01.04.2009

دانشمند جاهل !

خُسن آقا: یکی دوتا پیام زیر مطلب گذاشته شده که از خود مطلب بهتر بود حتما آنها را در پایین مطلب بخوانید.
وبلاگ خزعلی: در سنندج با سیمای شیخ مهدی دانشمند از طریق شبکه ماهواره ای ” سلام ” آشنا شدم، میزبان و علمای اهل سنت از سخنان او بسیار آزرده بودند، نقل قول ها قابل دفاع نبود !

کاک حسن می گفت: ” مگر حق تعالی نفرموده که به بتهای مشرکین دشنام ندهید که آنان از روی دشمنی و نادانی به خدا دشنام ندهند.” ” ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم-انعام – 108 ” ما که برادران دینی شما هستیم، برای ما خلیفه دوم و چهارم هردو مورد احترامند.

کسانی از این سخنان آزرده بودندکه در میان اهل سنت به حب علی(ع) معروفند، امام شافعی که اشعارش زینت بخش حرم امیر مومنان علی علیه السلام می باشد در مدح مولا می گوید: ” و مات الشافعی و لیس یدری علی ربه ام ربه الله. و شافعی مرد و ندانست علی خدای اوست یا الله ” در این فضا اگر جاهلی نیز از اهل سنت مقابله به مثل کند و به ائمه معصومین علیهم السلام اسائه ادب نماید، چه آتشی به پا می شود و خشک و تر با هم می سوزند، سیره علوی چنین نبود، مولایمان نه تنها به غاصبین خلافت دشنام نمی داد بلکه برای حفظ اساس اسلام به آنها مشورت و کمک می داد، تا جایی که عمر ابن خطاب می گوید: ” لو لا علی لهلک العمر”

به تهران بازگشتم، فیلم سخنرانی دانشمند را در سایتها دیدم، سخنانی سخیف و موهن بود، در چند دقیقه دهها بار الفاظ ناشایست ” حرامزاده و ولدالزنا” را به کار می برد، او نه تنها خلیفه دوم اهل سنت را حرامزاده و ولدالزنا می خواندبلکه تمام سنی ها را حرامزاده دانسته و بر این روش اصرار و ابرام دارد و می گوید که تا آخر عمر فریاد می زند که سنی ها حرامزاده اند! او وحدت شیعه و سنی را نفی کرده و می گوید این طرح امام” قدس سره” و مقام معظم رهبری نبوده و نیست، این پیشنهاد فرد دیگری(آیت الله منتظری) بوده که سیلی فاطمه زهرا(س) را خورد و رفت پی کارش ! و باز می گوید: خطاب با دختر حاصل از زنای خود در حال حیض زنا می کند و عمر بوجود می آید و با آوردن دستهای خود به جلو که انگار دارد سند منگوله دار ملک شش دانگ را نشان می دهد ، با قیافه حق به جانبی می گوید : من سند نشانتان می دهم!! کسی نیست به این دانشمند جاهل بگوید آخر عزیز دل آقا، در حال حیض نطفه منعقد نمی شود و دیواره رحم در حال ریزش است و در ثانی تو آنشب کجا بودی، تو خبرداری که چه روزی فرزندان خود را ساخته ای که از شب کذا و کذا در 15 قرن پیش خبر می دهی؟ او که در حرامزاده شناسی ید طولایی دارد در پاسخ به نامه یک شیعه اثنی عشری یزدی که او را به واسطه ناسزا و اهانت به اهل سنت مورد حمله قرار داده بود می گوید: ” برو ببین چه شیری خورده ای و چه لقمه ای پدرت به تو داده است، بروسری به پدر و مادر و کس و کارت بزن اشکالی در کار هست و حتماً حرامزاده ای که بخاطر سنی ها به آخوند شیعه و روضه خوان سید الشهداء توهین می کنی!”

من نیز قبل از نگارش جواب این دانشمند جاهل به پدر و مادر سر زدم، پدر را زاهدی دیدم که تهجد نیمه شبش هرگز ترک نشده است، حافظ قرآن و نهج البلاغه است و عاشق علی و فاطمه و یوسف زهراست، مادر از سلاله پاکان و نوه میرزای کلباسی است و آنقدر در رعایت لقمه حلال دقت داشت که یکبارنوبت آب همسایه به اشتباه و بازی کودکان پای درختان باغچه می رود تا آخر عمر از میوه آن درختان نمی خورد، از او و فرزندش کراماتی نقل است بی نظیر، آقای دانشمند؛ من شیر چنین شیر زنی را خورده ام، و پدرم ریالی از وجوهات امام زمان که تو ارتزاق می کنی در گلوی ما نریخته است ، ریالی از حقوق دولتی و شورای نگهبان به ما نداده است، ما با دسترنج معلمی، تدریس و تبلیغ بزرگ شده ایم، حال اجازه می خواهم تا پاسخ شما را بدهم.

او با استناد به فقه شیعه که اگر نماز طواف نساء را نخوانید همسرتان بر شما حرام می شود، با یک سفسطه و مغلطه نتیجه می گیرد چون سنی ها نماز طواف نساء نمی خوانند پس حرامزاده هستند!

بیاد روایتی از امام صادق علیه آلاف التحیه و الثناء افتادم، آن بزرگوار با یکی از اصحاب و یاران بسیار نزدیک خود در بازار قدم می زدند، آن دوست کسی از غیر مسلمین را حرامزاده خطاب کرد، حضرت برآشفتند که چرا دشنام دادی؟ پاسخ داد که او مسلمان نیست و مثل ما عقد نکاح ندارد که بر هم حلال باشند و نتیجه گرفت که آن نا مسلمان حرامزاده است ! امام (ع) فرمودند هر قومی برای خود آداب ازدواجی دارد و براساس آیین خود ازدواج می کنند و حرامزاده نیستند و بخاطر این دشنام امام با آن یار صمیمی تا آخر عمر قطع ارتباط فرمودند! حال بفرمایید تکلیف ما پیروان امام صادق(ع) با آقای دانشمند چیست؟ او که صدها بار و بر فراز منبر به صدها میلیون مسلمان حرامزاده گفته است ! با او چه باید کرد؟

اهل سنت با مناسک خود حج را بجا می آورند، اگر پیروی امام صادق(ع) هستیم، علی رغم اختلاف در وضو – که مقدمه واجب است – و علی رغم اختلاف در سجده گاه – که شرط واجب است و ما سجده بر ماکول و ملبوس را جایز نمی دانیم و فقط بر زمین و آنچه از آن می روید سجده می کنیم – باز برای حفظ وحدت، نماز پشت سر اینان را مانند نماز پشت سر پیامبر(ص) می دانند. مگر ما در مکه و مدینه با شتاب خود را به حرمین شریفین نمی رسانیم تا فوز چنین جماعتی را از دست ندهیم، چه شده است که یک روحانی جوان به واسطه اختلاف در مناسک حج همه اهل سنت را حرامزاده می خواند و علماء و مراجع دم بر نمی آرند؟ این بذر تفرقه نیست؟

به محضر پدر رفتم و با ناراحتی مطالب شیخ مهدی دانشمند را به عرض رساندم،

معظم له فرمودند: ” اینها جاهل اندو نمی فهمند”

و من عرض کردم: این کافی نیست، وقتی کسی بر منبر پیامبر به جمعی کثیر دشنام و ناسزا می گوید، وحدت را نفی و بر آتش اختلاف دامن می زند، امنیت نظام را به خطر می اندازد، باید با او برخورد قاطع شود، او را حد زده و از خود برانید، او برای نظام خطرناک است نه پالیزدار و دانشجوی سنندجی و پزشک جوان همدان و وبلاگ نویس بیچاره!

بر علماء، مراجع و مسئولین است که موضع خود را در برابر این سخنان موهن بیان کنند قبل از این که شکاف و اختلاف بیشتر شود، امام راحل(قدس سره) و رهبری تاکید بر حفظ وحدت در عین صیانت از اصول دین و مذهب دارند، لذا وحدت عدول از اعتقادات نیست، تظاهر به عدول هم فریب است نه وحدت، وحدت عبارت از تاکید بر مشترکات ، احترام متقابل و عدم اسائه ادب به باورهای یکدیگر است.

البته بحث علمی ،حوزوی و آکادمیک در مبانی اختلافی، بدور از تعصب و با حفظ احترام متقابل راه گشاست، برای تشکیل جلسات بحث و مناظره تلویزیونی ابتدا باید ظرفیت ها را بالا برد، ظرفیت مناظره کنندگان و بینندگان و مهمتر از همه علماء و مراجع عظام، دو طرف آنقدر متعصب اند که هر کدام روایت تاریخ کنند رگ های گردن دیگری ورم می کند، از سوی دیگر بینندگان متعصب اجازه بحث آزاد را نمی دهند و بیم آن می رود که در پس هر مناظره ای شهر و محله ای شلوغ شود، بدتر از همه چماق تکفیر و ارتداد علماست که چون شمشیر داموکلیس بر سر طرفین است، من در نوشته های خود بسیار و بسیار این چماق را حس می کنم و چه بسیار بغض فرو خورده از ترس این چماق دارم، شاید تعجب کنید، من سایه چماق تکفیر را حتی در خرید یک نوشابه حس کرده ام، تا یک قاب عکس و مبلمان ! دستشویی فرنگی کفر ابلیس است و…. دیگر بس است.

11فروردین 1388 / دکتر مهدی خزعلی

چند پیام زیر مطلب:

دو کلمه حرف حساب +4
نه، خوشم نیومد، باز نگرفتی! دکتر جان ناراحت نشی ها ولی شکایت پیش پدر بردن از نظر من یعنی:
از دشمنان برند شکایت به دوستان/چون دوست دشمن است شکایت کجا برم؟

میگی پدر گرامی دشمن نیست؟؟ چرا داش مهدی، اونم به اندازه خودش خیلی پاش گیره و مقصره! یعنی میخای بگی که پدر عزیز که به هر حال صاحب مقام و موقعیتی در این “نظام” هست، واقعا از مرگ زهرا بنی یعقوب، میرصیافی عزیز و … (روحشان شاد) ناراحت شد؟؟ و اصلا آیا ناراحت شدن کافی است؟؟ خدا شاهده من بی دین، از وقتی این عکسو دیدم دو شبه که درست نمی خابم…می دونی چرا؟ چون درسته اعتقادی به اسلام ندارم ولی به انسانیت خیلی پایبندم…
خوشحال می شم، برامون بنویسی که عکس العمل پدر گرامی وقتی که عکس میرصیافی عزیز رو دید چی بود؟؟

پاسخ:
هنوز ندیدند، ان شاءالله عکس قبل و بعد را به روئیت معظم له می رسانم

——–
دو کلمه حرف حساب +3
یک چهار راهی بود اون موقع ها تو شیراز، بهش می گفتن چهار راه چنچنه. اون موقع من دانشجو بودم (10 سال پیش)، و سرویس دانشکده رو از اونجا سوار می شدم. به کررات می دیدم که تو این چهارراه تصادف میشه و بعضیاشم خیلی ناجور…دردسرت ندم داش مهدی، یه روز از راننده سرویسمون پرسیدم، آقا رحمت چرا اینجا یه چراغ خطر نمی ذارن تا مشکل حل شه؟ گفت: کاکو هنوز تعداد مرگ و میر به 30 جنازه نرسیده!!! گفت: پلیس گفته ما باید حداقل 10 کشته داشته باشیم، تا بیایم ببینیم که چراغ باید نصب بشه یا نه!!! حال میکنی مملکتو؟؟!!

حالا از ابوی گرامی بپرسید که چند تا کشته لازم دارن تا بعد بیان یه نگاهی به عکسا بندازن؟؟!!

——–
حقجو

سلام
اين برداشت من است
اين بيچاره ميخواد اداي مرحوم كافي رو در بياره
تکیه برجای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
غافل از اينكه
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داري و آيين سروري داند
*************************************
راستي دكتر جان قبلا از فيلتربشكن بشكنه(خنده)
استفاده مي كردم نمتونستم اينجا نظر بدم
اما الان به توفيق الهي از سرويس رايگان VPNاستفاده مي كنم
الغرض برا خلق الله براي رضاي خدا سرويس رايگان VPNقرار بديد
درضمن سوال موال آزمون دستيار نداريد(چشمككككككككككك)
چاكرشماحقجو

پاسخ:
پرونده سئولات دستیاری و آزمون دانشگاه آزاد بند یک گزارش کمیسون تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه بود، اتفاقاً پای دادستان محترم تهران و قاضی محترم پالیزدار نیز در همان بند اول گیر است ، بند شش هم پای حفاظت اطلاعات قوه گیر است، خوب وقتی آقای پالیزدار برای دادستان و قاضی و بازجو آش بار می گذارد خوب حالا هم باید این آش کشک خاله را نوش جان فرماید! ( از موضوع خارج نشوم، می خواستم سورس مناسبی برای سئوالات دستیاری دست اول معرفی کنم دیدم بهتره از آقای مرتضوی بپرسید!)

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates