چهره پنهان امنيتي کيهان
روز: شيرين کريمي
طرح مساله ترور محمد خاتمي بار ديگر کيهان رادر مرکز توجه افکارعمومي قرار داد و عکس العمل گسترده اي را بين نيروهاي سياسي دامن زد. معترضين به سياست هاي کيهان، حسين شريعتمداري، نماينده ولي فقيه درکيهان را باني اين نوع از گفتمان ها مي دانند، اماعده ديگري هستند که براي وي “شريک” ديگري نيز مي شناسند: حسن شايانفر.
رضا ـ ج روزنامه نگاري که مدتي هم در روزنامه کيهان کار کرده است، درمعرفي حسن شايانفر که به «برادر حسن» هم شهرت دارد، چنين مي گويد: “درکيهان همه او را «حاج آقا » صدا مي زنند. همه مي دانند که او بسيار به حسين شريعتمداري نزديک است، اما اطلاعات دقيقتري او در دست نيست. او هم مانند چهره هاي پنهاني که جمهوري اسلامي را مي گردانند، نه عکس مي گيرد و نه مصاحبه مي کند. آدم هايي مثل او همه جاهستند و هيچ جا نيستند.. برخي چون مجتبي ثمره هاشمي پنهانند تا دولتشان مصدر قدرت شود. کساني هم مانند اصغر حجازي منشي مخصوص رهبر جمهوري اسلامي و برادر حسن که نقش مهم امنيتي دارند، هميشه پنهانند.”
نام برادر حسن در دوران قتلهاي زنجيره اي و توسط اکبرگنجي مطرح و سپس فراموش شد. با اينکه بسياري از قربانيان پرونده هاي امنيتي مانند نيک آهنگ کوثر و شهرام رفيع زاده به فشارهاي “برادر حسن” بر خود پس از آزادي از زندان نام برده اند، اما چهره او همچنان پنهان مانده است.
اکبر گنجي درسلسله مطلب خود در باره قتل هاي زنجيره اي نوشت که برادرحسن براي اولين باردر سال 1362 در زندان کميته مشترک وهنگام اعتراف گيري از سران حزب توده ديده شده است.
عفت کلهر، يک زنداني سياسي هم به ياد مي آورد که برادر حسن را اولين باردرمقام رئيس بخش “عقيدتي” زندان قزلحصار ديده است.
خانم کلهر مي گويد: “در زندان او را به نام « برادر معصومي» مي شناختيم. همه مي دانستند که باکيهان رابطه بسيار نزديک دارد. کاراو تواب سازي وشناسائي زندانيان بود. تک تک زندانيان در دفتر کا راو پرونده داشتند. همين پرونده ها بود که در دادگاه هاي قتل عام تابستان 1367 مورد استفاده قرار گرفت و عده زيادي را بالاي دار فرستاد.”
مازيار رادمنش مي نويسد: “با روي کار آمدن مهدي نصيري 25 ساله به عنوان سردبير کيهان و بحراني که پس از او به وجود آمد، گروهي از دوستان سابق دفتر سياسي سپاه که بخشي از آنها مانند حسن شايانفر و حسين شريعتمداري مدتي را در بازجويي هاي اوين گذرانده بودند، به کيهان آمدند تا آن روزنامه را به روزنامه اي براي مواجهه با مخالفان حکومت بخصوص روشنفکران تبديل کنند. حسين شريعتمداري مدير مسوول کيهان شد، صفار هرندي معاون مدير مسوول و سردبير کيهان شد.”
در اين مقطع بود که حسن شايانفر “مرکز پژوهش هاي کيهان” را تاسيس کرد. اين دفتر که در واقع “بخش اطلاعات ويژه روشنفکران” است؛ براي همه اهل فکر و قلم پرونده اي تدارک ديده است.
حسن شايانفر که در واقع وزير اطلا عات “دولت سايه” است، بااستفاده از مندرجات اين پرونده هاپروژه ها ي مختلف را کليد مي زند.
تهيه مطالب متعدد تحت عنوان “نيمه پنهان” که بعد ها بصورت کتاب منتشر شد و تاکنون بيشتر از سي جلد آن به بازار آمده و منبع تغذيه خبرهاي ويژه کيهان است، توسط مرکز تحت نظارت شايانفر تهيه مي شود.اين خبرها، به تدريج تبديل به پرونده و سپس براي عملياتي شدن ـ دستگيري يا ترور ـ به سازمان هاي مربوطه، ارسال مي شوند.
يک نويسنده سينمائي که از متهمين پرونده “منحرفين سينما” بود واکنون در اروپا زندگي مي کند، در همين زمينه مي گويد: “بعد از دستگيري مرا به محل ناشناسي بردند. درانجا صداي حسين شريعتمداري را شنيدم. حسن شايانفرهم از من بازجوئي کرد. چشم هايم بسته بود، اما صداي او را کاملا مي شناختم.”
يکي از متهمان پرونده سيامک پور زند هم مي گويد: “وقتي مرابه دادگاه بردند، سعيد مرتضوي در مقابل من به حسن شايانفر تلفن زد و در مورد « وضع» سياسي واخلاقي ام نظر او را پرسيد.”
پیام برای این مطلب مسدود شده.