وبلاگ خزعلی: دیروز از نماز ظهر تا 2 بعد از ظهر مهمان خاتمی بودم، بحث مبانی اصلاحات و نقد دولت اصلاحات بود، او اشتباهات دوران اصلاحات را می داند و کسانی که با کجروی و تند روی اصلاحات را به بن بست کشاندند را می شناسد، افرادی که موجب شدند حرکت پر خروش مردم ناکام بماند ، که اگر درست رفتار می کردند و بهانه را از دست جناح قدرت می گرفتند معجزه هزاره سوم ظهور نمی کرد و آزادی و دموکراسی در ایران اسلامی نهادینه می شد.

اگر از شعار زیبای آزادی که مقصدی جز آزادی اندیشه و بیان نداشت، سوءاستفاده نمی شد و عده ای به ترویج بی بند و باری و لاقیدی نمی پرداختند، اگر با شعار تساهل و تسامح چار چوب و اصول دین را خراب نمی کردند، اگر کژاندیشان مقدسات و باورهای مردم را نشانه نمی گرفتند، اگر در فضای باز سیاسی حریم قانون را رعایت می کردند، اگر تقوای مطبوعاتی داشتیم و اگر به پای آزادی می ایستادیم، امروز راه رفته را دوباره نمی رفتیم ! گذشت آنچه گذشت ، امروز باید گذشته را چراغ راه آینده کنیم و سرنوشت را بار دیگر از سرنوشت !

از خاتمی خواستم اینبار محکم بایستد و کژی ها و کاستی ها ی دولت و قدرت را نقد کند، آزادی و دموکراسی را تبیین نماید، و خود را برای طرحی نو در سازمان ملل آماده سازد، من به نطق خاتمی در سازمان ملل فکر می کنم و آن نطق را در جایگاه جهانی ایران سرنوشت ساز می دانم – اگر بگذارند –

سید نیز مثل همیشه خندان و با نشاط سخن می گفت، می گفت: آزادی ، دموکراسی و اصلاحات را تبیین می کند و حدود آن را مشخص می نماید.

من امیدوارم که این بار بایستد و کوتاه نیاید، هر چند معتقدم خاتمی بعد از ریاست جمهوری بدرد دبیر کلی سازمان ملل می خورد، او برای ایران آبروست، فلذا پیشنهاد دادم در مواردی که باید در برابر فاشیسم داخلی ایستاد یا تندی لازم بود کس دیگری در کنار خاتمی این رسالت را بر دوش گیرد و خاتمی سید خندان بماند.