادر بر توصیف آن باشد.

مخالفت کارگزاران با خاتمى و تمجيد از موسوى (خبر ويژه)
دبیر کمیته سیاسی کارگزاران با نامزدی خاتمی مخالفت کرد. محمد هاشمی در گفت وگو با روزنامه اعتماد گفت: آنچه در مورد آقای خاتمی مسلم است این است که ایشان کشور را در بهترین شرایط تحویل گرفتند اما نتوانستند به گونه ای شایسته و بایسته در برخی از موارد و حوزه های اختیاری خود عمل کنند و به اصطلاح، فرصت سوزی کردند.
وی با اشاره به ادعای خاتمی مبنی بر «مواجه شدن با یک بحران در هر 9 روز» گفت: باید پرسید آیا امروز شرایط تغییر کرده و تعداد این بحران ها کمتر خواهد شد. هاشمی همچنین اظهار داشت: آنچه مسلم است این است که در دولت خاتمی یکسری افراط گرایی ها انجام شد که باعث روی کار آمدن دولت احمدی نژاد شد. به بیان دیگر احمدی نژاد فرزند دولت خاتمی است.
از سوی دیگر اتفاق دیگری که در دوره خاتمی افتاد آغاز یکسری از حرمت شکنی ها به خصوص در رسانه ها بود. این مسئله حادثه ای نامیمون بود که متأسفانه تا به امروز نیز ادامه دارد.
وی در پاسخ به این سؤال که «آیا در مجموع دوره آقای خاتمی را موفق می دانید» گفت: متأسفانه آقای خاتمی در هیچ یک از عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دستاورد مهمی نداشته اند.
محمد هاشمی درباره میرحسین موسوی هم گفت که روی وی حساسیت کمتری وجود دارد و ایشان یکی از ذخایر انقلاب هستند و یکی از مدیران خوبی بوده اند و به حق از عهده مسئولیت خود به خوبی برآمدند.
وی درباره اصلاح طلب تلقی نشدن موسوی گفت: کدام تعریف اصلاح طلبی؟ ما که در طول این سال ها هیچ تعریف مشخصی از اصلاح طلبی ندیدیم و این یکی از اشکالات جبهه اصلاح طلبان است. امام بزرگ ترین اصلاح طلب بودند.

خيانت اعضاى فرارى افراطيون تحکيم را هم نگران کرد (خبر ويژه)
وقاحت و ذلت نهفته در نامه شماری از عناصر افراطی فراری به رئیس جمهور آمریکا، صدای عناصر افراطی داخلی را هم درآورد.
مرتضی سیمیاری از اعضای طیف افراطی و خودخوانده دفترتحکیم با اشاره به نامه عطری، باطبی، محمدی، صحتی، سنجری، علیزاده و حمیدی خطاب به اوباما، ضمن اینکه این عناصر را «دوستان عزیز» و «صادق ترین و وفادارترین نیروها به دموکراسی در ایران» معرفی می کند اما با نگرانی از محتوای آن می نویسد: به جای آن که از رئیس جمهور آمریکا بخواهیم تغییرات شعاری خود را در ساختار ملت ایران اجرا کند و یا از او بخواهیم تا در امور داخلی سایر کشورها دخالت نماید، از او بخواهیم آمریکا را به جایگاه اصلی خود در جهان بازگرداند(!) از او بخواهیم به گسترش گفتمان تعاملی براساس حقوق ملت ها و استقلال آنها بیاندیشد نه آنکه از او بخواهیم قضیه ولایت فقیه را در کشورمان یکسره حل کند. اینکه استیلای حقوق ملت را در حمایت بی قید و شرط بیگانگان طلب کنیم بازگشت به سوی کج راهه است.
وی همچنین نسبت به انعکاس سند نامه مذکور در افکارعمومی هشدار داده و می نویسد: حکومت استبداد ستم شاهی با این جوخه اعدام ها و شکنجه ها همواره مورد تایید ارباب آمریکایی بود و حکومت مصدق توسط همان آمریکا فرو ریخته شد و دوبار پیش پای نیکسون، عزیزترین هایمان را قربانی کردند… در تاریخ روابط ایران و آمریکا کم نیست از رویدادهایی که تلاش اپوزیسیون برای ارتباط با غرب نتیجه عکس داده است. جریان اپوزیسیون باید در نظر داشته باشد که به عنوان ابزار مورد استفاده قرار نگیرد زیرا این قاعده طبیعی آمریکا و هر کشور دیگری است.
گفتنی است برخی عناصر فراری تحکیم پس از اقامت در آمریکا باطن مزدور خویش را نشان دادند و هم اکنون برخی از آنها رسماً در خدمت صدای آمریکا و برخی محافل مشابه قرار گرفته اند.

پيشرفت هاى 30 ساله ايران کجا و خفت هاى مصر و عربستان؟! (خبر ويژه)
سردبیر روزنامه القدس العربی، خطاب به سران مصر و عربستان و کشورهای مشابه آنها تاکید کرد کسی که می خواهد از نفوذ ایران خلاص شود باید اول خود را از هیمنه آمریکا و اسرائیل نجات دهد.
به گزارش قدسنا، عبدالبادی عطون در سرمقاله ای با عنوان «درس ایران به اعراب ضعیف» می نویسد: اعراب میانه رو ] سازشکار و مرتجع[ باید اعتراف کنند دیکتاتوری و مصادره آزادی ها تنها دلیلی است که ما را به سمت ضعف سوق داد، به گونه ای که مضحکه عام و خاص شده ایم. ما از این وضع احساس ضعف و حقارت می کنیم و این حقارت زمانی بیشتر می شود که می بینیم حتی یک کلمه در دفاع از مقاومت ملت های عربی گفته نمی شود. کسی که می خواهد از نفوذ ایران در امور عربی جلوگیری کند باید از مکتب ایران و موسسات علمی و دموکراتیک آن و موضع این کشور در حمایت از برادران فلسطینی و لبنانی خود درس بگیرد اما متاسفانه آنچه امروز می بینیم، حضور اعراب در مکتب سازش و خفت است.
سردبیر القدس العربی اضافه کرد: وزرای خارجه چند کشور عربی در اجلاس ابوظبی گردهم آمدند تا از نفوذ غیرعرب ها جلوگیری کنند البته منظور آنها ایران بود نه آمریکا و اسرائیل که نیروهای نظامی و ناوهای آنها در سراسر منطقه لنگر انداخته اند. اما این وزیران به ما نگفتند که چگونه مقابله کنیم! آیا با لباس های ساخت انگلیس یا مصنوعات چینی یا قلیان های ساخت ژاپن! یا ارتشی از خدمتکاران هند، فیلیپین و سریلانکا! ما باید اعتراف کنیم که شکست خورده هستیم و به خاطر داشتن نظام های دیکتاتوری و غیرمنتخب و نادیده گرفته شدن شهروندان و از بین رفتن کرامت عربی تمامی ابزارهای ابداع و نوآوری در ما خشک شده است.
وی می نویسد: این روزها نوشتن از ایران حتی در کمترین حد- با توجه به اقدامات تحریک آمیز نژادی و مذهبی که روزنامه های عربی به ویژه مصری و سعودی به راه انداخته اند- مانند حرکت در میدان مینی است که هر لحظه احتمال انفجار در آن وجود دارد اما پرتاب ماهواره از سوی ایران که بر اساس تکنولوژی و فناوری داخلی است و گسترش توان هسته ای و علمی، سزاوار تاملی بزرگ به دور از تعصبات قومی و نژادی است. ایران این روزها سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را جشن می گیرد که در آن نظام شاه سرنگون شد. این جشن با پیشرفت فناوری های مختلف همراه شده است. این در حالی است که مصر رهبر جریان میانه روی اعراب، در ماه مارس آینده سالگرد امضای کمپ دیوید را جشن خواهد گرفت! ایران و مصر قابل مقایسه با هم نیستند. در حالی که ایران فضا را تسخیر کرده، مصر روی زمین به دنبال تونل های مرز رفح می گردد و به دنبال وارد کردن فناوری مقابله با قاچاق از آمریکاست!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates