24.03.2009

بر این فهرست بلند پایانی نیست!: پرونده‌ای برای “نقض سازمان یافته حقوق بشر” از سوی حکومت ایران در سال 87؛

خرداد: سال 1387، سالی دردناک برای حقوق بشر در ایران به شمار می‌رود.

در پایان سال که به کارنامه‌ی حاکمیت ایران در زمینه‌ی حقوق بشر نگاهی بی‌اندازیم، به فوریت آشکار می‌شود، نقض حقوق بشر پر‌پی‌وپیمان‌تر شده و به شکلی سازمان یافته رخ می‌دهد.

سال 1387 به مانند بیش‌تر سال‌های پس از انقلاب پر از خبر بازداشت، اعدام و شکنجه بود. اعدام یعقوب مهرنهاد، وبلاگ‌نویس بلوچستانی را می‌توان نقطه‌ی تاریک اپرونده‌ی اعدام‌ها دانست، در حالی که فرزاد کمانگر معلم کردستانی نیز هر آن با خطر اعدام دست و پنجه نرم می‌کند.

هم‌چنین پایان سال با مرگ امیرحسین حشمت ساران و امیدرضا میرصیافی در زندان‌های جمهوری اسلامی رنگ ماتم به خود گرفت.

بازداشت‌ها نیز از نخستین روزهای سال آغاز و تا آخرین ساعت‌های سال 1387 ادامه داشت. دانشجویان به مانند همیشه در مرکز هزینه‌ها بودند و پس از آن‌ها کارگران، معلمان و فعالان مدنی و حقوق زن بیش‌ترین تعداد بازداشت‌ها در سال 87 را تجربه کردند.

در این سال هم‌چنین شاهد تحدید گسترده‌تر فضای رسانه‌ای کشور با توقیف چندین روزنامه و مجله بودیم که از تعداد انگشت‌شمار رسانه‌های مستقل کاست.

فیلترینگ نیز در اینترنت به گسترش خود ادامه داد و هک شدن مشکوک سایت‌ها و وبلاگ‌ها از پدیده‌های این سال محسوب می‌شود. وبلاگ‌نویسان در سال 87 بیش از دیگر سال‌ها با خطر احضار، بازداشت و دستگیری رو‌به‌رو بودند.

“مجموعه‌ی فعالان حقوق بشر در ایران” که یک‌سال پر از خبر را پشت سر گذاشت در نخستین روز سال 88، کارنامه‌ی حاکمیت ایران در زمینه‌ی حقوق بشر رذا منتشر کرده است. این گزارش بلند و کامل در شش بخش تدیون شده و چگونگی نقض سیستماتیک حقوق شهروندی و حقوق بشر در ایران را به‌روشنی نشان می‌دهد.

“خرداد” متن کامل این گزارش را به امید سالی نکوتر در زمینه‌ی حقوق بشر منتشر می‌کند.

جای یادآوری است که در سال 87، جمهوری اسلامی برای چندمین بار از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان «ناقض حقوق بشر» شناخته شد و بارها مورد انتقاد سازمان‌هایی جهانی هم‌مانند عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر و گزارش‌گران بدون مرز قرار گرفت.

در سال 2008، ایران براساس آمارها به هم‌راه چین توانستند رکوردار توقیف رسانه‌ها باشند و در آخرین روزهای سال 1387، گزارش‌گران بدون مرز اعلام کردند که «حکومت ایران دشمن درجه‌ی یک آزادی اینترنت است».

با چنین کارنامه‌ای جای شگفتی نیست که برای چندمین سال متوالی، رهبران ایران در ردیف «دشمنان آزادی در جهان» به روایت چند سازمان حقوق بشری قرار گرفتند.

گزارش کامل مجموعه فعالان حقوق بشر در زیر می‌آید:

« نقض حقوق‌بشر به صورت سیستماتیک و مهندسی شده در ایران اجرا می‌شود و فعالین سیاسی و مدنی و اجتماعی و فرهنگی به طور گسترده و مرتب مورد سرکوب قرار می‌گیرند. بسیاری از فعالین سیاسی و مدنی بازداشت و روانه‌ی زندان‌های ایران شده‌اند.
در حال حاضر و بنابر گزارش‌های رسمی و جمع آوری آن توسط مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران، هم‌اکنون 528 زندانی سیاسی و عقیدتی در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌برند که فشار هر روزه و مضاعفی را از طرف مسئولین زندان بر روی خود می‌بینند و دوره‌ی محکومیت در زندان را با خطرات جانی سر می‌کنند.

مرگ مشکوک زندانیان سیاسی در ایران هم‌چنان صورت می‌گیرد و عدم اهمیت به جان زندانی و عدم کوشش برای حفظ سلامت بهداشتی و روانی و جان زندانیان از موارد مهم نقض حقوق‌بشر در ایران است. در ماه آخر سال و روزهای پایان سال مرگ عبدالرضا رجبی، هاشم رمضانی، امیرحسین حشمت ساران و امیدرضا میرصیافی در ادامه‌‌ی روند نقض حقوق‌بشر در زندانیان صورت گرفت.

اقلیت‌های ملی و مذهبی بیش از سال‌های گذشته مورد آزار و اذیت و بازداشت قرار گرفتند به طوری که صدها تن از آن‌ها روانه‌ی زندان‌ها شدند و برای‌شان مشکل‌های بسیاری در زمینه‌های گوناگون پیش‌آمد.

مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران به عنوان یک مجموعه‌ی پیش‌رو در زمینه‌ی دفاع از حقوق‌بشر با تعریف “دفاع بی‌قید و شرط” از تمامی آنانی که در این کشور حقوق‌شان به هر دلیلی نقض می‌شود و مورد ظلم قرار می‌گیرند، در طی سال گذشته، هم‌چون سال‌های قبل، تا آن‌جا که در توان داشت به وظیفه‌ی خود که همانا دفاع بی‌قید و شرط از حقوق‌بشر است، همت گماشت.
در این گزارش که به همت این مجموعه آماده شده است، سعی شده تا آن‌جا که ممکن بوده موارد نقض حقوق‌بشر در شکل‌ها و موقعیت‌های گوناگون به صورت تفکیک شده در اختیار عموم مردم ایران و تمام کسانی که در دفاع از حقوق انسانی ره می‌روند و قلم می‌زنند، قرار بگیرد.

ناگفته پیدا است که این گزارش به علت عدم دست‌رسی نهادهای حقوق‌بشری به اخبار صحیح و نبودن چشم‌های نظارتی در زندان‌ها و مراکز دیگر و در یک کلام عدم در اختیار داشتن “ابزار نظارت” نمی‌تواند همه‌ی آن‌چه که از نقض حقوق‌بشر در ایران رفته است را بگوید، اما تا آن‌جا که می‌شده و در توان بوده سعی شده است که موارد نقض‌ حقوق‌بشر گردآوری شده و در اختیار شما عزیزان قرار گیرد.

مطبوعات

سایه‌ی سنگین خفقان بر مطبوعات در جمهوری اسلامی هم‌چنان وجود دارد. بسیاری از روزنامه‌نگاران از کار کردن در روزنامه‌ها منع شده‌اند و آگاهان از ارائه‌ی لیست‌های سیاه آماده شده از سوی نهادهای امنیتی به روزنامه‌ها خبر می‌دهند. هم‌چنان درج بسیاری از خبرها از طرف شورای امنیت ملی ممنوع اعلام می‌شود و مطبوعات حق اظهار نظر در مورد آن را ندارند.

میلیون‌ها سایت و وبلاگ خبری و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به محاق فیلتر رفته‌اند و حکومت ایران اجازه‌ی دست‌رسی آزاد به اطلاعات را به شهروندان خود نمی‌دهد. فشار بر روی وبلاگ‌نویسان و مدیران سایت‌ها هر روز بیش از گذشته می‌شود. طرح‌هایی هم‌‌چون “جرائم رایانه‌یی” در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و بسیاری از نهادی امنیتی و نظامی مانند نیروی انتظامی موظف به برخورد با کاربران اینترنت در ایران شدند. درگذشت امیدرضا میرصیافی در آخرین روزهای سال در زندان اوین از آخرین نمونه‌های نقض حقوق‌بشر در مورد روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان در ایران است.

امسال 29 نشریه به سف توقیف بی‌پایان مطبوعات پیوستند و از انتشار آن‌ها جلوگیری شد. در سالی که گذشت 73 روزنامه‌نگار به دادگاه‌ها و مراکز امنیتی احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. 26 روزنامه‌نگار از کار اخارج شدند و 21 روزنامه‌نگار در دادگاه‌های جمهوری اسلامی مورد محاکمه و محکومیت قرار گرفتند. 17 روزنامه‌نگار نیر در سال گذشته بازداشت و در اختیار نهادهای ناقض حقوق‌بشر قرار گرفتند.

دانشجویان

نقض حقوق‌بشر در مورد دانش‌جویان امسال نیز به مانند سال‌های گذشته و بیش‌تر از سال‌های گذشته در ایران به صورت سیستماتیک و برنامه‌ریزی شده به اجرا درآمد. حادثه‌ي تعرض یکی از مسئولین دانش‌گاه زنجان به یک دختر دانش‌جو و دفن شهدای جنگ در دانش‌گاه‌ها و بازداشت‌های گسترده در دانش‌گاه شیراز و… باعث برخورد و بازداشت دانش‌جویان و منجر به محروم شدن از تحصیل بسیاری از آنان شد. بسیاری از دانش‌جویان در سال 1387 جان خود را در خواب‌گاه‌های دانش‌جویی از دست دادند.

دانش‌جویان، امسال 139 بار به داد‌گاه‌ها و مراکز امنیتی برای بازجویی احضار شدند. 77 تن از دانش‌جویان در دادگاه دارای پرونده شدند و مورد محاکمه و محکومیت قرار گرفتند. برای 66 نفر از آن‌ها وثیقه‌های سنگین در نظر گرفته شد. 215 دانش‌جو در سال 87 به بهانه‌های مختلف راهی زندان و بازداشت‌گاه‌ها شدند. 64 نشریه‌ی دانش‌جویی به محاق توقیف رفت و 563 دانش‌جو به کمیته‌های انضباطی دانش‌گاه‌ها احضار شدند. در این میان 234 نفر برای صدها ترم از تحصیل محروم شدند و 13 دانش‌جو از دانش‌گاه‌ها اخراج شدند. بسیاری از اقلیت‌های مذهبی به ویژه بهاییان امکان ورود به دانش‌گاه‌ها را نیافتند و در صورت ورود از دانش‌گاه اخراج شدند. سال 87 در حالی به پایان می‌رسد که هنوز بسیاری از دانش‌جویان در زندان هستند و از وضعیت مساعدی برخوردار نیستند.

زنان

زنان و دختران سرزمین ایران هنوز از وجود قوانین ناعادلانه و تبعیض‌آمیز رنج می‌برند. ده‌ها هزار زن و دختر در ایران، در سالی که گذشت، مورد بازداشت و تذکر و هتک حرمت به خاطر نحوه‌ی لباس پوشیدن و چهره‌ی ظاهری که از ابتدایی‌ترین و خصوصی‌ترین حقوق هر شهروند است، قرار گرفتند. فعالین جنبش‌ها زنان بارها و بارها مورد تهدید و فشارهای امنیتی و قضایی برای دست کشیدن از پی‌گیری حقوق حقه‌شان قرار گرفتند.

در این میان 25 فعال زن از طریق نهادها و ارگان‌ها امنیتی احضار و مورد بازجویی و تهدید و فشار ارعاب قرار گرفتند. 40 تن از آن‌ها هم‌چون زینب بایزیدی و عالیه اقدام دوست مورد محاکمه قرار گرفتند و به حبس‌های طولانی محکوم شدند. 40 نفر از آنان بازدشت و روانه‌ي بازداشت‌گاه‌ها و زندان‌ها شدند. بسیاری هم‌چون روناک صفارزاده از سال گذشته در زندان هستند و هم‌چنان در بلاتکلیفی به سر می‌برند.

کارگران

با رکود اقتصادی و بی‌کفایتی دولت مردان و برنامه‌ریزان اقتصادی وضعیت معیشیتی و زنده‌گی کارگران ایرانی هر روز بدتر از روز قبل شد و صدها هزار کارگر از عدم پرداخت حقوق‌شان برای ماه‌های طولانی شکایت دارند و برای دریافت حقوق‌شان مجبور به اعتصاب از کار و اعتصاب غذا شدند. ده‌ها کارگر به علت نبود امکانات مناسب در محل کار بر اثر حوادث گوناگون جان باختند و به علت بیمه نبودن خانواده‌های آنان، روزگار بعد از فوت کارگر جان‌باخته را به سختی می‌گذارنند. دست‌مزد کارگران افزایشی نداشت و آنان به خاطر حقوق‌های ناچیزشان از محروم‌ترین و فقیرترین قشرهای جامعه‌ي بزرگ ایران محسوب می‌شوند.

بیش از 11 هزار کارگر به دلائل گوناگون و مشکلات اقتصادی و مدیریتی کارخانه‌ها به صورت گروهی و فردی از کار اخراج شدند. 26 تن از کارگران در دادگاه‌های جمهوری اسلامی به خاطر تلاش برای دریافت حقوق‌ انسانی‌شان مورد محاکمه و محکومیت قرار گرفتند. 38 تن از آن‌ها به دادگاه‌ها و مراکز امنیتی احضار و مورد تهدید و آزار و ارعاب قرار گرفتند. در طی اعتراض‌های کارگری و فعالیت‌های سندیکاها 84 کارگر بازداشت و روانه‌ی زندان‌ها شدند.

اقلیتهای مذهبی

فشار و تهدید و نقض حقوق بشر در مورد اقلیت‌های مذهبی، شکل کم سابقه و رسمی‌تری به خود گرفت. در سالی که گذشت، برخورد با اقلیت‌های مذهبی از تریبون‌های رسمی و توسط افرادی حقیقی به شکل حقوقی، بیان شد و برخورد قهریه از سوی دست‌گاه‌های مختلف قضایی و امنیتی بنا به در خواست رسمی نهادهای حکومتی شدت گرفت.
بسیاری از اقلیت‌های مذهبی به عنوان یک شهروند محروم از حقوق اجتماعی شده و منازل آن‌ها بارها و بارها توسط ماموران امنیتی مورد تفتیش و بازرسی قرار گرفت. بسیاری از آن‌ها از دانش‌گاه اخراج شدند و حسینیه‌ها، خانقاه‌ها و مراکز مدهبی‌شان مورد حمله و هجوم نیروهای امنیتی و خودسر قرار گرفت.
در این میان در سال 87، 42 شهروند بهایی،51 شهروند مسیحی، 139 شهروند سنی و 103 نفر از دراویش گنابادی بازداشت شدند و به منازل 31 خانواده بهایی هجوم برده شد و 4 بار قبرستان‌های مختلف‌شان تخریب شد. هم‌چنین 25 نفر از بهاییان، یک نفر از سنی‌ها و 45 نفر از دراویش گنابادی به دادگاه‌ها و مراکز امنیتی احضار شدند و خانه‌ی یکی از شهروندان مسیحی مورد تفتیش قرار گرفت. 11 نفر از بهاییان، 8 مسیحی و 18 شهروند سنی و 19 نفر از دراویش گنابادی مورد محاکمه و محکومیت قرار گرفتند و برای آن‌ها حکم‌های سنگینی صادر شد. 14 دانش‌جوی بهایی نیز در سال گذشته از تحصیل محروم شدند و 16 نفر از شهروندان سنی مورد اعدام و یا ترور قرار گرفتند. هم‌چنین به 6 حسینیه و خانقاه دراویش گنابادی نیز حمله شد و نیروهای امنیتی آن‌ مکان‌ها را تخریب کردند.

اعدام

با این‌که سازمان‌های حقوق‌بشری و نهادهای بین‌المللی بارها و بارها به خاطر وجود حکم اعدام در ایران و اجرا شدن آن مورد شماتت و نکوهش قرار داده‌اند و خواستار لغو این حکم خشونت‌آمیز شده‌اند، اما، مسئولان قضایی برای صدور و اجرای این حکم اصرار دارند و بیش از سال‌های گذشته دست به این عمل غیرانسانی زده اند. در این میان اعدام کودکان و نوجوانان زیر 18 سال که در زمان وقوع جرم در سنین نوجوانی بوده‌اند باز هم در ایران ادامه یافت و حکم سنگ‌سار در شهرهای گوناگون ایران علی‌رغم این‌که مسئولان قضایی از توقف آن خبر داده بودند، انجام شد.

در سالی که گذشت به همراه هزاران اعدامی که از سال‌های قبل در زندان هستند و منتظر اجرای حکم اعدام، 278 نفر به اعدام محکوم شدند که 30 تن از آنان افراد زیر 18 سال بوده‌اند. در سال گذشته 297 نفر در ایران بر گردن‌شان طناب دار افکنده شد و یا سنگ‌های سنگسار به سر و روی‌شان پرتاب شد که از این تعداد 8 نفر زیر 18 سال سن داشته‌اند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates