17.03.2009

چهارشنبه سوری؛ برقراری امنیت یا حذف فرهنگ؟

بی‌بی‌سی: در آستانه آخرین چهارشنبه سال جاری یعنی سال 1387 پلیس ایران وعده داده که چهارشنبه سوری امسال، امن تر از سال های گذشته باشد.

اسماعیل احمدی مقدم، رییس پلیس ایران در این باره گفته “مزاحمت، تخریب گری و اوباشی گری” خط قرمز پلیس خواهد بود.

در همین حال سازمان آتش نشانی تهران چندی پیش از آماده باش کامل نیروهای این سازمان و استقرار ۸۵ ایستگاه آتش نشانی در شب چهارشنبه سوری در گوشه و کنار شهر خبر داد.
اورژانس ومراکز درمانی هم آماده پذیرش و درمان آسیب دیدگان احتمالی در این شب خواهند بود.

از سوی دیگر هم گزارش ها حاکی از آن است که قرار است آموزش و پرورش ترتیبی بدهد تا نکات ایمنی را در این زمینه در مدارس به دانش آموزان آموزش دهند.

در سال های اخیر سال پلیس ایران نزدیک آخرین چهارشنبه سال، در کنار تذکراتی که درباره مواد محترقه و آتش زا به شهروندان می دهد، تاکید می کند که “با شادی مردم مخالف نیست”

حامد عبدی، دانشجوی ۲۸ ساله می گوید یاد ندارد که قدیم ترها نامی از چهار شنبه سوری در رسانه ها به ویژه صدا و سیما شنیده باشد و به نظرش می رسیده که قرار نیست این روز به رسمیت شناخته شود.

او می گوید، تا چند سال پیش نگاه دست اندر کاران و متولیان امور اجتماعی و پلیس به چهارشنبه سوری نگاهی آکنده از خشم بوده و معتقد است تا چند سال پیش، نیروی انتظامی دراین شب با هر تجمعی به بهانه های مختلف برخورد می کرده است.

این جوان ۲۸ ساله ایرانی می گوید، در سال های اخیر شیوه برخورد پلیس و رسانه ها با این سنت ایرانی عوض شده و این تغییر در برنامه ریزی ها و سخنان مقامات دست اندر کار هم کاملا مشهود است.

او به سخنان رییس پلیس امنیت عمومی استان قزوین که گفته شادی و نشاط حق مردم و جوانان است و آنها می توانند با اجرای سنت های قدیم این شادی و نشاط را کسب کنند، اشاره کرده و می گوید :” مقامات مسئول پیشتر از این حرفها نمی زدند.”

امسال هم سردار حسین ساجدی نیا، معاون عملیات نیروی انتظامی گفته، پلیس قرار است با “تعدی ” و “تجاوز” به حقوق شهروندان مبارزه کند و با شادی مردم مخالفتی ندارد.

آقای ساجدی نیا همچنین تاکید کرده که حضور پلیس در آخرین شب چهارشنبه سال با نیت دستگیری مردم نیست بلکه با هدف تامین امینت و آرامش است.

عنایت مشفق، ۵۳ ساله، ساکن منطقه گیشا در تهران، از آنچه “زیاده روی” برخی جوان ها دراین مراسم می خواند ناراضی است و معتقد است، این افراد به جای ترقه و فشفشه ” بمب های دست ساز” و “دینامیت” و “نارنجک” منفجر می کنند و آسایش را از مردم می گیرند.

اتومبیل آقای مشفق در چهارشنبه سوری سه سال پیش هدف اصابت یکی از انواع مواد آتش زا قرار گرفته خسارت فراوان دیده است.

او می گوید نمی داند از چه کسی باید خسارت بخواهد، چون از یک سو به نظر او جوانها باید جوانی کنند اما باید یاد بگیرند به حقوق دیگران احترام بگذارند.

آقای مشفق معتقد است جوانها هم ممکن است تقصیری نداشته باشند چون نه کسی به آنها یاد داده که درست عمل کنند ونه زمینه لازم برای هدایت هیجان های شان مهیا شده است.

مجتبی حسن زاده، کارشناس ارشد جامعه شناسی، در این باره می گوید، جوانان از چهار چوب منطقی خارج شده اند و به نظر می رسد با ایجاد این صداهای وحشتناک و انفجار های واقعا خطرناک به نوعی به ناخواسته هایشان اعتراض می کنند.

آقای حسن زاده می گوید، مبارزه غیر اصولی با این گونه عکس العمل ها، نتایج خطر ناکی به همراه دارد.

به گفته این متخصص امور اجتماعی، در ایران هم باید مانند سایر کشورهای دنیا، برنامه هایی برای این گونه جشن ترتیب داده شود، یعنی شهرداری ها و سایر مراکز شهری و محلی از جوانان و خانواده هایشان برای شرکت در این مراسم دعوت کنند. “فقط در این صورت است که اینگونه مراسم قابل کنترل خواهند بود و می شود امیدوار بود که تعداد آسیب دیدگان چهارشنبه سوری کمتر شود.”

مجتبی حسن زاده، تاکید دارد که در چنین مواردی پلیس برای تامین امنیت مردم و جوانان باید در کنار آنها باشد نه در برابرشان چون آداب و رسوم تجلی و نمایش ارزش های فرهنگی جامعه هستند و نمی توان و نباید آنها را از بین برد.

این جامعه شناس معتقد است، باید تابع مردم بود و به عنوان متولی جامعه به برقراری امنیت کمک کرد نه اینکه در صدد حذف فرهنگ برآمد.

رضا سماواتیان، پدر دو نوجوان ۱۵ و ۱۷ ساله هم معتقد است، شیوه برخورد و نگاه متولیان جامعه به چهارشنبه سوری و رفتار جوانان در این شب، تا حدودی تغییر کرده است. او امیدوار است این تغییر روش، نتایج مطلوبی به همراه داشته باشد.

سمیه باشیان، ۱۸ ساله، ساکن شمال شهر تهران می گوید، تمام سال را منتظرچهار شنبه سوری بوده، نه تنها به خاطر آتش بازی بلکه چون با دوستان و هم سن و سالانش دور هم جمع می شوند “بزن و بکوب ” راه می اندازند و خاطره خوش این شب را تا سال بعد حفظ می کنند.

سمیه می گوید: “می ریم ته کوچه، میثم ماشینشو میاره یه وری پارک می کنه. درماشینشو باز می زاره، چنجر هم داره خفن! علی هم که خدای سی دی های جدیده…میاره….می زاریم تو دستگاه ماشین میثم . . صدا رو بلند می کنیم تا آسمون هفتم. بر و بچز همه میان وسط ؛ سیما و رها و نازنین از دخترا، هومن و محمد و بهرام هم ازپسرا، اند رقصن.. می افتن جلو…پوز زنی. تا آخر شب اونقدر آدم جمع می شه که دیگه صدا به صدا نمی رسه…..خلاصه، ته عشق و حاله.”

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates