خاتمی مصلحی بزرگ به مانند امام
خُسن اقا: قافیه چو تنگ آید … شاعر به جفنگ آید!
یاری نیوز: علیرضا خامسیان: در حالی سیامین سال انقلاب را پاس میداریم که مهمترین بحث روز ایران انتخابات ریاست جمهوری آینده است و از این رو بحث حضور سید محمد خاتمی در این انتخابات،ملکه ذهنی همه دوستداران ایران شده است ودر این بین درخواست گروههای مختلف از خاتمی برای اعلام کاندیداتوری در دهه فجر اهمیتی مضاعفی پیدا کرده چه آنکه تلاقی این دو رویداد(سیامین سال پیروزی انقلاب و اعلام کاندیداتوری خاتمی)می تواند تلالویی از اندیشه بنیانگذار انقلاب باشد زیرا نگارنده بر این اعتقاد است امام خمینی گرچه مبدع انقلابی بزرگ بود ولی در طول حیاتشان در قامت یک اصلاح گر در مقام رهبری بودند و در مقطع فعلی محمد خاتمی یکی از افرادی است که در اندیشه اصلاحی، بیشترین قرابت را با امام دارد.
خاتمی قرائت جدید امام خمینی را با ادبیات روز بدون نام خمینی به عرصه مدیریت کشور و سیاست آورد،اما پر واضح است که متحجرینی که با امام آشکارا برخورد نمی کردند،با خاتمی آشکارا برخورد کردند و قرائت جدید او را چیزی شبیه ارتداد دانستند و خاتمی را هم تکفیر کردند،اما تکفیر خاتمی به روشنی صورت گرفت چرا که در دوره خاتمی آنها دراکثر رسانهها نفوذ داشتند و خاتمی البته همچون خمینی از جایگاه و وجهه فقهی بلند او برخوردار نبود و برای آنها که به تخریب شخصیت بزرگ فقهی امام می پرداختند، تخریب خاتمی به راحتی ممکن بود.درست به همین دلیل است آنها که در مورد امام می گفتند فقیه نیست،درباره خاتمی می گفتند روح بی دینی است.
شخصیت فقهی،عرفانی و سیاسی امام خمینی خود جریان ساز بود اما خاتمی بیش از آنکه جریان ساز باشد،خود زاییده جریانی بود که امام خمینی ایجاد کرده بود.اما در عین حال خاتمی به مانند امام هیچ گاه اندیشه را در بستر جناح بندبی وارد نکرد.
خاتمی رفتاری رهبری گونه در عرصه عمل سیاسی در پیش گرفت و هرگز رای مردم را خرج جناح خویش نکرد برخلاف کسانی که امروز داعیه پیروی از خط امام دارند ولی برای تداوم قدرت خود از تمام امکانات دولتی استفاده می کنند.
هنگامی که امام خمینی از این جهان گذار کوچ کرد و به عالم بقا پیوست، برخی افراد مدلی رادیکال،غیر عقلانی و خشن را جایگزین انقلابی گری آگاهانه،مردم سالار دموکراتیک وبشر دوستانه امام خمینی کردند که نتیجه آزادی بخش زحمات او را معکوس نشان می داد. طالبانیان با زبان خون امام خمینی به خوبی موج سواری کردند.و خون مردم بی گناه را به نام اسلام مباح دانستند اما خاتمی طالبانیان را از صحنه اسلام راستین به حاشیه راند و با ابزار گفت وگوی تمدن ها عمق اندیشههای انسان دوستانه امام خمینی(ره) را که دشمن کوشید با جنگ تحمیلی آن را خشن جلوه دهد و به جنگ عرب و عجم و شیعه و سنی معرفی کند و در چارچوب مرزهای ایران نگه دارد،تا مقر سازمان ملل پیش برد و آن را جهانی کرد.
در واقع خاتمی احیاگر پیام جهانی امام خمینی برای بشریت است و حضور اندیشه او در سپهر سیاست ایران به خوبی به حذف مدل اسلام بدلی طالبانی انجامید.
خاتمی اکنون همچون میر حسین موسوی به ذخیره ای برای مردم تبدیل شد که می تواند در این مقطع حساس از این ذخیره گرانقدر استفاده کرد.همچنانکه میرحسین ذخیرهای است که در گزینشها،مردم قبل ازهر کس سراغ او میروند و در خانه او را میزنند،خاتمی هم امروز جایگاهی مشابه او قرار دارد و اکنون از خاتمی و میرحسین موسوی توقع بهرهبرداری از این موقعیت میرود و از دیگران نیز انتظار یاری وجود دارد.حداقل انتظارها از خاتمی و میر حسین این است که در حوزه اندیشه به غبارزدایی از غنای فرهنگی اندیشه امام و احیای آن بپردازند.
فراموش کردن میراث گذشته در حالی که نردبان ترقی ما بوده است،نوعی خودکشی محسوب می شود.
فاعتبرو یا اولی الابصار
پیام برای این مطلب مسدود شده.